صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - ضرورت عمل به وحدت و دعوت از روشنفكران براي وحدت با ملت - 31 تير 1358

عنوان : ضرورت عمل به وحدت و دعوت از روشنفكران براي وحدت با ملت
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 31 تير 1358
تاریخ قمری : 27 شعبان 1399
مکان : تهران ، شميران ، دربند
جلد : 9

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
امروز، روز عمل به وحدت است
مردم الان همه دارند راجع به اين مسئله فرياد مي زنند كه ما اسلام را مي خواهيم . همه اين را مي خواهند. آقا، شما اگر اعتقاد به اسلام داريد، اين را بگوييد. اگر اعتقاد به ملتتان داريد، اين را بگوييد. اگر كشورتان مي خواهيد مستقل بشود، اين را بگوييد. همه با هم مجتمع بشويد تحت يك بيرق ، و وكلايتان را تعيين بكنيد. همه به وكلاي اسلامي كه اعتقاد به مسائل دارد، آني كه ايمان دارد، آني كه اعتقاد دارد كه اگر خلاف بكند خواهنداو را [مواخذه كرد] ولو اينجا مچش گير نكند، جاي ديگر مچش گير مي كند. امروزروزي است كه كلمه "وحدت " براي ما فايده ندارد؛ عمل وحدت لازم است . من هم هي مي گويم وحدت ، [اما] اگر بنا باشد كه من مخالفت كنم با ديگران ، يك كلمه اي است ؛يك ريايي است و بيشتر نيست . فكر اين مطلب را بكنيد، خودتان بنشينيد فكر بكنيد. [با]رفقاي ديگر، آنهايي كه اعتقادشان اين است كه مي خواهند خدمت بكنند به كشور،اعتقادشان اين است كه مي خواهند خدمت بكنند به اين ملت ، با آنها تفاهم بكنيد؛بگوييد اگر خدمت مي خواهيد بكنيد، چرا گروه گروه مي شويد؟ همه خدمت بكنيد.
اظهار وجود در برابر اسلام ، اشتباه است
گروه گروه شدن معنايش اين است كه من مي خواهم براي خودم بكشم ؛ آن مي خواهدبراي خودش بكشد و اظهار وجود مي كند. آقا، ما نمي توانيم در مقابل اسلام اظهار وجودبكنيم . اشتباه است اين ! جز اين معني كه يك تشتتي پيدا بشود و يك اختلافاتي پيدا بشودو يك - عرض مي كنم كه - تاخيري نهضت را عقب بيندازد. شما خيال نكنيد اين پيش نمي رود، پيش مي رود ان شاءالله . لكن عقب مي رود با اختلافاتي كه پيدا بشود و اشخاص روشنفكر، اشخاص صاحب قلم ، اشخاص صاحب اطلاع و فكر، اينها آدم بعضيشان رامي بيند كه قلمها را برمي دارند هر چه دلشان مي خواهد مي نويسند، و موجب تشتت مي شوند. همين هم كه مي گويند وحدت ، وحدت ، وحدت ، همينها وقتي كه قلم دستشان مي گيرند و مطلب مي نويسند، يك وقت ديديم كه حمله كردند به يك مسئله اي از مسائل كه مردم به آن مسئله علاقه مند هستند و ايجاد اختلاف مي كنند. چرا بايد اين طور باشد؟!اگر اينها واقعا راست مي گويند كه ما مملكت را مي خواهيم ، ملت را مي خواهيم ، استقلال را مي خواهيم ، چرا بايد اين طور باشد كه قلمهايشان برخلاف مسائلي است كه ادعامي كنند؟! اول كلام مي گويند بايد اين مملكت با هم متحد باشد، آخر كلامشان مي بينيدكه يك كلمه اي گفته است كه اسباب تشتت مي شود! اين اطراف دريا و آن فضاحت .اطراف دريا را يك مرد - نمي دانم ، حالا من كه نمي شناسم - در مجله گفته : جدا بودن زنهااز مردها "ارتجاع " است ! "تمدن " اين است كه پسرها و دخترها تو دريا به هم ور بروند!اين تمدن است ؟!
ادعاي پوچ تمدن در رژيم سابق
اين تمدني است كه پنجاه سال حالي ما كردند كه اين معناي "تمدن " است ! پنجاه سال به مغزهاي ما تزريق كردند كه تمدن عبارت از اينهايي است كه كردند. سينمايش برويد،تمدنش عبارت از اين است كه آن ، دستگاه وقاحت بود. مجلاتش اين طور وروزنامه هايش اين طور، راديو و تلويزيونش اين طور، همه اين طور بودند. و ما از اين ضرر ديديم ، همه مان از اين ضرر ديديم ، ديديم كه زندگي ما را به هم زدند، نيروي انساني ما را عقب زدند. نيروي انساني ما الان كم داريم . براي چه ؟ براي اينكه پنجاه سالما را كشيدند به مراكز فحشا، جوانهاي ما را كشيدند به مراكز فحشا؛ كشيدند به مراكزي كه مغزهاي آنها را تهي كردند. يك آدمي كه در اين نحو سينماهايي كه پيش بود - حالا من نمي دانم وضعش چه جوري است ، آن وقت سينماهايي كه بود كه همه آن دستگاه فسادبود - ديگر يك جواني كه مي رفت در آنجا، پنج روز، ده روز مي رفت ، عادت مي كرد به اين ، ديگر نمي توانست جدي يك عملي بكند، اين ديگر نمي توانست فكرش را متوجه بكند به اينكه نفت ما را دارند مي برند و همه چيز ما را، دارند، حيثيت ما را دارند مي برندو ما مشغول اينكه سينما را تماشا بكنيم يا نمي دانم ستاره سينما را! مجلاتمان اين طور،سينماهايمان اين طور، همه چيزمان اين طور شده بود، و ما را اصلا خودمان را از بين بردند و يك چيز ديگر جاي ما نشاندند - مملكت ما متبدل شده بود به يك چيز ديگري .
روشنفكران و وحدت ملي
الان كه در اين نهضت بسياري از قشرها آن وضع سابقشان [را] رها كرده اند، متبدل شدند، اين حقوقدانان ، اين روشنفكرها، اين كذاها، اينها چرا نمي آيند ملحق بشوند به همين جمعيتها و با همينها در كارشان چرا همه دست به هم نمي دهند؟ نوشته هايشان جوري باشد كه وحدت كلمه ايجاد كند، گفته هايشان [اين ] جوري باشد؛ جمعيتهايشان اين طور باشد. چرا مي روند توي مجلس ، نمي دانم ، وكلا، مي گويند كه اسلام حالا به دردنمي خورد؟ جز اين است كه مي خواهند فساد كنند؟ ولو يك كلمه مفتي كه يك كسي بگويد، كه در كسي تاثير نمي كند، اما خود اين معني نشان اين را مي دهد كه رشد نيست .الان اگر اين تميز مي داد كه اين اسلام بود كه همه شما را از خارج كشيد به اينجا و حالاآزاد شديد، اين اسلام بود كه شما را از انزوا بيرون آورد، شما همه توسري خور سازمان امنيت بوديد، شما همه نمي توانستيد اظهار وجود بكنيد، حالا كه اسلام آمده و شما را اززاويه ها بيرون كشيده ، و از خارج ، داخل كرده ، واردتان كرده در ميدان عمل ، حالا بر ضدهمان اسلامي كه همچو خدمتي را به شما كرده است ، قيام كرديد؟ اين بايد اسمش راچي گذاشت ؟ اين اسمش را مي گوييد تشخيص نمي دهند؟ يا اين قدر با اسلام بد هستندكه حتي حاضرند كه امريكا و شوروي به آنها حكومت كند و اسلام حكومت نكند؟ چه جوري است وضع ؟ اصلاح كنند مردم خودشان را! بايد اين طبقه روشن و اين طبقه اي كه عرض مي كنم ، كارآمد هستند، خودشان را اصلاح بكنند. اين طبقه مردم زود صالح مي شوند، دست نخورده اند اينها. ما هر چي داريم از اين طبقه اي است كه ادعا مي كنند كه ما روشنفكريم و ما حقوقدانيم و ما - نمي دانم - طرفدار چه هستيم ، ما هر چه داريم از اينهاداريم صدمه مي خوريم . چرا دست به هم نمي دهند اين كارها را [بكنند]؟ چرا جلوگيري مي كنند از اين سيلي كه راه افتاده است و مي خواهد كارها را اصلاح بكند؟
اين دردهايي است كه هست و شماها بايد درمان بكنيد و دست به هم بدهيد درمان بكنيد. حالا شماها كه آمديد، اين عمل را بكنيد تا ببينيم سايرين چه مي كنند. اگر من ديدم شماها كرديد. . .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 182,804,149