عنوان : پاسخ نامه يك جوان
نوع : نامه
تاریخ شمسی : اسفند 1364
تاریخ قمری : جمادي الثاني 1406
مخاطب : آقاخاني ، عليرضا
جلد : 19
متن :
[حضور محترم حاج آقا رسولي
بعد از عرض سلام و ارادت و اخلاص ، غرض از مزاحمت تقاضاي دو خواهش است كه در رابطه شما با حضرت امام ، انجام اين دو خواهش زحمت زيادي نخواهد داشت ، اميدوارم دريغ نفرموده وان شاءالله خداوند در آخرت مغفرت و فضل و رحمت بي پايانش را دريغ نفرمايد. ان شاءالله .
اولين خواهش اين است كه سلام بنده را به عنوان يك مسلمان مقلد و يك جهادگر و يك برادرشهيد خدمت مرجع بزرگ و امام عزيز برسانيد.
خدمت مقدسشان عرض كنيد كه به عزت و جلال خدا در اين ديار غربت زنده ايم به عشق ديدارتان در تلويزيون و كلام حياتبخشتان ، كه به كالبد مرده ما جان مي بخشد. خدمتشان عرض كنيد: هنگامي كه حضرت امير بر منبر رفت گفت از من بپرسيد قبل از اينكه از ميان شما بروم ، من به راههاي آسمان آشناتر از راههاي زمين هستم . آنگاه مردي عرب ، از حضرت پرسيد تعداد ريشهاي من چند تا است . ماهرگز آن را نخواهيم بخشيد؛ چرا كه اگر او و ديگران اگر از درياي بيكران معارف اسلام عزيز ازحضرتش سئوال مي كردند باعث هدايت و سعادت مسلمين و مومنين نسلهاي آينده مي شدند و كوتاهي كردند و البته اين اشكال بر خيلي از مسلميني كه زمان پيامبر اكرم "ص " و ائمه اطهار "ع " زندگي مي كردند وارد است و چون ما مي خواهيم اين اشكال بر ما وارد نباشد از حضرت امام انتظار و توقع وخواهش عاجزانه داريم كه مردم را و مخصوصا نسل جوان را كه با انقلاب حضرت امام فطرت فقهي شان بيدار شده و مشتاقانه طالب هدايت و شناخت معارف زيبا و فقه اسلام عزيز و پيروي راه ائمه اطهار "ع " مي باشند فرموده و از مشاهدات خود از عوالم غيب و از مكاشفات خويش از انوار معارف اسلام عزيز، ما نسل جوان را كه اين انقلاب ، آتشي به جانمان انداخته به فيض برسانند. و ما را محرومنگذارند كه آن دنيا اگر قرار است لياقت حشر با ايشان را داشته باشيم ، دامنش را خواهيم گرفت و گلايه خواهيم كرد. دلمان به تفسير قرآن حضرت امام خوش بود كه آن هم متاسفانه قطع شد. اميد است حضرت امام آنطور كه صلاح مي دانند نسل جوان را كه من مي دانم بسيارند جواناني كه در اين انقلاب درياي فطرت حق جويي شان به خروش آمده است و اين حقير نيز يكي از آنها هستم . ان شاءالله امام بانفس مسيحايي شان اين درياها را آرام ساخته تا امواج اين درياها بستر خويش را به بطالت و گمراهي نيندازد.
و اما خواهش دوم :
بنده در سال 62، حدود 27 آذرماه به مناسبت روز وحدت روحاني و دانشجو نامه اي به دفتر امام فرستادم كه در آن سه سئوال فلسفي و يك پيشنهاد مشخص و مهم در مورد وحدت روحاني و دانشجوخدمتشان عرض كرده ام كه چون آنجا مفصل نوشته ام ، در اينجا از ذكر آنها خودداري مي كنم . البته جواب نامه نيامد. به دفتر حضرت امام تلفن زدم و از دفتر گفتند كه نامه ها بايگاني مي شود و به عرض امام نمي رسد. (1) خواهشم اين است كه نامه را به عرض حضرت امام برسانيد، اگر صلاح دانستندپيشنهادم را در سطح عموم امر بفرمايند و چند خطي يا جواب سوالهايم را مرقوم فرمايند، آن دستخطرا بر ديده نهاده و آرامش روح ، شفا و قوت قلبمان خواهد بود. البته اين را به عنوان خانواده شهيد تقاضادارم كه اميد است ان شاءالله باحرمت و اعتباري كه شهدا و خانواده شان نزد حضرت امام دارند، بر ما منت گذارده و محروممان نفرمايند، من نيز قول مي دهم ان شاءالله لياقتش را داشته باشم .
البته مي دانم خواهش بيجا از درگاه حضرت امام است و خود را لايق نمي بينم ولي آن حضرت رابزرگتر از خواهش خود مي دانيم . ببخشيد به طول انجاميد. در خاتمه از حضور شما مجدانه و عاجزانهخواهشمندم در انجام اين خواهش حقير، دريغ نفرموده و قبول زحمت فرماييد و ان شاءالله اين نيز يكي از بركات سفر شما به اين استان باشد. ان شاءالله خداوند در دنيا و آخرت به شما خير عنايت بفرمايد. قبلاخود را مديون اين لطف شما مي دانم . خدانگهدار. با آرزوي طول عمر با عزت و سلامت حضرت امام و فرج حضرت حجت "عج " و پيروزي رزمندگان اسلام و شفاي مجروحين و معلولين انقلاب و جنگ تحميلي و علو درجه شهداي عزيز اسلام .
با تشكر، برادر كوچك شما. عليرضا آقاخاني - 1/12/64
آدرس : زاهدان - جام جم - بلوك 36 - طبقه دوم - پلاك 3]
بسمه تعالي
فرزند عزيزم ، اميد است كه من موفق شوم به قدرداني از امثال شما عزيزان . و ازخداوند براي شما توفيق و سعادت خواستارم . خداوند تعالي ملت بزرگوار ما را كه در راه اسلام از هيچ فداكاري دريغ ندارند، سعادتمند فرمايد و رزمندگان بسيار عزيز را به پيروزي نهايي موفق نمايد. من دعاي به همه را فراموش نمي كنم . والسلام عليكم .
روح الله الموسوي الخميني
پانویس :
1- علاوه بر دهها نامه رسمي و اداري و گزارشات متعدد از وزارتخانه ها و نهادها و شخصيتهاي داخل و خارج كشورروزانه چندصدنامه از سوي مردم عادي ، حاوي مطالب مختلف از ابراز ارادت و حمايت از امام و نظام گرفته تا طرح مسائل شخصي و شكايت از افراد و ارگانها و. . . به دفتر امام خميني مي رسيد كه طبعا به جز نامه هاي ارسالي از سوي مسولين سياسي و فرهنگي و نامه ها و گزارشات مفصل اداري ، امكان مطالعه تمامي نامه هاي عادي براي امام خميني باتوجه به حجم اشتغالات و ديدارها و جلسات مختلف وجود نداشت ولي يكايك اين نامه ها در بخشي از دفتر همان روزمطالعه مي شد و آنچه كه در حوزه كار دفتر امام - با توجه به اطلاعيه هاي متعدد اين دفتر مربوط مي شد رسيدگي و آماربقيه موارد همه روز در بيش از سي موضوع شامل موضوعات مختلف حتي انتقاد و توهين ، دسته بندي شده و گزارش آماري خدمت امام تقديم مي شد.
بزرگتر کوچکتر