صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - تبيين مفهوم "مستضعف " و "مستكبر"(1) - صبح 4 خرداد 1358

عنوان : تبيين مفهوم "مستضعف " و "مستكبر"(1)
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 4 خرداد 1358
تاریخ قمری : 28 جمادي الثاني 1399
جلد : 7

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
اتحاد توده ها، از بركات انقلاب
چه فرصتهاي خوبي براي ما در اين انقلاب حاصل مي شود و حاصل شده است . ما ازشما عشاير و از ساير عشاير ايران و از ساير اقشار ايران جدا بوديم . ما را جدا كرده بودند؛ما را از دانشگاه جدا كردند، ما را از قشرهاي ديگر جدا كردند، از ارتش جدا كردند، ازفرهنگيان جدا كردند، و از عشاير. نمي توانستيم با هم در يك محلي مجتمع بشويم ومسائلي كه لازم است با هم در ميان بگذاريم ؛ شما مشكلات خودتان را بيان كنيد و ما هم مشكلات خودمان را. اين نهضت از بركاتش اين بود كه اين فرصت را براي ما پيش آوردكه مي توانيم با شما مجتمع شويم ، و مي توانيم مسائل را با شما در ميان بگذاريم .
تبيين "مستضعف " و "مستكبر"
ايشان ذكر از مستكبرين و مستضعفين كردند؛ و من بايد بيان "مستضعف " و "مستكبر"را به اندازه اي كه در اين مجلس مناسب است عرض كنم . "مستكبرين " منحصر نيستند به سلاطين ، منحصر نيستند به روساي جمهور، منحصر نيستند به دولتهاي ستمگر.مستكبرين يك معناي اعمي دارد؛ يك مصداقش همان اجانب هستند كه تمام ملتها راضعيف مي شمرند و مورد تجاوز و تعدي قرار مي دهند؛ يك مورد هم همين دولتهايجائر، سلاطين ستمگر كه ملتهاي خودشان را ضعيف مي شمرند و به آنها تعدي مي كنند،دست تعدي به ملتها دراز مي كنند. چنانچه در اين پنجاه و چند سال شما مبتلا بوديد و ماهم مبتلا بوديم و همه ملت مبتلا بودند. ملت را ضعيف مي شمردند و ملت را از روي استكبار نظر مي كردند و به ملت تعدي مي كردند و تجاوز مي كردند. آنها رفتند، وان شاءالله برنمي گردند. امروز روزي است كه خداي تبارك و تعالي به ما آزادي و استقلال مرحمت فرموده است ، و ما را با اين آزادي و استقلال امتحان مي كند. ما را آزادي مرحمت فرموده است كه ببيند در اين آزادي ما چه مي كنيم . ما مستقل شديم و خداوند به ما اين مرحمت را فرمود تا ما چه بكنيم : آيا ما هم از مستكبرين باشيم يا از مستضعفين ؟ هرفرد، مي شود كه مستكبر باشد و مي شود مستضعف باشد. اگر من به زير دستهاي خودم ،ولو چهار نفر باشد، تعدي و تجاوز كردم و آنها را كوچك شمردم ، بنده خدا را كوچك شمردم ، من مستكبرم و او مستضعف ؛ و مشمول همان معنايي است كه مستكبرين ومستضعفين هستند. اگر شما كساني كه زير دستتان هست ضعيف شمرديد و به آنها خداي نخواسته تعدي كرديد، تجاوز كرديد، شما هم مستكبر مي شويد. و آن زيردستهامستضعف . ببينيم ما از اين امتحان ، از اين بوته امتحان چطور بيرون مي آييم . آيا سرفرازبيرون مي آييم يا گردن كج و شكسته ؟ آيا ما با بندگان خدا به طوري كه خداي تبارك وتعالي امر فرموده است رفتار مي كنيم ؟ حالا كه آزاد شديم ، آزادي را وسيله براي خدمت به خلق و خدمت به خالق قرار مي دهيم . يا آزادي را براي مخالفت با خدا و استكبار برمردم ؟
آزمون الهي
هيچ فرق نيست مابين من طلبه و اين آقايان اهل علم ، و شمايي كه از عشاير محترم هستيد و بازاري و ارتشي و اداري و همه . همه ما الان در تحت مراقبت هستيم ، مراقبت شديد؛ امتحان الهي . نعمتها گاهي براي امتحان است تا آن اشخاصي كه نالايق اند، آن اشخاصي كه فرصت طلب اند، اينها كارهاي خودشان را بكنند و مستحق عذاب بشوند؛ وآنهايي كه لايق اند، آنهايي كه شريفند، آنها هم كارهاي شرافتمندانه خودشان و خدمتبه هموطن خودشان را بكنند تا سعادتمند باشند. بسيار مشكل است ، بسيار مشكل است كه از اين امتحاني كه خداي تبارك و تعالي ما را در معرض آن قرار داده است از عهده برآييم ؛ و بسيار مراقبت مي خواهد كه مبادا خداي نخواسته ما از امتحان بد درآييم . اگر ازامتحان بد درآييم ، ممكن است كه باز عنايت خدا برگردد، آزادي سلب شود، استقلال گرفته بشود. همين دنيا ممكن است كه ما اگر - چنانچه - برخلاف موازين الهي رفتار كنيم و اين آزادي را اسباب دست براي تعدي به مظلومان قرار بدهيم ، در همين دنيا ممكن است ما مجازات بشويم . و اميد است كه در همين دنيا مجازات بشويم ، مجازات ما به عالم ديگر نرسد! مجازات عالم ديگر غير از اين مجازاتهاست ! ما نمي توانيم تصور آن مجازاتها را بكنيم . اگر ما خطاكار هستيم - خدايا! اگر ما خطاكار هستيم ، اگر اين آزادي راما وسيله قرار دهيم از براي تعدي به مظلومان ، ولو يك نفر باشد، تعدي به زيردستان ، ولويك نفر باشد - خدايا! ما را در همين عالم عذاب كن ، نگذار برسد به عالم ديگر.
ارزش مرزداران و عشاير
دوستان من ! عزيزان من ! من مي دانم كه عشاير هر جا كه هستند، در مرزها، مرزها رانگهداري مي كنند؛ در جاهاي ديگر جلوگيري از مفسده ها مي كنند. من مي دانم كه شماعشاير در زمان رژيم سابق مظلوم بوديد، ما هم مظلوم بوديم ؛ روحانيون هم مظلوم بودند، بازاري هم مظلوم بود. كي نبود مظلوم ؟ من مي دانم كه ارزش مرزدارها و عشاير ماچيست . آنها عشاير را سركوب مي خواستند بكنند، براي اينكه راه را براي اجانب بازكنند. آنها به جزاي خودشان رسيدند و مي رسند؛ و به جزاي آخرت كه سخت ترين جزااست هم مي رسند. ما بايد الان كه در بوته امتحان گذاشته شديم و اختيار به ما دادند و ما راآزاد كردند، خداي تبارك و تعالي ما را از قيد و بندهاي استعمار و استبداد آزاد كرد،حالا كه آزاد هستيم ، چه مي كنيم ؟ چه بايد بكنيم ؟ نباشد كه يكوقت ما هم در صف محمدرضاخان واقع بشويم ! او آزادي را از يك امت سلب كرد، و ما آزادي را از يك قشر كوچك سلب بكنيم . او در وسط واقع بشود و ما در يمين و يسار او و همه از جند او! چشمهاي خودتان را باز كنيد! توجه خودتان را و دقت خودتان را در اين مسائل بكنيد.
عدالت و محبت نسبت به زيردستان
امروز روز امتحان الهي است . شما قدرتمنديد، شما جوانيد، شما برومنديد. من اين جوانهاي برومند را كه مي بينم افتخار مي كنم لكن شما جوانها امروزجوانهايي هستيد كه پاسدار اسلام هستيد. ديروز مملكت مملكت طاغوتي بود و شمادر مظلوميت واقع بوديد در ظل مملكت طاغوتي ؛ امروز مملكت اسلامي است وشما در سايه اسلام هستيد و شما پاسداران اسلام . پاسداران اسلام بايد احتراز كننداز تمام چيزهايي كه برخلاف اسلام است . پاسداري فقط پاسداري مرز نيست . پاسداري يك معناي وسيعي دارد. هر يك از ما پاسداريم نسبت به ديگران . من بايد نصيحت بكنم به شما؛ شما به من نصيحت كنيد. من به شما بگويم كه امروز كه روز امتحان است خوب ازامتحان بيرون بياييد. شما هم به من همين معنا را بگوييد. من به شما عرض كنم كه بامظلومها، با زيردستهاي خودتان ، خوب رفتار كنيد؛ عادلانه رفتار كنيد. شما هم به من بگوييد همه ما مسئوليم : كلكم راع و كلكم مسوول (2) همه مان مثل شبانها هستيم ؛ و همه مان مسئول هستيم از اين شباني . همان طوري كه مي دانيد شبان نسبت به آن گوسفندهايي كه زيردستش است محبت دارد، آنها را در جايي كه علفزار باشد، در جايي كه آب خوب باشد، مي برد و آنجا تربيت مي كند. همه ما نسبت به هم اينطور بايد باشيم ؛ مثل شباني كه گوسفندهاي خودش را با محبت ، بدون آزار، تربيت مي كند، ما هم اينطور باشيم . نبادا كه يكي از ما خداي نخواسته حالا كه آزاد است به آن دوست زيردستش ، به آن شخص زيردستش ، تعدي بكند، تجاوز بكند. تعدي و تجاوز عبارت از همانهايي است كه اسلام منع كرده است .
پاسداران امام زمان
ما همه مسئول هستيم . و خداي تبارك و تعالي الان همه ما را، همه ملت ايران را درتحت امتحان قرار داده است . از امتحان خدا خوب بيرون بياييد. ما از شما مي خواهيم كه اين مرزها را خودتان حفظ كنيد. مملكت امروز مال خود شماست . ديروز اجانب در آن تصرف داشتند؛ امروز يك مملكتي است اسلامي ، يك مملكتي است مال پيغمبر اسلام ،يك مملكتي است مال امام زمان - سلام الله عليه . مملكت از آن وجود مقدس است ، و ماهمه پاسداران آن هستيم و بايد اين مملكت را حفظ كنيم . هركس به هر اندازه اي كه مي تواند. شما جوانهاي برومند مسلح به آن مقداري كه مي توانيد بايد مرزها را حفظكنيد؛ ما همه در اينجاها كه هستيم به اندازه اي كه مي توانيم بايد حفظ كنيم جهات را.مملكت مال خودتان است الان . همان طوري كه با عائله خودتان رفتار مي كنيد، محبت نسبت به عائله خودتان داريد، نسبت به كشور خودتان داشته باشيد، نسبت به برادرهاي خودتان داشته باشيد. اينها برادر شما هستند، و ملت برادر هم هست .
اخوت اسلامي
خداي تبارك و تعالي مي فرمايد كه المومنون اخوه (3) برادرند اينها. بايد به برادري رفتاركرد. چطور شما برادر خودتان را دلتان نمي آيد كه اذيت كنيد، بايد همين طور با هم رفتاركنيد. با ديگران ، با ديگران همين طور رفتار كنيد. نفوس خودتان را تربيت كنيد، تهذيب كنيد. اين دنيا پايان دارد براي همه ما؛ من زودتر و شما بعد؛ پايان دارد؛ نمي مانيم ؛ آنكه مي ماند خوبي و بدي است . صفحه اعمالتان منور به نور اسلام باشد، به عمل به احكام اسلام باشد تا در همه جا سعادتمند باشيد. در اينجا دلتان خوش باشد به اينكه خدمت به ملتتان كرديد، خدمت به زيردستتان كرديد، خدمت به كشورتان كرديد؛ در آنجا هم درازاي اين خدمت جزاهاي بسيار بزرگ است ، عوضهاي بسيار بزرگ . من چون بايد آن طرف هم باز بروم ، به آن آقايان هم عرض ارادت بكنم ، از اين جهت من دعا مي كنم خداوند ان شاءالله شما را سعادتمند كند. خداوند همه ما را، همه ما را به راه راست هدايت كند. سلام بر همه شما.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,710,337