صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - توطئه احزاب و گروههاي فاسد - آزادي و دمكراسي - همراهي نمايندگان با مردم - ساعت 6 بعدازظهر 27 مرداد 1358

عنوان : توطئه احزاب و گروههاي فاسد - آزادي و دمكراسي - همراهي نمايندگان با مردم
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : ساعت 6 بعدازظهر 27 مرداد 1358
تاریخ قمری : 24 رمضان 1399
جلد : 9

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
توطئه هاي دشمنان در مواقع حساس
من مي خواستم اظهار تاسف كنم از اوضاعي كه پيش آوردند و هميشه اين اوضاع ،اين طور خرابكاريها، قبل از يك كاري كه بنا بود انجام بگيرد، انجام مي دهند. وقتي كه رفراندم مي خواست بشود، يك شلوغيهايي ايجاد مي كردند. آنجا كه شكست خوردند،بعد در هر موردي اينها با شكست مواجه مي شوند. حالا هم كه بناست اين مجلس محترم تحقق پيدا بكند، اين خرابكاريها را پيش آوردند براي اينكه اذهان را متوجه كنند به جاي ديگر، و شايد به خيال خودشان نتوانند آقايان به كار خودشان ادامه بدهند، بعد هم كه اين كار درست شد. بعد كه بخواهيم مجلس شوراي ملي درست بشود و رئيس جمهور، بازهم منتظر هستيم كه اين مسائل پيش بيايد. لكن ملت راه خودش را پيدا كرده ؛ و ملت ودولت ، همه قشرها، به اين راه ادامه مي دهند - چه اين شلوغ كاريها را اينها بكنند و چه نكنند - اينها هم خيلي دشوار نيست . ما مي خواهيم حتي الامكان با ملايمت با اينها رفتاربكنيم ؛ خونريزي نشود. لكن اينها مي خواهند.
در هر صورت ما منتظر اين هستيم كه اين خرابكاريها به دست اين خرابكارها و به دست اين اجانب كه اينها را آلت قرار دادند براي مقاصد خودشان ، و اينها با اين اسمامختلف ، مثل "حزب دمكرات "، دمكرات كذا، حزب "فدائيان خلق " و اين طور الفاظبيمعنا به اين كارهاي خلاف انساني ادامه دارند مي دهند، با قلم گاهي ، با عمل گاهي وهمان طور كه من پريروز عرض كردم ، اين گناهش گردن ماست . انقلاب نبايد اين طورباشد.
سوءاستفاده گروهكها از آزادي
ما مي خواستيم و آقايان مي خواستند كه بعد از انقلاب هم خيلي با ملايمت رفتاركنند، آزاد كردند، مرزها را باز گذاشتند، آزاد كردند همه را، قلمها را آزاد كردند،گفتارها را آزاد كردند، احزاب را آزاد كردند، به خيال اينكه اينها يك مردمي هستند كه لااقل اگر مسلمان نيستند؛ آدم هستند. براي يك مملكتي كه براي خود اينها ملت زحمت كشيده است ، لااقل اين قدر ادراك دارند كه اگر دوباره اوضاع برگردد، براي همه بداست . لكن معلوم شد خير، قضيه اين حرفها نيست و اينها عمال خارجيها هستند حالا ياعمال امريكا هستند، يا عمال جاهاي ديگر هستند، حالا براي ملت ماهيت اينها، ماهيت اين نويسنده ها، ماهيت اين احزاب ، ماهيت اين الفاظ فريبنده بيمعنا، براي ملت حالاروشن شد.
آزادي در چهار چوب قانون و اسلام
اگر ما الان ديگر انقلابي رفتار كنيم ، نمي توانند بگويند كه شما آزادي نداديد. ماآزادي داديم ، سوءاستفاده شد و ديگر آزادي نخواهيم داد. آزادي به آن معنا كه اينهابخواهند، خرابكاري بكنند اين آزادي نخواهد داده شد. آزادي در حدودي كه قوانين اقتضا مي كرد؛ در حدودي كه اسلام به ما اجازه مي دهد. اسلام اجازه نمي دهد كه ما آزادبگذاريم كه هركس هر غلطي بخواهد بكند؛ هر توطئه اي مي خواهد بكند؛ هر كاري مي خواهد بكند كه بكشد به خاك و خون .
ما بايد از دولت و از وزير كشور هم گلايه كنيم كه در آن روزي كه اينها سيصد نفر را- آن طور كه گفتند - زخمي كردند، از طرف دولت جز يك اظهار تاسف ، ما چيزي نديديم ؛ از راديو هم نديديم چيزي . اگر بنا بود اينها با يك اظهار تاسفي ، با يك مثلانصيحتي ، از كارهاي خلاف خودشان دست برمي داشتند، حالا چند ماه است كه نصيحت شده است ، توصيه شده است ، التماس شده است ؛ همه چيز با اينها رفتار شدهاست و اينها اهل اين نيستند كه با نصيحت دست از كار خودشان بردارند، بايد با شدت باآنها عمل كرد. و من شايد امروز يا فردا بسياري از اين احزاب را ممنوع اخطار و اعلام كنم ، و نگذاريم هيچ نوشته اي از اينها در هيچ جا و هيچ اثري از اينها در هيچ جاي مملكت نگذاريم كه هيچ خروج كند، تمام نوشته هايشان را از بين مي بريم . براي اينكه بعد كه ملت فهميد كه اينها خرابكارند، اينها اشخاصي نيستند كه بشود با آنها با ملايمت رفتار كرد. "حزب دمكرات " كردستان يك جمعيت خرابكار هستند، يك جمعيت فاسدهستند، يك جمعيت مفسد هستند، اينها را ما نمي توانيم بگذاريم كه همين طور هر كاري دلشان مي خواهد بكنند؛ حالا هم اعتراض كرده اند كه خود شماها داريد اين كارها رامي كنيد. نظير آنها كه در پريروز و در چند روز پيش از اين خرابكاري را كردند، بعدگفتند كه خود مردم اين كارها را كردند! خودشان ايجاد غائله مي كنند، بعد گردن اينهامي گذارند. حالا هم در روزنامه ديدم كه آنجا عزالدين حسيني (1) فاسد و همين طورقاسملوي (2) فاسد - كه نيستش لابد اينجا - اينها مي گويند خود شما، خود پاسدارها كه آمدند، اينها مردم را چه كردند. در صورتي كه سر پاسدارها را بريدند! سر مردم رابريدند؛ بچه ها را چه كردند. يك همچو مردمي اند اينها، با اينها نمي شود با آشتي و بامصالحه و با اين چيزها رفتار كرد، با اينها بايد با شدت رفتار كرد، و با شدت رفتار مي كنيم ان شاءالله .
بي نتيجه ماندن توطئه ها با راي به جمهوري اسلامي
البته حتي الامكان ، حالا هم ما دلمان مي خواهد كه كساني كه قلم دارند، كساني كه عرض مي كنم كه به خيال خودشان "روشنفكر" هستند، كساني كه جبهه ها تشكيل دادند،آنها باز ما ميل داريم كه با ملايمت با آنها رفتار كنيم ؛ لكن بايد دست از كار خودشان بردارند. مسير ملت معلوم است ، يك چيزي نيست كه مجهول باشد. همه كساني كه براوضاع ايران مطلع هستند، همه مي دانند كه اين ملت چه مي خواهد، بر كسي پوشيدهنيست . به خارجي ها، داخلي ها، به احزاب ، به همه ، پوشيده نيست كه اين ملت آني كه مي خواهد ، جمهوري اسلامي مي خواهد، اسلام را مي خواهد اين ملت . چند نفر آدم فاسد بيايند بگويند كه نخير، اسلام نه ! همان جمهوري ، و بخواهند چند نفر آدم به يك ملت تحميل كنند و بعد بگويند كه ما آزاد نيستيم آزادي اين است كه شمايي كه در اقليت هستيد - نه آن اقليتي كه حزبها بعضيشان اقل اند و بعضي اكثر - آن اقليتي كه شما همه گروههايتان را با هم جمع كرديد، و همه كارها را انجام داديد و همه خرابكاريها را هم كرديد و از صد يك و نيم ، فوقش دو، همه روي هم رفته دو، مخالف با قضيه بود! يك همچو رفراندمي در دنيا سابقه نداشت كه اين طور رفراندم باشد. يك همچو رفراندم آزادي كه همه مردم را آزاد گذاشتند و با آزادي مردم راي دادند، ولي بعضي جاها هم جلو گرفتند. بعضي جاها هم خود همين شياطين جلو گرفتند. اينها نمي خواهند كه اين مملكت به حال خودش باقي بماند و اين مملكت و اين نهضت پيش برود، اينهامنظورشان اين است كه نگذارند پيش برود، و الا خرمن سوزي و كارخانه ها را از كاربازداشتن و مردم را از راي دادن بازداشتن و در وقتي كه مردم ، مجلس خبرگان رامي خواهند تهيه كنند اين بساط را درست كردن ، و وقت راي گرفتن آن طور، و وقت تشكيل اين طور - بعدها هم كه خواهد شد - اينها مسير ملت است ؟ شمايي كه مي گوييد مابراي ملت و براي توده ها و براي خلق داريم كار مي كنيم ، اينها مسير ملت است ؟! به نفع خلق است سوزاندن حاصل رنج يك جمعيت ؟ يك سال حاصل رنجشان را شما با يك كبريت آتش مي زنيد، اين مسير ملت است ؟! اين به نفع توده ها و خلق است ؟! مي خواهندتوده ها و خلق راي بدهند، جلو مي گيريد، اين به نفع خلق است ؟! به نفع توده هاست ؟! كه شما ادعا مي كنيد ما به نفع توده ها هستيم ، به نفع خلق هستيم و اين عمامه و نعلين است كه برخلاف است ! اين عمامه و نعلين چه مي كند؟ اين عمامه و نعلين حالا پنج ماه است به شما مهلت داده در صورتي كه همه قدرت دستش بود. قدرت در همه جا دست عمامه ونعلين بوده ، چه كرده اند اينها؟ شما جز خرابكاري كرده ايد؟ بله ، اشكال به عمامه و نعلين است كه به شما مهلت داد، اين اشكال وارد است به ما. اگر بنا بود كه از اول ، مثل سايرانقلاباتي كه در دنيا واقع مي شود، پشت سر انقلاب يك چند هزار از اين فاسدها را درمراكز عام مي آيند دار مي زنند و آتش مي زنند، تمام بشود قضيه ؛ نمي گذارند كه يك روزنامه اي [منتشر] بشود، الا آن روزنامه اي كه خودشان مي خواهند. الان انقلاب اكتبر(3) كه اين قدر وقت از آن گذشته ، باز روزنامه مردم ندارند؛ باز حزبي در كار نيست ،يك حزب بيشتر نيست . اينها دارند براي آنها سينه مي زنند! اگر در اينجا از يك حزب فاسد جلو بگيرند، مي گويند آي شد يك حزبي ؛ شد "رستاخيز"(4). ما مي خواهيم رستاخيز بشود.
برخورد انقلابي با توطئه گران
ما يك حزب را، يا چند حزب را، كه صحيح عمل مي كنند مي گذاريم عمل بكنند، وباقي همه را ممنوع اعلام مي كنيم ، و همه نوشتجاتي كه اينها داشته اند، و برخلاف مسيراسلام و مسير مسلمين است ، ما همه اينها را از بين خواهيم برد. ما بعد از اينكه فهمانديم به اينها كه شماها ديكتاتور هستيد، ما آزاديخواه بوديم و شما نگذاشتيد، ما آزادي داديم وشما نگذاشتيد اين آزادي باقي بماند، حالا كه اين طور شد، ما انقلابي با شما رفتارمي كنيم . هرچه مي خواهند روزنامه هاي خارج بنويسند، هرچه مي خواهند توابع صهيونيسم ها و امثال اينها هرچه دلشان مي خواهد فرياد بزنند. اينها هم اگر چنانچه هرچه دلشان مي خواهد توي خانه هايشان بروند و فرياد بزنند؛ لكن بيرون ديگر نمي توانند؛اينها بايد منزوي بشوند.
وظيفه حفظ مصالح اسلام
بعد از اين هم ما گرفتاري داريم ، فردا قضيه رئيس جمهور است ، همين بساط و همين خونريزي و اينها در قضيه مجلس شورا بدتر از اين خواهد شد. ديگر خيلي بدتر از اين خواهد شد. ما بايد جلوي مفاسد را بگيريم ، ما موظفيم از طرف اسلام كه مصالحمسلمين را حفظ كنيم . همه موظفيم ؛ همه ما موظفيم كه مصالح اسلام را حفظ كنيم و اين طوايف دارند مصالح اسلام را از بين مي برند.
بنابراين ، در كمال تاسف ما ديگر نمي توانيم آن آزادي كه قبلا داديم بدهيم ؛ ونمي توانيم بگذاريم اين احزاب به كار خودشان و فسادهايي كه داشتند مي كردند ومي كنند [ادامه ] بدهند. مرديكه سرمايه داري كه چه است - كه من حالا نمي خواهم اسم كثيفش را ببرم - يك مرديكه سرمايه داري همه اين غائله ها را ايجاد كرد، در آن چند روزپيش از اين ، و بعد هم حالا فرار كرد. ما نمي توانيم مهلت بدهيم . شرعا جايز نيست براي ما ديگر مهلت . تا آنجايي كه ما مي توانستيم و خطا هم كرديم ! و من تصديق مي كنم كه خطا كرديم ، هم ما خطا كرديم ، هم دولت خطا كرد، هم شوراي [انقلاب ] خطا كرد؛ همه ما خطا كرديم . ما خيال مي كرديم كه ما با انسان سر و كار داريم ، پس با انسانيت رفتاربكنيم ، معلوم شد نه . ما با انسان سر و كار نداريم ، ما با حيوانات درنده سر و كار داريم !نمي شود با حيوانات درنده ما ملايمت بكنيم ، و نمي كنيم ديگر ملايمت .
و من اميدوارم كه اين فريادهاي اينها و اين دست و پا زدنهاي اينها و اين شايعه پخش كردن اينها - حالا هم باز شايعه پخش كرده اند كه 28 مرداد(5) شاه مي آيد! بسيار خوب بيايد. ما از خدا مي خواهيم كه شاه بيايد اينجا! - اين شايعه چيزي نمي شود.
تنظيم قانون اساسي در چهارچوب شرع
و من اميدوارم كه بدون اينكه يك ذره آقاياني كه ان شاءالله با سلامت - مي دانم ديگرگفتن من زيادي است ، لكن براي اينكه گفته بشود باز هم - بدون يك ذره ملاحظه ازغرب ، از شرق ، از نمي دانم حزب كذا، حزب دمكرات ، از چه از چه ، بدون يك ذره ملاحظه ، بايد اين قانون اساسي ما مطابق با شرع ، در چهارچوب شرع . اگر يكي يكي ازوكلا يا همه وكلا بخواهند از اين چهارچوب خارج بشود، اصلا وكيل نيستند براي او!شما آقايان وكيل هستيد كه زنهاي مردم را هم طلاق بدهيد؟ زن موكلينتان [را]؟ نيستند. اگر طلاق بدهيد صحيح است ؟ نه . از باب اينكه شما وكيليد براي رسيدگي به قانون جمهوري اسلامي . الان اگر چنانچه شما بخواهيد، يا بعضي از شما بخواهند، كه اسم جمهوري اصلا نباشد، بحث را ببرند روي رژيم سلطنتي ، شما حق داريد رسيدگي بكنيد؟ شما حق رسيدگي نداريد. براي اينكه جمهوري اسلامي را شما حق رسيدگي داريد. همان طوري كه براي طلاق دادن زن مردم ، شما و ما، هر كس كه وكيل شده است ،براي طلاق دادن زن مردم وكالت ندارد؛ وكالتش محدود است . در مسائل غيراسلامي ،اگر يك مسئله غيراسلامي در اينجا بيايد، طرحش مردود است .
طرح مسئله غير اسلامي برخلاف وكالت شماست . مثل يك مباحثه : شما يك مسئله علمي آنجا بحث بكنيد، مانع ندارد بحث بكنيد، اما برخلاف وكالت شماست ؛ همان طور كه طلاق دادن زن موكلين تان برخلاف وكالت شماست . طرح كردن يك مسئله غيراسلامي هر چه باشد، هر چه مترقي باشد؛ شما نمي توانيد طرح بكنيد. يك دسته ديگري درست كند. ملت خودش اختيار دارد يك دسته هم درست كنند كه در مسائل غيراسلامي بحث بكند، در چهارچوب مسائل اسلامي . البته مسائل اداري و راجع به اداره امور، راجع به اينها، اينها مسائل ديگر هست . اما مطالبي كه مربوط به اسلام است اگر يكي بخواهد طرح بكند بر خلاف او، بر خلاف مسير ملت است ؛ و علاوه بر [آن ]، خلاف حدود وكالتش است . حد وكالت بيشتر از اين نيست . اگر راي هم بدهد، رايش اگر خداي نخواسته همه آقايان هم راي بدهند به يك [مسئله ] غيراسلامي ، برخلاف وكالتشان است . مردم وكيلشان نكرده اند براي [آن ]. وقتي بر خلاف وكالت شد، مثل طلاق دادن زن آنها مي ماند.
هراس نداشتن از شرق و غرب
ما از هيچ چيز باك نداريم . نه باك داريم كه شرق ما را يك وقت اشخاص مثلا غيرآزادي طلب يا ديكتاتور حساب بكند؛ نه باك از اين داريم كه غرب يك همچو چيزي بكند. البته منافعشان كه در معرض خطر است ، بايد همه تهمتها را به ما بزنند و و ما همهتهمتها را هم قبول مي كنيم . نخير! ما هرچه آنها مي گويند بسيار خوب ، اما ما مسيرخودمان را طي مي كنيم . ما جمهوري اسلامي را به آن طوري كه دستور از خداي تبارك و تعالي داريم و به آن طوري كه مصالح مملكت ما، ملت ما اقتضا مي كند، ما اين مسير راخواهيم رفت ؛ و آقايان هم همين مسير را خواهند رفت . و هر چه هر كه بگويد هيچ مورداعتماد و اعتنا نيست و باكي هم از اين نيست كه چه بگويند.
البته بخواهيد كه همه مردم براي شما خوب بگويند، بايد برويد توي خانه هايتان بنشينيد و هيچ كس شما را نبيند! براي حضرت امير هم هزار چيزها گفتند، براي پيغمبراكرم هم گفتند؛ حالا هم دارند مي گويند. ما باكي از اين نداريم . غربي براي پيغمبر ما بدتراز آن مي گويد كه براي شما و ما مي گويد! براي همه خلفاي اسلام ، براي همه آنها،مي گويند؛ براي اينكه الان در معرض خطر است كارشان . وقتي در معرض خطر شدند،يعني منافعشان در معرض خطر است ، البته آنها بايد براي ما چه بگويند. لكن ما مسيرخودمان را طي مي كنيم تا آنجايي كه بتوانيم مسير خودمان را طي مي كنيم و آقايان هم مسير خودشان را طي مي كنند بدون هيچ باكي از حرفهاي اين ور و آن ور. وجاهت مانمي خواهيم براي خودمان درست كنيم . نه شما مي خواهيد يك وجيه المله اي بشويد بامردم ؛ اگر كسي شما را مي شناسد، وجيه هستيد. نمي خواهيد حالا درست بكنيد.نمي خواهيد در اين مجلس وجاهت درست بكنيد. شما اين مجلس را مي خواهيد برويدو مطابق آن طوري كه ملت شما را وكيل كرده است و مطابق آنكه اسلام شما را موظف كرده است به آن طور عمل بكنيد و همين طور هم عمل خواهيد كرد.
و من سفارش مي كنم به آنهايي كه خداي نخواسته يك آرايي دارند بر خلاف مسيرملت ، من سفارش مي كنم به آنها، كه طرحشان را و آرايشان را بگذارند براي يك وقت ديگري و يك وقتهاي ديگري اين كارها را بكنند، حالا وقت اين نيست كه آرائي كه خلاف مسير ملت است اظهار بكنند و حيثيت خودشان را در بين ملت از بين ببرند. من ميل ندارم حيثيت آقايان از بين برود در بين ملت . اگر در اين مجلس يك چيزهايي و يك حرفهايي زده بشود كه برخلاف مسير ملت است ، اينها وجاهت خودشان را از بينملت مي برند و خداي نخواسته بعدها برايشان خيلي نفع ندارد.
نمايندگان مجلس ، وكيل مردمند نه ولي آنها
همان مسيري كه ملت داشتند، همين چيزي كه اگر مي خواهيد مطابق با ميل خودتان دمكراسي عمل بكنيد، دمكراسي اين است كه آرا اكثريت ، و آن هم اين طور اكثريت ،معتبر است ؛ اكثريت هر چه گفتند آراي ايشان معتبر است ولو به خلاف ، به ضرر خودشان باشد. شما ولي آنها نيستيد كه بگوييد كه اين به ضرر شماست ما نمي خواهيم بكنيم . شماوكيل آنها هستيد؛ ولي آنها نيستيد. بر طبق آن طوري كه خود ملت مسيرش هست .
شما هم خواهش مي كنم از اشخاصي كه ممكن است يك وقتي يك چيزي را طرح بكنند كه اين طرح برخلاف مسير ملت است ، طرحش نكنند از اول ، لازم نيست ، طرح هرمطلبي لازم نيست . لازم نيست هر مطلب صحيحي را اينجا گفتن . شما آن مسائلي كه مربوط به وكالتتان هست و آن مسيري كه ملت ما دارد، روي آن مسير راه را برويد، ولوعقيده تان اين است كه اين مسيري كه ملت رفته خلاف صلاحش است . خوب ، باشد.ملت مي خواهد اين طور بكند، به ما و شما چه كار دارد؟ خلاف صلاحش را مي خواهد.ملت راي داده ؛ رايي كه داده متبع (6) است .
در همه دنيا راي اكثريت ، آن هم يك همچو اكثريتي ، آن هم يك فرياد چند ماهه وچند ساله ملت ، آن هم اين مصيبتهايي كه ملت ما در راه اين مقصد كشيده اند، انصاف نيست كه حالا شما بياييد يك مطلبي بگوييد كه برخلاف مسير است . يعني انصاف نيست ، كه نمي شود هم ، پيش نمي رود. اگر چنانچه يك چيزي هم گفته بشود، پيش نمي رود؛ براي اينكه اولا مخالف با وضع وكالت شما هست و شما وكيل نيستيد از طرف ملت براي هر چيزي . و ثانيا بر خلاف مصلحت مملكت است ، برخلاف مصلحت ملت است ؛ برخلاف مصلحت خود آقايان است . اسلام ؛ مترقي ترين مكتب
و من از خداي تبارك و تعالي خواهانم كه آقايان ان شاءالله با سلامت و موفقيت اين راه را طي بكنند و يك قانوني كه مطابق با اسلام و ترقي و همه چيزش تمام باشد، و مااسلام را مترقيترين مكتبها مي دانيم . و هركس ، هر مكتبي ، هر چه مي خواهد بگويد،بگويد. ما اسلام را مكتب مترقي مي دانيم و شما فرض كنيد كه مكتب مترقي نيست ، مااين را مي خواهيم . ما اين را مي خواهيم . "مترقي " اسمش را مي گذاريد، بگذاريد؛ "غيرمترقي " هم اسمش را مي گذاريد، بگذاريد. ما را وحشي هم بدانيد، بدانيد! ما اين رامي خواهيم . ملت ما هم اين را مي خواهند. و من معذرت مي خواهم از آقايان در اين هواي گرم تشريف آوردند. مويد باشيد.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,319,932