صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - خدمت كردن و زجر كشيدن در راه هدف - مطرح نبودن مليت در اسلام - بعداز ظهر 6 شهريور 1359

عنوان : خدمت كردن و زجر كشيدن در راه هدف - مطرح نبودن مليت در اسلام
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : بعداز ظهر 6 شهريور 1359
تاریخ قمری : 17 شوال 1400
مناسبت : دومين سالگرد ناپديد شدن امام موسي صدر
جلد : 13

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت كردن و زجر كشيدن در راه هدف
آن چيزي كه همه مطالب را آسان مي كند اين است كه ما و ملت ما و آقاي صدر(1)- سلمه الله تعالي - به دنبال مكتب ، يك گرفتاري پيدا كرديم . وقتي كه مسئله ، مسئله وظيفه است ، وظيفه ما اين است كه براي اسلام خدمت بكنيم و در اين وظيفه ، اگر هرمقداري كه موفق به اجراي آن اموري كه در نظر داريم بشويم ، اين يك خيري است فوق اصل خير و اگر موفق نشويم ، اصل خيرش كه عبارت از اين است كه ما در راه خدمت به اسلام و مكتب هستيم ، آن جايي نمي رود. آقاي صدر را، كه من سالهاي طولاني ديده ام ،بلكه بايد بگويم من بزرگ كردم ايشان را، من فضايلشان را مي دانم و خدمتهايي هم كه بعد از آنكه به لبنان رفته اند كرده اند، آن را هم مي دانم و آنچه كه لبنان احتياج به ايشان دارد، باز آن را هم مي دانم . من اميدوارم كه ان شاءالله ، ايشان برگردند به محل خودشان ومسلمين آنجا از ايشان استفاده كنند. همين حالا هم كه ايشان مي گوييد، كه شواهد داريم كه در ليبي هستند، همين امر، در راه خدمت به مكتب و خدمت به اسلام است . اين هم براي ايشان عبادت نوشته مي شود. براي ماها هم اين اموري كه واقع مي شود، بايد سهل باشد، از باب اينكه در راه اسلام است .
ما مطلعيم كه اولياي اسلام ، كه در راس آنها رسول خداست ، آنقدر زحمت كشيدند، تمام مدت عمرش را پيغمبر در زحمت و تعب بوده است و بعد از او هم ائمه ما همين طوربوده اند كه يك روز خوش - به اصطلاح ماديين - نداشتند، گرچه همه خوش بودند به يك راه - به اصطلاح عرفا و اسلام شناس ها - در هر صورت ، اين يك شيوه اي بوده است كه از اول ، اولياي اسلام داشتند و در راه هدف خودشان حبس رفته اند و كشته شده اند وزجر كشيده اند. آقاي صدر حالا دو سال است كه در حبس هستند، لكن جد ايشان هفت سال مي گويند مسلم بوده ، احتمال چهارده سال هم هست . (2)
اين يك راهي بوده است كه همه اولياي خدا، نه فقط آنهايي كه در زمان اسلام بودند، قبل از اسلام هم انبيا و اوليايي كه بودند، راهشان همين بوده . اينطور نبوده است كه آنها در رفاه مادي باشند و در - عرض كنم - كارهاي چه . وقتي كه تاريخ انبيا را ملاحظه كنيد، مي بينيد كه سرتاسر تاريخ انبيا مجاهده و زحمت و تعب بوده است ، لكن آنهاخوش بودند به اينكه در خدمت آن هدفي كه دارند بودند و اين ، هم مايه افتخار شماست و [هم ] خانواده آقاي صدر كه يك فرد لايقي كه خدمت مي كرد، در راه خدمت گرفتاري اي پيدا كرده است . من اميدوارم كه اين گرفتاري امدش (3) زود سر بيايد و من دعاي به ايشان مي كنم و خواهم كرد و اميدوارم كه زودتر ان شاءالله ، ايشان خلاص بشوندو برگردند.
مطرح نبودن مليت ، در اسلام
قضيه لبنان و ايران و اينها شما مي دانيد كه اينها قضاياي مختلفي نيستند. مسلمانها هرجا هستند، بايد با هم باشند. آن چيزي كه رنج است براي يك طايفه اي ، براي طايفه ديگرهم همان مسئله و رنج باشد، مسائلشان جدا نبايد باشد. اينكه ما ايراني هستيم و آنها لبناني هستند يا جاي ديگري هستند، در اسلام مطرح نيست . اسلام همه افرادي كه ايمان به خداآورده اند، همه آنها را برادر مي داند و حساب جداگانه ندارد كه حسابي براي عرب بازكرده باشد، يك حسابي براي عجم باز كرده باشد، يك حسابي براي ايران باز كرده باشدو يك حسابي براي كجا. حسابها، اين حسابهايي كه پيش مردم مادي كه مطرح است ، كه ما ايراني هستيم و براي ايران بايد چه بكنيم ، و آني كه [عراقي است ]، بگويد ما عراقي هستيم و براي چه ، اين حسابها در اسلام نيست . اسلام مي خواهد كه همه دنيا يك عائله باشد و يك حكومت در همه دنيا، آن هم حكومت عدل برقرار باشد و همه افراد، افرادهمان عائله باشند. و لهذا، ما مكرر اين معنا را گفته ايم كه اين قضيه اي كه شايد صحبتش در همه جا هست كه ملت ايران - مثلا - جدا، ملت عراق جدا، هر كدام يك عصبيتي براي او داشته باشند و حتي به اسلام كار نداشته باشند، به ملت و به مليت كار داشته باشند، اين يك امر بي اساسي است در اسلام ، بلكه مضاد(4) با اسلام است .
اسلام در عين حالي كه وطن را - آنجايي كه زادگاه است - احترام مي گذارد، لكن مقابل اسلام قرار نمي دهد. اساس ، اسلام است . اينها ديگر بقيه اش فرعند. و اساس آنهايي كه مكتبي هستند خدمت به اسلام است . اين خدمت اگر در لبنان باشد خدمت است ، اگر در ايران باشد خدمت است . اگر در هر جا، اگر در حبس هم باشد خدمت است ، اگر بيرون هم باشد خدمت است . ايشان الان هم در خدمت است . براي اينكه وقتي در راه اسلام يك كسي اين مصايب را ديد - كه نبايد اسمش را مصايب گذاشت - وقتي در راه اسلام باشد، همه چيز آسان مي شود؛ هين (5) مي شود.
شما مي بينيد كه حتي اين جوانهايي كه الان در اينجا و در لبنان و اينها مشغول خدمت هستند، چه روحيه هايي دارند. همين ديروز يك جواني آمده بود اينجا مي خواست يك زني را عقد كند. بعد از اينكه صحبت از مهر شد، آن زن گفت كه مهر من را اين قرار بدهدكه به مكه من را ببرد. آن جوان مي گفت كه من زنده نيستم تا تو را به مكه ببرم ، من شهيدمي شوم . بالاخره با مدتي صحبت ، ما راضي اش كرديم به اينكه نه ، ان شاءالله ، شما هستيد وخدمت مي كنيد. اين يك روحيه خيلي خوبي است كه در جوانها پيدا شده است واميدوارم كه در همه ما اين روحيه ها پيدا بشود؛ آن روحيه مكتبي ، توجه به مكتب ، نه توجه به امور ديگر.
من از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم كه ما را و شما را دلخوش كند به اينكه ايشان برگردند پيش ما و به خدمت خودشان ادامه بدهند. ان شاءالله ، خداوند به همه عائله ايشان (6) در اين فراق صبر بدهد و چشم همه را به وجود ايشان ان شاءالله ، روشن كند تاايشان برگردند و به خدمت به مكتب موفق بشوند و شيعه هاي لبنان هم از وجود ايشان استفاده بكنند، بلكه همه مسلمانها، ان شاءالله .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان . وي پس از سفر به ليبي به طرز مرموزي مفقود شد. 2- حضرت امام موسي كاظم - عليه السلام - مدت هفت سال و به روايتي چهارده سال با توطئه هارون الرشيد خليفه سياس و قدرتمند عباسي زنداني شد و بر اساس همان روايت ، در زندان نيز مسموم شد و به شهادت رسيد.
3- امد: غايت و نهايت و آخر چيزي . 4- مخالف .
5- آسان . 6- آقاي موسي صدر.


بزرگتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,938,914