صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - نقشه و توطئه استعمار براي اشاعه و ترويج مواد مخدر و معتاد كردن جوانها - 5 دي 1358

عنوان : نقشه و توطئه استعمار براي اشاعه و ترويج مواد مخدر و معتاد كردن جوانها
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 5 دي 1358
تاریخ قمری : 6 صفر 1400(1)
جلد : 11

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
نقش اصلاح فرهنگ و اقتصاد در استقلال كشور
البته يك كشوري كه همه جهات و حيثييات را از دست داده است تا خود آن كشور، وخود آن ملت براي جبران همه با هم اقدام نكنند، قشر واحد يا دولت نمي تواند. اين مسئله اي است كه همه بايد متحد با هم بشوند. خوب ، مسائل هم زياد و بسيارش هم مسائل اساسي است . مسئله فرهنگ يكي از مسائل مهمي است كه ايران به آن مبتلا بوده است ، و فرهنگ ايران را يك فرهنگ استعماري كرده بودند، و مغزهاي جوانهاي ما راسوق داده بودند به طرف غرب . اين يك باب است كه بسيار مهم است . و اين بادانشگاهيها و با صاحبان افكار صحيح ، نويسنده ها، روشنفكرهاي ايراني نه غربي ، ونويسندگان اسلامي نه غربي ، به وسيله اينها بايد در يك تصفيه دراز مدت و يك تعليماتي كه از سركانه بايد ما بگيريم ، جوانهايمان را اصلاح كنيم . تعليمات را يك تعليمات غير استعماري ، استقلالي باشد. اين يك باب طولاني است . مسئله اقتصاد هم همين طور كه اشاره كرديد اين يك مسئله مهمي است كه وابستگي اقتصادي ، بسياري ازوابستگيها را مي آورد دنبال خودش . ما بايد كاري بكنيم كه زايد بر خودكفا باشيم . يعني كشور ما يك كشوري است كه مي تواند از درآمد خودش زايد بر خودش داشته باشد،زياد و صادر كند، مع الاسف اين بساط اصلاحات ارضي ، برنامه اش اين بوده است كه به اسم "اصلاحات ارضي " اينطور كند كه به عقب رانده بشويم . راجع به اقتصاد، حالا اينيكي از مهماتي است كه در سرتاسر كشور بايد عمل بشود. خوب ، شماها با اينطور كه گزارش مي دهيد خيلي كار ارجمندي كرديد، و اميد است كه شما منطقه خودتان را كه منطقه قم است خودكفا كنيد. بلكه ان شاءالله بعدها صادرات هم داشته باشيد. لكن مسئله مسئله قم نيست ، مسئله تهران نيست ، مسئله يك استان نيست ، مسئله همه ايران است . تمام ايران بايد همين وضعي كه شما پيدا كرديد و اجتماع كرديد و برنامه ريختيد و از روي برنامه به طور صحيح ، به طور سالم ، بدون اينكه يك تعدي به كسي بشود، بدون اينكه يك خلاف اسلامي بشود، كارتان را انجام داديد و بهره گيري هم ان شاءالله مي كنيد، واميد است كه زيادتر از اين مقداري كه خيال مي كنيد خداوند بدهد.
ايران در جنگ اقتصادي
لكن در همه جا بايد اين مطلب بشود كه دو تا اصل را بايد همه ، همه قشرهاي ملت مراعات كنند: يكي اينكه ادراك اين را بكنند كه ما اگر اقتصادمان تابع خارج باشد آن وقت يك روز مي بينيد كه خارجيها نمي خواهند به ما چيزي بدهند، و وقتي كه در رابستند ما بايد تسليم آنها بشويم كه هر چه مي گويند عمل كنيم . و اين شايسته يك مملكت اسلامي ، يك جمهوري اسلامي نيست كه پيوسته به غير باشد در اقتصادش ، در گندمش ،در جوش ، در برنجش ، در اينها. اين بايد با همت كشاورزها، باهمت قشرهاي متوجه ، باهمت دولت كه كمك بكند به كشاورزها، و با اينكه همه احساس يك وظيفه بكنند. يك وقت اين است كه انسان مي خواهد براي منافعش يك كاري بكند، گندم زياد بشود كه منفعت ببرد، خوب ، اين يك مسئله اي است كه يك قدري هم اختيارش با خودش [است ] آن نمي خواهد نمي برد. يك وقت كشور شما در يك حالي واقع شده است كه وظيفه شرعي الهي است كه كارهايي بكنيد كه وابسته به غير نباشيد. الان ما يك وضعي داريم كه چنانچه خداي نخواسته خودكفا لااقل نشويم و نتوانيم خودمان خودمان رااداره بكنيم . خوب ، آنها ما را تهديد كردند با اين كه حصر اقتصادي مي كنيم . و آن دولتهاهم بسيارشان با اينها موافق اند، ولو اينكه ملتها موافق نيستند. لكن خوب بعضيها موافق اندبا اينها. و ما بايد در عين حالي كه به نظر من اين هياهوها هيچ واقعيتي ندارد، لكن ماچنانچه در سطح يك احتمال ضعيفي هم بدهيم بايد مجهز بشويم . شما در حال جنگيدالان . يك جنگي است كه جنگ اقتصادي است ، و يك محاربه اي است ، يك محاربه اي الان مابين اسلام و كفر است . محاربه اقتصادي يكيش است .
وظيفه مرد و زن در عرصه دفاع
تكليف است براي كشاورزها، و براي كساني كه مي توانند كمك به كشاورزها امسال جوري بشود كه ان شاءالله خودكفا بشويم ، و در سالهاي بعد صادرات داشته باشيم . اين نه اين است كه يك موعظه است كه من موعظه كنم كه مردم خوب است اين كار را بكنند؛يك تكليفي است الان به عهده ما. يعني نجات دادن يك كشور اسلامي است از زير بارظلم و از زير بار استعمار. نجات دادن مملكت اسلامي يك تكليف است كه انسان موظف است اين كار بكند. اگر يكوقت خداي نخواسته ، يك هجومي به مملكت اسلامي بشود، بايد همه مردم ، يعني مرد و زن مسئله دفاع ديگر اينطور نيست كه تكليف مال مردباشد، تكليف مال يك دسته اي باشد، همه بايد بروند و دفاع بكنند از مملكت خودشان .
وظيفه شرعي براي كسب استقلال اقتصادي
اگر ما در هجوم اقتصادي هم واقع شديم كه هجوم اقتصادي اسباب اين بشود كه وابسته به يك كشور ديگري باشيم ، اين هم يك وظيفه شرعي است كه ما بايد خودمان رانجات بدهيم . هر كه ازش هر كاري مي آيد راجع به اقتصاد بايد بكند. ننشيند يك طبقه [كه ] يك طبقه ديگر بكند. رعيتها كم كاري نكنند. آنهايي كه در كارخانه ها كار مي كنندكم كاري نكنند، سستي نكنند، امروز ملت شما در حال جنگ اقتصادي است . اينطورنيست كه يك وقت آرامش باشد، بگوييد خوب ما نمي خواهيم زياد منفعت ببريم . اين اختيار با خودتان است . اينجا ديگر اختيار با مردم نيست . اين اختياري است كه خدا دست اوست و او امر كرده است به اين معنا. يعني نمي شود كه ما تحت نظارت يك كشوري باشيم كه به دين اعتقاد ندارد و ما برويم تحت بيرق كفر. اين يكي از مسائل مهم است . مابايد كوشش كنيم و اقتصاد خودمان را خودمان اداره بكنيم . حالايي كه ما در مقابل يك همچه قدرت شيطاني واقع شديم و او هم تهديد كرده است كه ما همه كشورهاي دنيا راتجهيز مي كنيم كه در را به سوي شما ببندند، ما در عين حالي كه اعتقادمان اين است كه حرفي است و واقعيت نخواهد پيدا كرد، لكن اگر ما يك درصد احتمال هم بدهيم بايدقيام كنيم . بايد غافل نباشيم از اينكه دشمن نمي تواند بكند. خوب ، شايد يك وقت شد.براي آن روز شايد بايد همه قشرهاي ملت ؛ هر كس هر جوري كه مي تواند يك توليدي بكند، كه مثلا باغدارها مي توانند توليد بكنند، دامدارها مي توانند توليد بكنند، وكشاورزها مي توانند توليد كنند، اشخاص مي توانند كمك كنند به كشاورزها، كارخانه هامي توانند توليد كنند، كارخانه هاي خصوصي كه زياد بود در ايران ، و مع الاسف از بين رفته بود و دارد مي رود، اينها همه قيام كنند براي اينكه ، يك مملكت را از اين اقتصادنجات بدهند.
وابستگي اقتصادي ، ريشه ديگر وابستگي ها
اگر مملكت شما در اقتصاد نجات پيدا نكند، وابستگي اقتصادي داشته باشد، همه جور وابستگيها دنبالش مي آيد. وابستگي سياسي هم ما پيدا مي كنيم . وابستگي نظامي هم پيدا مي كنيم . براي اينكه وقتي ما چيزي نداشته باشيم كه استفاده ازش بكنيم ، دستمان رادراز كنيم طرف امريكا. او مي تواند به ما تحميل كند همه چيز را. ما وقتي مي توانيم كه زيربار او نرويم كه در اين قضيه قدرتمند باشيم . يك وقت او تشر بزند مي گوييم نه ، مااحتياجي نداريم . حالا هم به او مي گوييم كه ما احتياج خودمان را سلب مي كنيم . خودمان مي رويم سراغ كار. خدا زمين به ما داده ، آب هم به ما داده ، زمينهاي زياد، زمينهاي موات زياد، آبهاي هرزبرو، شط كارون همين طوري دارد هرز مي رود، يا زمينهاي اطرافش هم همين طور مانده است زمين . بايد همه دست به دست هم بدهند، و كار، كارالهي است ، كاري است كه عبادت است امروز. اطاعت امر خداست امروز كشاورزي ، وبايد اين كشاورزي را تقويت كرد. هر كس هر جور مي تواند بايد تقويت بكند، به طوري كه ان شاءالله ما از اين گرفتاري خارج بشويم . و از ساير گرفتاريها هم اميدوارم كه خارجبشويم ؛ گرفتاري فرهنگيمان ، گرفتاريهاي سياسي مان ، همه شان را [حل ] بكنيم .
حالا چون صحبت از اقتصاديش بود من يك قدري عرض كردم با آقايان . و من بايداز آقايان تشكر بكنم كه اينطور مشغول فعاليت شديد.
توطئه فلج كردن نسل جوان
يك باب ديگر معتادين است . شما اين را يك مسئله اتفاقي ندانيد كه من باب اتفاق يك دسته اي هروئين فروش شدند و يك دسته اي هم مبتلا شدند. اين هم يك مسئله اي است كه ما داريم ضربه اش را از همين قدرتهاي بزرگ مي خوريم . توطئه است . يعني قشرجوان قشري است كه مي شود از آن همه جور استفاده را كرد.
قشر جوان قشري است كه اقتصاد ما را مي تواند اداره كند. مي تواند كه مجهز كندخودش را در مقابل جهات مثلا فرهنگي ، جهات نظامي ، جهات سياسي . همه اينها به دوش قشر جوان است . پيرمردها مثل من كنار افتاده اند. آن كه كار ازش مي آيد اين قشراست . خوب چه بكنند كه همه چيز را از دست ما مي گيرند. اين جوان در حالي كه جواني اش ارزشمند است ، افكارش آن قدر عميق نيست كه توطئه ها را تا آخر بتواندبخواند. خيال مي كند كه خوب ، حالا دلمان مي خواهد كه ترياك بكشيم ، هروئين - فرض كنيد - چه بكشيم . نمي داند كه اين يك نقشه اي است كه براي تو نيست ، براي قم نيست ،براي سرتاسر كشور است و براي فلج كردن جوانهاي ماست كه اينها را از كار بيندازند.يك آدم هروئيني نمي تواند فكر كند در سياست . نمي تواند عمل كند در اقتصاد.نمي تواند اگر يك گرفتاري پيش بيايد پا شود برود در جنگ . يك آدمي كه به اين موادمخدره مبتلا شده است ، اين از يك موجود مهمل بار آمده . همه عالم وقتي به هم بخورداين همين طور آنجا نشسته چرت مي زند، يا مشغول عياشي است . اگر از آن راه باشد،اينها از راههاي مختلف ، در اين رژيم ، از رژيم سابق هم بوده ، لكن در اين رژيم بيشتر.در زمان اين مرد(2) هم از همه بيشتر. مبارزه با مواد مخدر
يك نقشه هاي مختلفي است براي جوانهاي ما. يك بابش همين باب مخدرات است ؛ ترياك و هروئين و امثال ذلك ، كه اين را، همين طوري كه شما الان مشغوليد يك كار الهي است شما داريد مي كنيد. مسئله نجات يك آدم نيست ، مسئله نجات اسلام است . مسئله آن هم اگر بود لازم بود. اما مسئله بالاتر از اينهاست ، عميق است مسئله .همان طوري كه پخش هروئين در سرتاسر كشور به توسط اشخاص ، كه يا نمي دانند دارندچه مي كنند، يا دانسته مي كنند، اين روي توطئه اي است براي اينكه قشر جوان را مهمل بار بياورند، كه نفتش را مي برند اين مشغول هروئينش باشد. شرافت مليش را دارندمي برند اين مشغول ترياكش باشد. اين همه اشخاصي كه بتوانند جلوي اينها را بگيرندمعالجه شان بكنند، بايد معالجه بكنند، نصيحتشان كنند كه آقا يك موجودي كه مي خواهد همه كار ازش مي خواهد بيايد چرا خودت را مهمل مي كني ، كه چند دفعه اين كار را بكني بعدش يك آدم مهملي بشوي كه هيچ كار ازت نيايد. برو معالجه كن . در بين مردم واقع بشو. در جناح خلاقه واقع بشو. اين يك امري است لازم ، اين هم از آن اموري است كه باز برمي گردد به حفظ حيثيت يك ملت و اسلام . اگر اسلام نداشته باشد، اگركشور ما نداشت اين جوانها را كه فرياد زدند و مشتشان را گره كردند، الله اكبر گفتند و اينهارا بيرون كردند، اگر فرض كنيد كه جوانهاي ما خداي نخواسته مبتلا به هروئين بودند اين كار را مي توانستند بكنند؟ آدم وافوري مي تواند پا شود توي خيابان مشتش را گره كند وجنگ كند. و آدم هروئيني مي تواند اين كار را بكند.
حرمت اعتياد به مواد مخدر
اين يك باب است كه باز چون برگشتش به حيثيت اسلام است لازم است . يعني واجب است به هروئينيها كه بروند خودشان را معالجه كنند، و حرام است براي اشخاصي كه نيستند در اين باب بروند وارد بشوند، چه هروئين و چه ترياك و اينها و چه مشروبات و امثال اينها. همه اينها انسان را از آني كه هست ساقطش مي كند. يعني يك آدمي كه همهكار مي توانست بكند، يك آدم بيكاره كه بايد بنشيند لب اين منقل و چرت بزند، يا بنشيندآنجا و دنبال اينكه يك هروئيني بكشد كه چيها به سرش مي آورد.
تخدير افكار جوانان با فساد و عياشي
شما مي دانيد يك باب ، باب اين فسادهايي است كه پيش آوردند. اين هم يك مسئله اي نيست كه شما خيال كنيد كه ، يا ما خيال كنيم كه ، يك مسئله اي من باب اتفاق حاصل شده . اين همه مراكزي كه اينها درست كردند براي فحشا، براي خوشگذراني ، اين همين طوري حاصل شده . اين قدر تبليغاتي كه براي اين كار كردند، مجلاتشان ، هم سمعي و هم بصري در اين خدمت بود. راديو تلويزيونشان ، هم سمعي و هم بصري ،مشغول اين كار بود كه اين جوانها را از توي بازار، از توي بيابان كه دارند خدمت مي كنند،از توي ادارات براي خدمت بكشانند به آن مراكز فساد. دانشگاهي را بكنند يك موجودفاسد. اداري را بكنند يك موجود فاسد. اگر انسان چند دفعه رفت در اين سينماهايي كه بود و در اين مراكز فحشا، زود عادي مي شود به اين امور. وقتي يك جواني چند دفعه رفت در فلان مركزي كه مركز فساد است ديگر نمي تواند نرود، مي رود. جوانهاي ما را كه بايد ميدان رزم را اداره كنند اين را بردند به اينجاهايي كه موارد بزم بود. اينها هم خيال كردند كه اينها مي خواهند كه اينها عيش كنند و نوش كنند و امثال ذلك . مسئله اين نبود،مسئله اين بود كه شما را از آن قوه فعاله كه خدا براي شما ايجاد كرده است در مغز شما، دربدن شما، از اين تهي كنند و يك موجود عياشي كه غير از اينكه برود آن موارد و بنشيند وبگويد، بخندد و مشروب بخورد و چه بكند، غير از اين نباشد. نبادا يك وقت در فكر اين بيفتد كه نفت را از ما بگيرد. اينها همه نقشه است كه ذخاير ما را ببرند. نفت تنها هم نيست ،ايران ذخاير خيلي دارد. آنها هم اطلاع دارند از آن . كي مي تواند جلو بگيرد از اينها؟ نسل جوان مي تواند. نسل جوان است كه مي تواند جلو اين فسادها را بگيرد. جلو اين حمله هارا بگيرد. اينها اين نسل جوان را مي خواهند مبتلا كنند يا به مواد مخدره يا به آن عيش ونوش كه آن هم همان مواد مخدره است . مغز آنها را تهي كنند از آن چيزي كه مي تواندعمل بكند. مهملش بار بياورند كه دنيا را اگر آب ببرد اين آدم را خواب مي برد. اگر دنيا به هم بخورد اين آدمي كه عادت كرد برود در آن مركز و با فلان آدم غير عادي چه بشوداين دنبال او هست . چكار دارد كه مملكتش را دارند مي برند. جهنم كه مي برند! اينطوربار مي آورند ما را كه همچه بيتفاوت ، جوانهاي ما را بيتفاوت بار مي آورند كه هر كاري بشود به من چه ربط دارد!
خطر جنگ عليه ايران
جواني كه بايد اگر يك جا يك صحبتي شد كه مي خواهد به حيثيت كشورش ، به حيثيت ملتش ، به حيثيت اسلامي بر بخورد بايد پا شود برود سراغ آن كار، همچنانش بكنند كه از پاي اين منقل نتواند حركت كند. و از پاي آن پياله هم نتواند حركت كند. اينهاآقا، نقشه است . اينها قضيه اي نيست كه همين جوري شده است و ما خيال كنيم كه خوب جوانها جوان اند و فلان . شما ديديد كه در اين قضيه ، اين جوانها از همان مراكز براي اينكه خدا خواسته بود و ملت قيام كرد، از آنجاها كشيده شدند به اين طرف . حالا هم بايد فكربكنند كه ما باز در جنگ هستيم . در جنگ سياسي هستيم . در جنگ اقتصادي هستيم .محتمل است جنگ نظامي پيش بيايد. جوانهاي ما بايد از اين مراكز گريز پيدا بكنند. براي خاطر اسلام ، براي خاطر ملت ، براي خاطر كشور، براي خاطر حيثيت خودشان ، براي نواميس خودشان ، بايد اينها از آن مراكز بيايند در اين مركزهاي صحيح . در تربيتهاي صحيح . و خداوند ان شاءالله همه را توفيق بدهد. و من وحشت كردم از اين افرادي كه دراينجا عكسهاشان را نشان داديد. اين مال قم هست يا اينكه مال . . . من چند تا ورق دارم مي بينم كه سر تا تهش پر از عكس است . اينها يا گرفتار هستند يا آنهايند كه نمي دانم حالاآنها هم كه . . . ، چرا اين قدر بايد ما معتاد داشته باشيم ، و چرا اين قدر بايد اينها غفلت داشته باشند از اينكه در مثل قم ، آن وقت آيا جاهاي ديگر چه جور باشد. ان شاءالله خداوند شما را [ياري كند].
هشدار به ملت
اميدواريم كه همه ايران توجه به اين معنا داشته باشند. اين نكته اصيلي كه من دارمعرض مي كنم ، اين نكته اي كه اصيل است در مسئله . و آن نكته اينكه مسئله ، مسئله نقشه وتوطئه است كه جوانهاي ما را بكشند دنبال اين كارها، به اسم اينكه مي خواهند برايتان مراكز مثلا عيش و نوش درست كنيم . مسئله اين نيست . مي خواهند شما را از همه چيزساقط كنند و همه چيزتان را ببرند. اين در سرتاسر ايران همان طوري كه قم بحمدالله درهر امري جلو مي افتد در امور، همه جا اين كار را بكنند، كه هم كشاورزي را تقويت بكنند- به آنطوري كه شماها كرديد و مي گوييد كه اميد است كه خودكفا بشويم در همين سال . ومن اميدوارم ان شاءالله همه ايران بشود و هم ساير جاها. همه جا بايد مشغول باشند. و ازاين طرف كشاورزي شان را تقويت كنند، از آن طرف جوانهاشان را نجات بدهند از اين گرفتاريهايي كه پيدا كرده اند. و خود جوانها توجه داشته باشند كه قضيه استعمار است .آلت دست استعمار نشويد. آلت دست دشمنهاي ما نشويد. دشمنهاي ما بيدارند، شماهم بيدار بشويد. خداوند همه تان را ان شاءالله تقويت كند. همه تان موفق و مويد.
پانویس :
1- تاريخ اين سخنراني در صحيفه نور 6/10/58 درج شده است . 2- محمد رضا پهلوي .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,559,186