صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - بركات جنگ - پايداري و فداكاري ملت در جنگ - شب 8 مهر 1359

عنوان : بركات جنگ - پايداري و فداكاري ملت در جنگ
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : شب 8 مهر 1359
تاریخ قمری : 20 ذي القعده 1400
مناسبت : وقوع جنگ تحميلي
جلد : 13

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
رسوايي گروهكهاي مدعي طرفدار خلق در جنگ
بعضي قضاياست كه انسان گمان مي كند كه اين شر است ، لكن به حسب واقع ، خيراست . در اين قضاياي اخير، كه دولت جابر عراق تحميل كرد بر ايران ، بايد بگويم : "الخيرفي ما وقع "(1) براي اينكه چند مطلب را ثابت كرد: يكي اينكه ضد انقلاب در ايران شايعه مي كردند كه ارتش ايران ارتشي است كه از بين رفته و ديگر نمي تواند در مقابل دشمنهامقاومت كند و شايعه افكني مي كردند، بلكه ابتدائا مي گفتند كه اصلا ارتش لازم نيست ،ارتش بايد به هم بخورد و بعد از سر، يك مسائلي شروع بشود. در اين جنگ تحميلي ،ثابت شد كه ارتش نيرومند است و ارتش با ساير قواي مسلحه با هم هستند؛ تفاهم دارند؛با هم مي جنگند و همه كساني كه در ارتش هستند، در راس ارتش هستند، وفا دارند. اين خود يك خيري بود كه جلوي شايعات را گرفت .
يك جهت ديگر اينكه اين اشخاصي كه ادعا مي كنند و ادعا مي كردند كه ما طرفدارمظلومين هستيم ، طرفدار خلق هستيم ، فدايي خلق هستيم ، مجاهده براي مردم مي كنيم ،ثابت شد به اينكه همه اين حرفها، صحبتهاي خلاف واقع بوده است و الان كه كشورايران با حزب بعث منحط در جنگ هستند، الان از آنها هيچ خبري نيست و آنها باز به فسادهايي كه انديشه مي كردند، ادامه دارند مي دهند. لكن بر آنها هم ثابت شد كه اگريك روزي دولت ايران بخواهد شر آنها را بكند، با يك يورش همه آنها را از بين مي برد. اين هم يكي از خيراتي بود كه براي ما در اين جنگ ، در اين جنگ تحميلي حاصل شد.
يكي ديگر اينكه منتشر مي كردند و دائما مي گفتند كه انقلاب در اول يك چيزي داشت : مردم با هم بودند و حالا ديگر نيستند با هم ، با هم مختلف هستند. از اين حرفهاي نامربوط كه هي دائما مي گفتند. باز در اين جنگ ثابت شد كه سرتاسر كشور با هم هستندو مردم به همان روح انقلابي باقي هستند و الان از همه جاهايي كه جوانهاي ما هستند، ازهمه اقطار كشور، پيشنهاد مي كنند كه به جنگ بروند، لكن احتياجي نيست الان به جنگ آنها و اگر - خداي نخواسته - يك وقت احتياج شد، آن وقت معلوم مي شود كه چه خواهد شد. اينها از اموري بود كه خير بود براي ما.
جنگ منشاء ظهور فعاليت و تحرك
علاوه اصل جنگ ، كه واقع مي شود، ولو تحميلي است اين جنگ ، لكن جنگ وقتي كه واقع مي شود، انسان را از آن خستگي و از آن چيزهايي كه سست مي كند انسان را، ازآن سستيها و خستگيها بيرون مي آيد و فعاليت مي كند و جوهره انسان ، كه بايد هميشه متحرك و فعال باشد، بروز مي كند. در استراحت و در راحت و در اين امور، انسان هي كسل مي شود، هي خمود مي شود، قواي انسان خمود مي شود، خصوصا آنهايي كه به عياشي عادت دارند يا به رفاه عادت دارند، آنها ديگر بدتر خواهند شد. لكن وقتي كه جنگي در كار مي آيد و حماسه اي وجود پيدا مي كند و تاريك مي شود شب و روشن مي شود روز و توپ انداخته مي شود و اينها، انسان را از آن حال خمودي و از آن حال سستي بيرون مي كند و انسان آن واقع خودش را، كه فعال است و متحرك ، آن واقع رابروز مي دهد.
يكي از امور كه باز خير بود براي ما اينكه دولت عراق فهميد كه با كي طرف است .اينها دائما هي پيش خودشان مي گفتند كه ما اگر - همچو خيالات مي بافتند كه اگر ما -حمله به ايران بكنيم ، در همان حمله اول ، ديگر كار تمام است و ما مي رويم براي مركزايران و همه جا. حالا فهميدند كه نه ، مسئله اينطور نيست . در عين حالي كه ما باز به مردم اجازه نداديم و آن بسيج عمومي را اجازه نداديم ، الان مع ذلك ، فهميدند اينها كه خير،كاري از آنها بر نمي آيد و اگر دولت ايران بخواهد، آنها را ان شاءالله ، بزودي از بين مي برد.
تفاوت قواي مسلح ايران با عراق
عمده حرف اين است كه فرق است مابين قواي مسلح ايران با قواي مسلح عراق ، فرق است ما بين فرماندهان قواي مسلح ايران با فرماندهان قواي مسلح عراق و آن اين است كه اينها به اسلام فكر مي كنند و روي قواعد اسلام مي خواهند عمل بكنند، و لهذا، به شهرهايي كه دفاع ندارند، به مردم بازار و به مردم و فقراي جاهاي ديگر كاري ندارند وفقط اگر الزام پيدا كردند كه يك مثلا، توپي بيندازند، يك بمبي بيندازند، به همان مراكزي كه مراكز قدرت شيطاني است ، اينها هجوم مي كنند. لكن فرماندهان عراق از خدابي خبرند، اعتقادي به اين مسائل ندارند. لهذا، توي شهرها مي اندازند بمبهايشان را، درخرمشهر، در اهواز، در اين جاها، شهرها را هدف قرار مي دهند و ما دستمان بسته است ازاين جهت كه نمي خواهيم مردم عادي و مردم بي گناه تلف بشوند و آنها دستشان باز است از باب اينكه اعتقاد به آن چيزهايي كه در اسلام مطرح است ، آن چيزهايي كه "انسان بماانه انسان "(2) مي فهمد، آن چيزهايي كه شرف انسان اقتضا مي كند، آنها اين مسائل پيششان مطرح نيست . آنها همان پيش بردن و رفتن و زدن و اينطور چيزها، لكن اينطورنيست كه مملكت ايران نتواند اينها را از بين ببرد، لكن مي خواهد قدم به قدم پيش برود كه مبادا بي گناهها - خداي ناخواسته - زير پا بروند. ما بايد روي قواعد اسلامي عمل بكنيم .قدم قدم پيش رفتيم ، تكه تكه جلو رفتيم و آنها خيال كردند قدرتي در كار نيست . حالافهميدند آنها كه نه ، قدرت هست ، لكن قدرتمندان اينجا روي يك قواعد عمل مي كنند وقدرتمندان اشرار روي يك قواعد ديگر عمل مي كنند. لهذا، آنها مراكز جمعيت را هرجاپرجمعيت است آنها به توپ مي بندند يا نارنجك مي اندازند. اينها مي خواهند همان هدفهايي كه مربوط به قواي مسلحه آنهاست [سقوط] بكند.
فريبكاري صدام در عمل به ظواهر اسلام
بنابراين ، در اين جنگ - يك ، خيلي از امور، كه بعضي ديگرش هم هست البته - خيلي از امور معلوم شد. باز خوب شد كه صدام حسين را به ظواهر اسلام كشانده ؛ براي اينكه اين روزها مي گويند نماز هم مي خواند! توي مسجد هم مي رود! اين همان كارهايي بودكه محمدرضا مي كرد، عينا همان . اينها از يك آخور ارتزاق مي كنند. آن هم يكوقتي كه پيش مي آمد، بدترين فحشها را به علماي اسلام مي داد و به اسلام هيچ كار نداشت ، ضربه مي زد. يكوقت كه ضعيف و بيچاره مي شد، مي رفت نماز مي خواند و در حرم حضرت رضا مي رفت و نماز مي خواند و از اين بساط درمي آورد. حالا ايشان هم كه همه ملت عراق مي شناسند او را كي هست ، نمي دانند كه ايشان كه حالا هم مي خواهد نماز بخواند ودر مسجد برود، كي را مي خواهد بازي بدهد. ملت عراق را مي خواهد بازي بدهد. ملت عراق ايشان را ماهيتش را مي شناسد. ماها را هم مي خواهد بازي بدهد. ماها هم ماهيتش را مي شناسيم . كساني كه آن ور دنيا هستند، در امريكا و اروپا هستند، اگر بعضي اشخاص پيدا بشوند نشناسند اين را، ممكن است . اما آنجاهايي كه ايشان هستند مثل بغداد و -عرض بكنم كه - عراق ، مردم ايشان را مي شناسند. مردم سالهاي دراز با اين حزب بعث زندگي كردند و از اين حزب بعث ، اينها صدمه ها ديدند. اين آدمي كه حالا دارد مي گويدمن مسلمان هستم و ما در مقابل كفار داريم جنگ مي كنيم ، اين آدم همان آدمي است كه براي اربعين ، وقتي كه زوار حضرت سيدالشهدا حركت كردند، آنها را به توپ و تفنگ بستند و آنقدر جنايت كردند. ديگر ملت عراق با اينكه اين جنايات را از شما ديده ، باورمي كند كه شما يك آدم ديني باشيد؟
در هر صورت ، جنگ خيلي خوب است از يك جهت و آن اين است كه انسان را، شجاعتي كه در باطن انسان است بروز مي دهد و تحرك براي انسان حاصل مي شود.انسان از آن خمودي بيرون مي آيد. ملت ايران بايد توجه داشته باشند كه براي اسلام دارند خدمت مي كنند. فرق مابين ما و آنها اين است كه ما انگيزه مان اسلام است .اشخاصي كه در اسلام خدمت كردند و جنگ كردند و فداكاري كردند، از صدر اسلام تاحالا تاريخشان محفوظ است . پيغمبر اكرم از همه اين گرفتاريهايي كه ما داشتيم بيشترگرفتاري داشت . چندين ماه يا چند سال در حبس بود ايشان . در شعب ابوطالب (3)محصور بود و مع ذلك ، مقاومت كرد و بايد مقاومت كند. و ملت ايران مقاومت مي كند وبايد مقاومت كند. ارتش ايران و پاسدارها و ساير قواي مسلحه بايد قدرتمندي خودشان را نشان بدهند و بايد اينها [را] سركوب كنند، اين قدرت پوشالي امثال صدام حسين واينها [را].
باز معلوم شد به اينكه اين عروسك چه عروسكي است كه هر جوري مي خواهندحركتش مي دهند، هر روزي حركتش مي دهند، به يك جور حركت مي دهند. اين هم بازمعلوم شد و بسياري از چيزهاي ديگر در اين جنگ معلوم شد.
تاكيد بر پايداري و فداكاري ملت در دفاع از اسلام
حالا آنچه من به ملت خودمان مي خواهم بگويم اين است كه ملت ما بايد متوجه باشد كه اسلام است و قضاياي اسلام در كار است و ما تبع اسلام داريم جنگ مي كنيم ،دفاع مي كنيم و به واسطه اسلام داريم دفاع مي كنيم . ملت ما بايد مجهز باشند. جوانهاي مابايد تدريب كنند(4) ، مجهز باشند؛ براي اينكه ما ممكن است در آتيه يك جنگهاي طولاني تري داشته باشيم و براي اسلام بايد جنگ بكنيم ، براي اسلام بايد فداكاري بكنيم . ما باز هم در اين مواردي كه كشته داديم به قدري كه در صدر اسلام كشته دادند ماباز كشته نداديم . ما بايد فداكاري بكنيم . ما بايد همه عزيزانمان را فداي اسلام بكنيم . بايداين كار انجام بگيرد و بلااشكال ، بايد همه افرادي كه قدرتمند هستند، چه آنهايي كه درسرحدات هستند، آنهايي كه در مثل خرمشهر و مثل اهواز و مثل آبادان و اينها هستند،پافشاري كنند، نگذارند از شهر خودشان بيرون بروند. اين ضعف است . اسلام گفته است شما بايد پايداري بكنيد.
در هر صورت ، من به آنها هم سفارش مي كنم كه با قدرتمندي و با شجاعت و با عزت نفس پايداري كنند و هيچ گاه از مسائلي كه گفته مي شود و آن ضد انقلابيها منتشر مي كنند،نترسند. ما پيروز هستيم . صدام حسين دستش را دراز كرده براي اينكه با ما مصالحه كند.ما با او مصالحه نداريم . يك آدمي است كه كافر است ، يك آدمي است كه فاسد است ،مفسد است و مفسد را ما نمي توانيم با او مصالحه كنيم . ما تا آخر با آنها جنگ خواهيم كرد و ان شاءالله تعالي ، پيروز خواهيم شد. و هر يك از دول هم كه با او همراهي بكند، ماهيچ ابدا اعتنايي نداريم به اين ؛ براي اينكه ما هدفمان اين است كه تكليفمان را عمل بكنيم . تكليف ما اين است كه از اسلام صيانت كنيم و حفظ كنيم اسلام را. كشته بشويم تكليف را عمل كرده ايم ، بكشيم هم تكليف را عمل كرده ايم . اين همان منطقي است كه ما در اول هم ، كه با اين رژيم فاسد پهلوي مخالفت مي كرديم ، منطق ما همين بود. منطق اين نبود كه ما حتما بايد پيش ببريم ، منطق اين بود كه براي اسلام مشكلات پيدا شده است . احكام اسلام دارد از بين مي رود، مظاهر اسلام دارد از بين مي رود و ما مكلفيم كه به واسطه قدرتي كه هر چه قدرت داريم ، مكلفيم كه با آنها مقابله كنيم . كشته هم بشويم اهميتي ندارد، بكشيم هم ، كه ان شاءالله ، موفق خواهيم شد، به جنت و به بهشت ان شاءالله .
شما هيچ وقت از هيچ چيز هراس نداشته باشيد. شما براي حفظ اسلام داريد جنگ مي كنيد و او براي نابودي اسلام . الان اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است و شمابايد از اسلام پايداري كنيد و حمايت كنيد و دفاع كنيد. دفاع يك امر واجبي است بر همه كس . بر هر كس كه هر مقدار قدرت دارد، بايد دفاع بكند از اسلام . الان اينها هجوم كردند بر اسلام و ما بايد دفاع بكنيم . ابدا قضيه صلح و قضيه سازش در كار نيست . ما اصلامذاكرات نمي كنيم با اينها. اينها براي اينكه فاسد و مفسد هستند و ما با اين اشخاص مذاكره نمي كنيم . بله ، اگر اينها بروند كنار و از همه جا بروند و بيرون بروند از همه جا وتسليم بشوند، ما آن وقت ممكن است كه به واسطه اينكه بين مسلمين خيلي [تفرقه ]نشود، ما هم يك سكوتي بكنيم و الا مادامي كه اينها اسلحه دستشان است ، ما هم اسلحه مان ايمان است ، سلاحمان اسلام است . ما با آن سلاح ايمان و اسلام پيش مي بريم و خواهيم پيش برد و همه اينها را سركوب خواهيم كرد، چنانچه تا كنون ما با همان اسلحه ابرقدرتها را از بين برده ايم و دستشان را از اين مملكت قطع كرده ايم . حالا آنهامي خواهند باز با اينطور مسائل ، باز يك دست درازي به كشور اسلامي بكنند. ما مكلفيم كه جلوي آنها را بگيريم . چه پيروز بشويم و چه نشويم ، دفاع بايد بكنيم . بايد حتما دفاع بكنيم و همه ملت در وقتي كه اجازه داده شد، همه بايد بروند و دفاع بكنند. ان شاءالله ،اميدوارم كه به آنجاها نرسد و مسائل آنقدر ريشه دار نباشد و اينها بفهمند كه با چه مملكتي و با چه ملتي طرف هستند و دست از شيطنت و فضوليهاي خود بردارند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- خير در آن چيزي است كه واقع مي شود. 2- انسان بدانگونه كه انسان است . 3- جايي در نزديكي مكه كه پيامبر اسلام (ص ) و گروهي از ياران ايشان در آن نقطه مدتي را در تحت شديدترين محاصره اقتصادي كفار قريش به سر بردند.
4- آموزش نظامي ببينند.



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,806,792