صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - رفع مشكلات و محروميتها - اهداف دشمنان و امريكا - سياست خارجي در روابط باكشورها - 17 آبان 1358

عنوان : رفع مشكلات و محروميتها - اهداف دشمنان و امريكا - سياست خارجي در روابط باكشورها
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 17 آبان 1358
تاریخ قمری : 17 ذي الحجه 1399
مکان : قم
جلد : 11

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
سوغات تمدن بزرگ شاه
يكي از آثار اين نهضت اسلامي اين است كه قشرهاي مختلف با ما ملاقات مي كنند ومسائلي كه دارند آنها، طرح مي كنند و مسائلي هم كه ما داريم با آنها در ميان مي گذاريم .شما كه كارمندان شهرداري اهواز هستيد و حالا زحمات خودتان را، خدمات خودتان رادر آنجا شرح داديد، اين موجب تشكر من است ، و خداي تبارك و تعالي به شما اجرخواهد داد ان شاءالله . امروز كشور شما احتياج به خدمت دارد. شما مطلعيد كه كشوري براي شما گذاشتند كه شهرهايش هم مخروبه بوده است . تهران كه مركز است جنوبش آن است كه مي بينيد. و حاشيه هايش و اين بيچاره هاي زاغه نشين و امثال اينها، آن است كه گاهي در تلويزيون مي بينيد و خودتان مطلعيد. بنابراين بوده است كه اين طبقه ضعيف ،طبقه مستضعف ، اينها به همين حال عقب ماندگي در هر جا هست باشند، و ذخاير آنها به عياشي يك دسته و به دادن به مفت و رايگان از بين برود. اهواز با آن ذخيره خداداد،خوزستان با آن ثروت هنگفت ، بايد شهرش آن طور باشد؛ دهاتش بدتر. من يك وقتي كه - خيلي سال قبل - از آنجا عبور كردم ديدم كه - با راه آهن مي رفتيم - نزديك بعضي ازدهات ، اين بچه ها و بزرگها و اينها هجوم مي آوردند طرف آنجايي كه ما عبور مي كرديم ،و مع الاسف همه به حالي بودند كه موجب تاثر بود، در جايي كه ثروتشان - ثروت خداداد- در زير پايشان بود، خودشان آن طور مستمند بودند. مملكتي كه ثروتش زيادبوده است ، ذخاير زميني اش الي ماشاالله بوده است ، بايد باز به حال مخروبه باشد. اين "تمدن بزرگ " اين را براي ما سوغات آورد كه همه چيزهاي ما را دادند به غير، و خود مارا در يك مملكت پرثروت ، يك مملكتي كه قابل است از براي اينكه صد و پنجاه ميليون جمعيت يا بيشتر در او زندگي مرفه داشته باشند، سي و چند ميليون جمعيت كه اكثرشان وضعشان وضع صحيح نيست ، ثروتها به جيب يك دسته مجتمع شده و به خارج منتقل شده ، و علاوه بر آن تمام ذخاير ما را دادند به خارجيها و يك ثمن بخسي (1) گرفتند، آن هم صرف مملكت نشد، خوردند و بردند. حالا هم كه ملاحظه مي كنيد آن دشمن شماره يك شما(2) را - كه همه ثروتهاي ما را برده است و در بانكها جمع كرده است - امريكا برده است در آنجا دارد لالايي براي او مي خواند و دارد از او پذيرايي مي كند.
مسئوليت همگاني در برابر خود و ديگران
وضع اين طور بود و بحمدالله شما موانع را مرتفع كرديد. آنهايي را كه نمي گذاشتندكار انجام گيرد، مرتفع شدند. حالا ديگر دست خودمان است ، و بايد همت كنيد براي ساختن يك كشوري كه خرابه بود، همت لازم دارد. و مهم اين است كه افراد، هر يك خودشان را مسئول بدانند. هم مسئول خودشان بدانند، هم مسئول كارهاي ديگران .مسئول خودشان كه كاري كه به آنها محول مي شود، مثل مثلا شماها كه در شهرداري اهواز هستيد. هر كاري كه محول به هر فردي است ، منتظر اين نشود كه يك كس ديگري كاري بكند. اين بايد كار خودش را خوب انجام بدهد، و اگر چنانچه ديد آن برادرش ، آن رفيقش كارش را خوب انجام نمي دهد، مسئول او هم هست ، بايد او را هدايت كنند، كلكم راع ، (3) همه بايد مراعات بكنيد، و همه تان هم مسئوليد، همه ما مسئوليم . يك مملكتي رابايد خود شما اداره كنيد. بايد خود ملت اداره كنند، و مع الاسف الان گروههاي مختلفي با عقايد مختلفي كه بسيارشان خدمتگزاران همان رژيم سابق بودند يا خدمتگزارهايخارجيها هستند - اجنبيها هستند - بين مردم در تمام قشر مملكت افتادند به طريقهاي مختلف ، به راههاي مختلف سمپاشي مي كنند.
از توطئه هاي اجانب ؛ نفي خدمات انقلاب
يكي از چيزهايي كه اينها زياد صحبتش را مي كنند اين است كه "براي مردم هيچ فكري نشده است و هيچ كاري تا حالا انجام نگرفته است " در صورتي كه براي مردم هم خيلي كار شده است ، منتها ارائه نشده است . و اين هم از خطاهايي است كه تا حالا واقع شده است كه كرديد، زياد هم كار كرديد، لكن تبليغات مي كنند كه هيچ كاري نمي كنند،تبليغات زياد مي كنند. در رژيم سابق عمده كارشان تبليغات بود. كار انجام نمي دادند،لكن هر دفعه كه شما راديو را گوش مي داديد كه "تمدن بزرگ ، تمدن بزرگ "! حالا كارزياد مي كنند. خوب ، شما الان داريد مي گوييد كه ما شهر را چقدر برايش خدمت كرديم .ديروز هم يك دسته اي آمده بودند، باز راجع به جاي ديگر، تقريبا بسيار مي آيند اينجا.گروههايي كه خدمت كردند و كار كردند، و در جهاد سازندگي زياد كار انجام گرفته ، والان خانه براي مستمندها زياد درست شده است . لكن تبليغات نمي شود، نشده است .بايد به ملت فهماند كه مشغول خدمت است . دستگاههاي دولتي مثل سابق نيست . حالامشغول خدمت اند، البته همچو نيست كه رضايتبخش باشد به تمام معنا. پاكسازي لازم دارد، بدون پاكسازي نمي شود؛ يعني هم وزارتخانه ها، هم ادارات ، همه جا پاكسازي مي خواهد. بايد از عناصري كه آن عناصر برخلاف ملت بودند و مردم خودشان مي شناسند آنها را، بايد از اين عناصر، پاك بشود. مملكت اگر بخواهيد يك مملكتي باشد كه مستقل و آزاد براي خودتان باشد، در عين حالي كه پاكسازي لازم است ، و آن طوري كه بايد نشده است و حالا بناست بشود. من تاكيد راجع به اين كار زياد كردم ، لكن عرضه تبليغات نداشتند. عرضه نكردند كار خودشان را كه "ما اين كارها را كرديم ".
لزوم تبليغ خدمات انجام شده
بايد عرضه كنيد كارهاتان را به ملت ، و بفهمانيد به ملت . اينها افتادند دنبال اين مطلبكه مايوس كنند ملت را از اين نظام جديد. بگويند "حالا هيچ كاري نشده است ، هيچ درآن وقت نبوده ، حالا هم نيست ". بايد شما با تبليغات خودتان ، با عرضه خودتان كارهايي كه انجام مي دهيد، ملت ما بايد آن كارهايي كه انجام مي دهيد و ما مي بينيم كه مهندسين شان ، اطبايشان ، دكترهايشان مي آيند مي روند در همين جهاد سازندگي كارمي كنند براي مردم و سازندگي مي كنند، لكن چون عرضه نمي شود درست ، آن دسته خائن - آن دسته اي كه براي ديگران كار مي كنند - افتادند به اينكه "كاري نشده است ، هيچ كاري نشده است ، اين رژيم هم مثل رژيم سابق است ". در صورتي كه هيچ شباهتي اين جمهوري اسلامي با رژيم سابق ، هيچ شباهتي ندارد. در رژيم سابق ، كسي قدرت حرف زدن نداشت ، كسي قدرت انتقاد نداشت . يك كلمه انتقاد با نابودي او تمام مي شد. يك قلم كه يك نصف سطر در انتقاد مي نوشت نابودش مي كردند. حالا راه انتقاد باز است ،همه مي آيند انتقاد مي كنند، همه از دولت انتقاد مي كنند، همه از هر چيزي كه صحيح نيست انتقاد مي كنند، ارشاد مي كنند. چطور حالا با آن وقت ، مثل هم است ؟ سابق همه دارايي شما را مي بردند و عوضش - اين كار امريكا - نفت ما را مي بردند و به جاي نفت ،[در] ازاي نفت به ما اسلحه هايي مي دادند كه نتوان آن اسلحه ها را با آن اعمال كنيم ، براي چه مي دادند؟ براي اينكه پايگاه درست كنند آنجا. عوض نفت ما براي خودشان پايگاه اينجا درست مي كردند. مستشاران اينجا حاكم بر ما بودند. و ما يك مملكتي شده بوديم پايگاه براي امريكا. و الان هم در خيلي جاها مي گويند هست اين پايگاهها، نه اينكه آنهاتصرف دارند، لكن جاهاشان هست . آن روز نفت ما مي رفت به مفت و مجان براي امريكا، و يك مقداري هم كه مي خواستند عوض به ما بدهند، عوضش اسلحه بود، و آن چيزهايي بود كه براي خودشان در اينجا فايده داشت ، نه براي ما. اين اسلحه هايي كه آوردند. براي خودشان فايده داشت ، براي ما هيچ فايده اي نداشت . حالا در عين حالي كه باز يك سلطه حسابي پيدا نشده است ، باز استقرار پيدا نكرده حكومت ما، در عين حال ، نفت ديگر آن طور رايگان نمي رود. براي هيچ جا رايگان نمي رود و مال خود شماهست . در ازاي نفت ، ديگر نمي توانند تحميل كنند كه بايد حتما آهن پاره برداريد. برايما پايگاه درست كنيد. اين هم از اين جهت . چطور فرقي نكرده است حالا با سابق ؟ اين هم يك فرق ؛ فرقهاي اساسي ، آزادي ، استقلال . فرق اساسي راجع به سازندگي هم كه معلوم است كه يك مملكت به اين وسيعي با آن خرابي ، با يك ماه ، دو ماه ، يك سال ، دوسال نمي شود آن را برگرداند به بهشت برين ، زحمت لازم دارد. خراب كردند اينها،پنجاه و چند سال كوشش كردند در خرابي اين مملكت به اسم آباد كردن و به اسم تمدن بزرگ . آباد كردن يك جايي كه پنجاه سال ، پنجاه و چند سال به خرابيش كوشش شده است به اين آساني درست نمي شود. اين اشخاصي كه دور افتادند و پيش جوانهاي ما، ازاحساسات پاك جوانهاي ما استفاده غيرصحيح مي كنند، اينها هر جا مي رسند مي گويند:"خوب ، هيچ كاري نشده ". كارهايي كه شده است يك كارهاي اعجازآميز بوده است .اينها را اصلش صحبتش نمي كنند. كارهاي اعجازآميز كرده اين مملكت ، كارهايي كرده است كه تمام حسابهاي حسابگرها را باطل كرده است ، مع ذلك اينها هيچ صحبتش نمي كنند. اگر يك جايي ، يك چيزي ببينند صد مقابلش مي كنند و منتشرش مي كنند.
هدف دشمن از ايجاد ياس در ملت
اينها نمي دانم چه جور مردمي هستند؟ خودشان را به اسم خدمتگزار جا مي زنند،لكن دائما برخلاف مسير ملت قدم برمي دارند، و قدمهاشان برخلاف مسير ملت است ،كارشكني مي كنند، مردم را به ياس مي كشانند. اينها نمي دانند اين معنا را كه اگر مردم مايوس بشوند، به منزله شكست خوردن است ؟ يا مي دانند و عمدا اين كار را مي كنند؟ من بسياريشان را عقيده ام هست كه عمدا با حساب دقيق [است ] اين اعمال حساب شده است ، حسابش هم از خارج است . حالا هم كه آن لانه فساد را جوانهاي ما رفتند و گرفتند.روي اين اصل كه دشمن ما را شما نگه داشتيد و نوازش مي كنيد، در صورتي كه ماخزاين مان پيش او هست ، طلب از او داريم . بايد بيايد اينجا طلبهاي ما را بدهد. خزاين مملكت را برده است و بانكها را پر كرده است . اينهمه جنايات كرده و اينهمه جوانهاي مارا در حبسهاي آنها و در خيابانها به دستور اين فاسد، اين عنصر خبيث (4) به خاك و خون كشيده شدند. حالا بردند در امريكا و نوازشش مي كنند به اسم انساندوستي ، انساندوستي آنها اين نحوه است . انساندوستي سران امريكا اين است كه كسي كه پنجاه سال يا سي وچند سال مملكتي را به خرابي كشيده است و يك انسانهاي بزرگ را كشته است يا از بين برده است يا حبس كرده است يا تبعيد كرده است يا خانمانهاشان را خراب كرده است ،اين انسان را آنها انسان حساب مي كنند. و انساندوستي شان هم اين است كه يك همچوجاني درجه اول را ببرند و معالجه كنند و به اسم معالجه ببرند و بخواهند نوازش كنند وتوطئه كنند.
سفارت امريكا؛ مركز توطئه و جاسوسي
حالا كه اين لانه فساد(5) كشف شده است ، خيلي چيزها براي ملت ما بايد كشف بشود. آنجا دستگاههاي جاسوسي زياد، مع الاسف در ظرف چند ساعتي كه نتوانستنداين جوانهاي عزيز ما، درها را درست باز بكنند. براي اينكه درها جوري بوده است كه قابل باز كردن نبوده است ، رمزهايش را نمي دانستند اينها. در آن زيرزمينهاي بزرگ ،اسناد بزرگي كه از جاسوسيشان بوده است . از جنايتهاشان بوده است ، از خائنيني بوده است كه با آنها همكاري داشتند بكلي از بين بردند، تمام را به مثل پودر گرفتند درآوردندكاغذها را. مع ذلك يك مقداريش را كه ديگر فرصت برايشان نشده است كه از بين ببرند، دست دوم و سومش مانده است كه براي كشف اينها و فهم اينكه اينها چه هست ،محتاج به كارشناسان است . اين جوانها خودشان نمي دانند، لكن آن مقداري كه مي توانندمي خواهند ارائه بدهند و ارائه مي دهند، لكن بسياري از آنها كارشناس لازم دارد، رمزاست . خيلي از جعبه ها را، صندوقهايي كه در آنجا هست رمز است ، و باز كردنش محتاج به اينكه كارشناس باشد. اينها يك مركز توطئه و مركز جاسوسي در مملكت قرار دادند. سفارتخانه ها حق ندارند كه - حفاظتشان با خود دولت است - تفنگدار وارد كنند، و اينهاتفنگدارها در آنجا داشتند، اسلحه ها در آنجا داشتند. سفارتخانه ها حق ندارند كه جاسوسي كنند، توطئه بكنند، و اينها جاسوسي مي كردند.
نفي مذاكره با امريكا
بعد هم آقاي كارتر تفضل فرمودند كه دو نفر بفرستند با ما صحبت بكنند. ما چه صحبتي با شما بكنيم ؟ صحبت با شما كي بكند؟ جواب اين زنهايي كه بچه هاشان را ازدست دادند، پدرهايي كه جوانهاشان را از دست دادند، آنهايي كه در اين طول زمان ازامريكا ضربه خوردند، ممالكي كه ضربه خوردند اين قدر، ما جواب اينها را چه بدهيم ؟ما جواب اين مملكتهاي كثيري كه با امر امريكا، با توطئه امريكا، آنها را به نابودي كشيدند، وجدانا جواب آنها را چه بدهيم ؟ بنشينيم با كي صحبت كنيم ؟ رد كردم اين را كه نه . نه ما يك همچو حقي داريم ، نه ديگران يك همچو حقي دارند. ما تابع ملت هستيم ،ما خدمتگزار ملت هستيم ، ما بايد روي مسير ملت سير بكنيم . ما هيچ خوفي از اين نداريم كه بربخورد به آقاي كارتر يا امثال او و توطئه زيادتر بكند. يك كسي ، يك كشوري كه براي خدا قيام كرده است ، فريادش الله اكبر بوده ، او را از چه مي ترسانند اينها؟ يك كشوري است كه جوانها در ميدان رفتند و با تانكها مقابله كردند. نه جوانها، بچه ها. يكي از دوستان مي گفت كه من خودم شاهد بودم كه يك موتورسواري ، بچه ده ، دوازده ساله اي حمله كرد به تانك و رفت زير تانك . يك همچو مملكتي را نمي توانند اينهاخوف در آن ايجاد كنند. كي را مي ترسانند؟ من از بچگي در جنگ بودم ، تا حالا نگفتم .ما مورد هجوم "زلقي "ها(6) بوديم . مورد هجوم "رجبعلي "ها(7) بوديم و خودمان تفنگ داشتيم . و من در عين حالي كه تقريبا اوايل شايد بلوغم بود، بچه بودم ، دور اينسنگرهايي كه بسته بودند در محل ما، و اينها مي خواستند هجوم كنند و غارت كنند، آنجامي رفتيم سنگرها را سركشي مي كرديم . اينها از چي ما را مي ترسانند؟ ما برايمان مطرح نيست اين امور. ما شيعه آنها هستيم كه بچه هاي كوچكشان را فدا كردند براي اسلام . ما ازچه بترسيم ؟ مملكت اسلامي پيشمان مطرح است . هيچ چيزي مطرح نيست پيشمان جزاسلام . و يك ملتي فرياد مي زنند، الله اكبر مي گويند و جمهوري اسلامي را مي خواهند.ما پيشمان چيز ديگر مطرح نيست . ما نمي ترسيم از اينكه امريكا توطئه كند، يا فرض كنيدتهديد كند ما را. ما از تهديد او نمي ترسيم ، ملت ما هم نمي ترسد، آن كسي مي ترسد كه اين دنيا را دار قرار(8) مي داند. آنها كه اين [دنيا] را دار قرار نمي دانند، دار قرار را جاي ديگر مي دانند. ملتي كه مي گويد من شهادت را استقبال مي كنم ، جوانهايي كه مي آيند،حالا هم مي آيند پيش من ، بعضي مي گويند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم ، مادرهامي گويند دعا كنيد كه من يك جوان دادم ، اين جوانم هم شهيد بشود. يك همچو تحولي كه در يك ملت پيدا شده ، از چه چيزي مي ترسد اين ملت ؟ آقاي كارتر ما را از چه چيزمي خواهد بترساند؟ تفنگدارهاي آنها، نظاميهاي آنها از چه چيز، ما را مي ترسانند؟بفرستند هر كاري مي خواهند بكنند. ببينند مي شود يا نمي شود يك ملت بيداري را با آن حرفهاي بيهوده آنها اغفال كرد.
مشروط بودن مذاكره با امريكا
ما با كي ملاقات كنيم ؟ با چه جمعيتي ملاقات كنيم ؟ با آنهايي كه اسم خودشان رابشردوست گذاشتند، لكن دوايي اگر چنانچه ببينند كه بخواهند تجربه كنند كه آيا ضرردارد يا ندارد مي فرستند در طرفهايي ، همان طوري كه شما، دكترهاي شما وقتي كه بخواهند امتحان كنند يك دوايي را به خرگوش مي زنند يا به موش مي زنند، اينها به دنياي سوم مي فرستند. ما با اينها مي توانيم بنشينيم صحبت كنيم ؟ ما با اينها مي توانيم كه ، مملكتي را كه آنها اين طور ما را حساب مي كنند، مثل خرگوش ما را حساب مي كنند يا بدتر، امتحان دواهاشان را روي جوانهاي ما مي كنند، ما با اينها چه صحبت بكنيم ؟آنها كه شبكه جاسوسي در اينجا درست كردند، توطئه درست كردند، كردستان و امثال اينها را، اينهانقشه مي كشند و راه مي دهند. ما با اينها بنشينيم صحبت بكنيم ! چي چي صحبت بكنيم ؟ايشان مي خواهند چه صحبت بكنند؟ ما مي گوييم يك نفر آدمي كه پنجاه و چند سال خودش ، پدرش در اينجا حكومت جائرانه برخلاف قوانين اسلام ، برخلاف ميل ملت حكومت كردند و همه چيز ما را از بين بردند، بدهند دست ما يك مطلب حقي است مابگوييم بدهيد اين جاني را كه جوانهاي ما را كشته است ، اين جاني كه همه ذخاير ما را به رايگان داده است و خيانت و جنايت به ما كرده ؛ اين را دست ما بدهيد. چه مي گوييدشما؟ مي خواهيد بياييد بگوييد كه باشد آنجا؟ يا مي خواهيد بياييد بگوييد كه نه ، شماديگر حالا ببخشيد ايشان را؟ چه چيز مي خواهيد به ما بگوييد؟ مي خواهيد تحويل بدهيد، خوب ، تحويل بدهيد، ديگر گفتگو ندارد، حرف ندارد اين . خوب ، تحويل بدهيد اين جاني را، تحويل ما بدهيد. لانه جاسوسي هم از اينجا برداريد. بنشينيم آن وقت دولت ما صحبت بكنند راجع به مسائل ارتباطاتي ، كه معلوم نيست يك ارتباطصحيح هم باشد. لكن با همه ملتها، ما با هيچ ملتي بد نيستيم . اسلام آمده بود براي تمام ملل براي ناس يا ايها الناس .
سياست خارجي ايران در روابط با كشورها
اسلام براي همه است ، دلسوز براي بشر است . ما هم تابع اسلاميم ، ما هم دلسوزيم براي بشر. ما با هر كس كه با ما به طور انساني رفتار كند ما با او دوستيم ، اما، ما را حساب كنند. ما را از موش بدتر نكنند كه دواهاي خودشان را روي ما حساب كنند، روي ماامتحان كنند. ما را هم آدم حساب كنند آنها. اينهايي كه دم مي زنند از اين طرف و از آن طرف ، نمي فهمند اين را كه آنها به شما چه نظري دارند، آنها شما را چه مي دانند. حيثيت ما از دست مي رود. اين حبسيها، اين شلاقها، حيثيت ما را، آقا! آنها براي ما چيزي قائل نيستند، آنها شما را موش مي دانند، بدتر از موش مي دانند. آنها از حيوانات مي گويندحمايت مي كنيم ، اما ما را آن طوري حساب مي كنند. شما چه حيثيتي داريد. ما چه حيثيتي پيش اينها داريم ؟ ما چه صحبتي با اينها داريم ؟ چه چيز بنشينيم با اينها بگوييم ؟ آن كسي كه لانه جاسوسيش در ايران هست ، و آن طوري كه اينها مي گويند، مي گويند اصلا عقل ماها نمي تواند برسد كه اينكه اينها چه بساطي اينجا درست كردند براي توطئه . كارشناسهابايد بروند آنجا تا بفهمند، تا چه اندازه هم بفهمند، من نمي دانم . يكيشان كه اينجا بود،آنجا آمده بود پيش من گفت : ما يك چيزي پيدا كرديم به اندازه عدس ، اين گيرنده وفرستنده است . گفت : اندازه عدس است . روابط اينها با همه جا داشتند، مركز جاسوسي شايد شرق بوده اينجا. اينجا را جاي امني براي خودشان درست كرده بودند. آقاي "آريامهر"(9) اينجا را تقديم كرده بود به اينها هر كاري بخواهند بكنند. مركز جاسوسي همه جا بوده ، مي گويند نه مخصوص به ايران بوده است ، براي همه جا، اينجا مركزيت براي همه جا داشته است ، و مركز توطئه براي همه جا بوده است . اين مركز را از اينجاكلكش را بكنند، و آن خائن را هم دست ما بدهند تا [براي ] ما جاي اين پيدا بشود كه حالا ما بنشينيم يك صحبتي بكنيم . در زمان محمدرضا - آن اوايل نهضت - دست و پامي كردند كه يك تفاهمي بشود. يك دفعه كه آمدند پيش ما كه مي خواهيم كه مثلاملاقاتي ، چيزي طرح بشود، من به ايشان گفتم كه "علم "(10) هستش ؛ ما وارد مذاكره نمي شويم . شما اول "علم " را كنار بگذاريد، بعد وارد مذاكره بشويم ، ببينيم چه بگوييم .حالا هم تا اين مركز جاسوسي در اينجا بپاست ، و تا آن خائن را كه آنجا بردند و آنجا هم يك مركز جاسوسي ديگر مي خواهند درست بكنند و يك مركز توطئه ديگر مي خواهنددرست بكنند. تا آن آنجاست و اين اينجاست ، جاي صحبت نيست . نه من صحبت مي كنم نه كس ديگر. وقتي اين دو تا از بين رفت ، آن وقت بنشينيم ببينيم بايد چه بگوييم .ببينيم كه آيا رابطه ما، رابطه يك مظلوم با يك ظالم ، يا قلدر با يك مستضعف است . نه ،ما ديگر رابطه اي نداريم ، و اگر رابطه انساني است ، روابط انساني با هيچ جا مانعي ندارد، و ما با ملتها خوب هستيم .
ترفندهاي دشمنان
اينها با هر طريقي كه شده است مي خواهند كه اين نهضت را آلوده كنند. الان - ازقراري كه شنيدم - راجع به اين جوانهاي پاكي كه رفتند در اين مراكز فساد، (11) اين جوانهايي كه من نمي شناسمشان ، لكن از عمل معلوم است كه عمل انساني بوده ، پاك بوده - اشخاصي هم كه مي شناسند مي گويند كه مسلم هستند - خوب ، الان يك دسته اي از همين خرابكارها و همينهايي كه سنگ ملت را به سينه مي زنند، اينها را با توطئه خودشان مي خواهند بدنام كنند اينها را توي ملت . بگويند بايد اين اسناد را بياورند، همين امروز بياورند اينجا والا خودشان چه جورند. آقا، اسناد امريكاست . اسناد كسي است كه ورزيده شده در توطئه . مگر او اين را مي شود آوردش آنجا و علني گفت كه يك همچو،مگر اين طوري نوشته اند آنجا كه قضيه چيست . فلان حزب با ماست . فلان جمعيت با ما.اينطوري نيست . اينها را با حروف مي نويسند. يكجا نمي نويسند. اسنادش را آني كه مهم بوده است در نظر آنها، بعد از چهار - پنج ساعت ، آن چند ساعتي كه اينها نتوانستند به آنهادستيابي كنند، از بين بردند. يك مقدارش هم كه مجال نشده ، و به نظر آنها ديگر خيلي مهم نبود، باقي مانده . اينها مجال لازم دارد تا اينكه بشود كشفش كرد چه است . لكن مع ذلك مفسده جوها شروع كردند به سمپاشي ، و مي خواهند چهره اين جوانها و چهره نوراني اين جوانها را پيش ملت لكه دار كنند. ملت بيدار باشند، به اين حرف مفتها گوش نكنند. اينها عمال همانها هستند. هر كسي راجع به اينها كارشكني بخواهد بكند،مي خواهند اين لانه جاسوسي را از دست اينها بيرون بياورند و اينها را پيش ملت لكه داربكنند تا اينكه اربابانشان بتوانند باز تاخت و تاز بكنند. ملت بيدار باشند، توجه داشته باشند. به اين توطئه هايي كه از طرف خود آنها دارد مي شود، و روابط هست بينشان و اين افراد ناصالح ، اينها مي خواهند كاري بكنند كه اين به جوانهاي پاكدل ما، آنها تهمت بزنندتا بين ملت يك تفرقه اي حاصل بشود، و اين محل براي آنها محفوظ باشد، و آن آدم جاني هم به اينجا برنگردد. اينها الان در فكر اين معنا هستند. ملت ما بايد بيدار باشد، بابيداري راه برود، مع ذلك بايد تشنج هيچ نباشد، آرامش بايد باشد. اگر يك دسته اي آمدند، گفتند كه فلان سفارتخانه مثل اين است ، هيچ گوش به آنها ندهيد. همه سر جاي خودشان آرام ، ما الان تمام نقطه نظرمان اين سفارتخانه است . ملت ايران تمام توجهش به اين سفارتخانه است . ملت ايران تمام توجهش به اين است كه اين خائن را از امريكابيرون بكشد و بياورد اينجا. بله ، اگر اين خائن به يك مملكت ديگر، به انگلستان هم رفته بود، ما با انگلستان همان را مي كرديم كه با امريكا. اگر به فرانسه رفته بود همين طور. لكن امريكا، آن كه دشمني اش از همه كس بر ما زيادتر است و ما آن قدر صدمه كه از امريكاديديم از هيچ كس نديديم . اين اوست كه دست به اين طور جنايات دارد مي زند. و ماهيچ خوفي در دلمان نيست راجع به اينكه اين يك كاري بكند، يك تروري بكند. تروررا كسي از آن مي ترسد كه اينجا را جايگاه ، خيال كند و جا گرم بكند. كسي كه ميل دارد ازاينجا برود پيش آنهايي كه جهاد كردند و مردند و كشته شدند، ديگر ترس ندارد اين حرفها؛ ترور به جهنم . همين پريروز به من مكرر گفتند، نه ، همين پريروز، پريروز هم بازبعضي از آقايان آمدند كه توطئه اي شده است در اينجا. گفتم خوب ، اين هم جز آنهاباشد، جهنم . ملت ما ديگر احتياجي به افراد ندارد، احتياج به يك فردي مثل من ندارد.ملت ما همه شان الان راه خودشان را پيدا كردند و دارند مي روند. من هم نباشم راه رامي روند. شما هم نباشيد راه را مي روند. ملت ما اين طور شده ، ديگر خوفي در كار نيست تا ما را بترسانند از قدرتها.
اولويت خدمت به مستضعفان و محرومان
بايد همه شما و همه ما با چشمهاي باز، دلهاي روشن به اين توطئه ها نظر بكنيم و اين توطئه ها را بشكنيم . و باز همه ما بايد همان نيرو را صرف كنيم ، خدمت بكنيم ؛ آن هم اول خدمت به مستضعفين ، اول خدمت به زاغه نشينها، اينهايي كه ما مرهون آنها هستيم درپيشبرد اين نهضت . اين طبقه اي كه از همه چيز محروم اند. و شما الان گفتيد كه آب وقتي مي خواستند ببرند، از چقدرها متر راه مي بردند، شيلنگ مي كشيدند و محله "شيلنگ آباد" شما گفتيد كه هست . براي اينها بايد همه كار بكنند. همه دست به هم بدهند كه خانه براي اينها درست بشود. چرا بايد در زمستان يك عايله اي زير چادر؟ خوب ، مي دانيدزير چادر، سرماي اينجا نمي تواند جوابش بدهد، اينها هيچ زندگي ندارند. ثروتمندها به داد اينها برسند. اينها ننشينند آن طرف و بگويند كه دولت بدهد، دولت هم بايد بكند،همه بايد انجام وظيفه بكنند. چرا نشستيد تا همجنسها، هم دينهاي شما، هم كشورهاي شما در اين زاغه ها زندگي بكنند؟ با آن وضع فلاكت بار زندگي مي كنند. به داد اينهابرسيد آقا. نبايد حالا مثل آن وقت باشد. يك دسته آن بالاها بنشينند و تفريح بكنند وپايشان را روي هم بيندازند و لم بدهند و مبلهاي گرانقيمت و بخندند به اين جمعيتهاي زحمتكش ، و با قلم خودشان برخلاف مسير اينها و بر وفق خواستهاي ابرقدرتهاقلمفرسايي كنند؛ ننشينند اين كار را بكنند.
ما همه با هم باشيم ، مملكت از خودتان است . همه بچه اين مملكت هستيد. پس چرايكي به آن طرف مي كشد، يكي به اين طرف مي كشد؟ آقا چرا يك دسته تبليغ آن طرفيها را مي كند، چپيها را مي كند. يك عده [تبليغ ] راستيها را مي كند؟ مگر خودتان آدم نيستيد؟ براي خودتان كار بكنيد. براي اين مملكت ، براي اين ملت ، براي اين بيچاره هاكار بكنيد. كارشكني لااقل نكنيد، خوب ، بنشينيد تو خانه مرفهتان و تفريحات خودتان رابكنيد، و عياشي و هرزگي خودتان را بكنيد. ديگر چرا كارشكني مي كنيد.
خداوند ان شاءالله همه ما را آدم بكند. قرآن براي آدم سازي آمده ، خدا ما را آشنا كندبه قرآن كريم و به شما ان شاءالله توفيق بدهد. از خدمتهاي شما من متشكرم . اجرش باخداست . خدا با شماست . و ان شاءالله موفق و مويد باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- پول ناچيز.
2- محمدرضا پهلوي .
3- بحارالانوار، ج 72، ص 38. 4- محمدرضا پهلوي .
5- سفارت سابق امريكا در ايران . 8- زلقي ها؛ طايفه اي ياغي در اواخر دوره قاجار بوده اند، و رجبعلي نيز يكي از ياغيان معروف همان دوره بوده كه اصلا از چهار لنگ بختياري بوده و به همراه گروهي سوار در منطقه كمره و بلوك بختياري به غارت اموال مردم بي پناه مي پرداخته است .
9- زلقي ها؛ طايفه اي ياغي در اواخر دوره قاجار بوده اند، و رجبعلي نيز يكي از ياغيان معروف همان دوره بوده كه اصلا از چهار لنگ بختياري بوده و به همراه گروهي سوار در منطقه كمره و بلوك بختياري به غارت اموال مردم بي پناه مي پرداخته است . 8- جايگاه ثبات و ماندگاري . 9- محمدرضا پهلوي .
10- اسدالله علم ، كه براي يك دوره نخست وزير، و سالها وزير دربار محمدرضا پهلوي بود. 11- سفارت امريكا در ايران .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,212,310