عنوان : لزوم نظارت مردم بر امور جاري كشور
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 4 بهمن 1357
تاریخ قمری : 25 صفر 1399
جلد : 5
متن :
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
ترميم ويرانيها با همكاري و بردباري
من از همه اين آقايان متشكرم كه در اين موقعي كه ما گرفتار اين مسائل هستيم ، كمك كردند و كارها را انجام دادند. و بايد بگويم كه كار، كار خودشان بوده و منزل منزل خودشان بوده ؛ و اين معنا را تنبه بدهم كه وقتي در يك منزل محقري ما بايد با اجتماع كاربكنيم ، يعني دسته جمعي هر كسي يك كارش را بكند، و ميسور نيست براي يك نفر يا دونفر [كه ] همه كارها را انجام بدهند، آن وقت راجع به كار كشوري كه الان تقريبا بايد گفت مصايب هست و تا حالا خرابكاري بوده ، كار يك كشور نمي شود انجام بگيرد الا اينكه همه اجزاي كشور، همه افراد كشور، در آن همكاري كنند. اگر ملت ايران همه آنها، هركس در هر جا هست ، اقدام به ساختمان اين مملكت نكند، مملكت به حال خرابه يانيم خرابه باقي خواهد ماند و مسئول خواهيم بود همه . هر كس هر كاري را مي تواند بايدتا يك مدتي با صبر و تحمل و. . . ، تحمل زحمات اقدام بكند. اگر همچو چيزي شدمملكتي آباد و صحيح و خوب محقق خواهد شد. همه جهاتش تمام خواهد شد.
و باز همه اجزاي مملكت بايد نظارت در امور بكنند كه نتوانند شياطين باز رخنه بكنند. در [ادارات ] دولتي اشخاصي كه رفت و آمد مي كنند، اينها بايد نظارت دركارهاي آنها بكنند، يعني مثل سمت بازرسي و تفتيش و اينطور چيزها كه اگر خطايي اينهامي كنند، تعمدي مي كنند - عرض مي كنم كه - خيانتي مي كنند، به دستگاه قضايي اطلاع بدهند تا اينكه آنها تعقيب بكنند. خودسري ، ريشه مفاسد و بي قانوني
همه مصيبتهايي كه در اين سالها واقع شده است براي اين بوده است كه دستگاههاسرخود بوده اند. از آن دستگاه اول گرفته ، آن شخصي كه به اسم شاه در اين مملكت حكومت كرده ، سر خود حكومت كرده ، مقيد به قوانين نبوده . وقتي كه اين سر خودحركت كرد، كساني هم كه دنبال او هستند از او ياد مي گيرند، اينها هم سر خود مي شوند.وقتي يك مجلسي را به طور سرخودي و بدون رعايت قوانين به وجود آوردند،نمايندگان اين مجلس هم سرخود خواهند شد، پايبند قوانين نخواهند شد. بايد اينهاخاتمه پيدا بكند اگر بخواهد مملكت ايران يك مملكتي بشود كه مترقي به معناي واقعي باشد، نه اينكه لفظي و همين گفتن ترقي . معنويات يك مملكتي را بايد درصدد بود كه اصلاحش كرد؛ يعني بايد دست خيانت را كوتاه كرد، دست جنايات را كوتاه كرد. همه جاهايي كه يك عضوي از اعضاي ادارات دولتي يا دولت ، عضوي از اعضاي دولت تكفل مي كنند، مردم موظفند كه نظارت كنند در آن . آنهايي كه مي روند آنجا براي گرفتاريهايي كه مثلا دارند، محاكماتي كه دارند، مي روند در كلانتريها، مي روند درنظميه ، مي روند در - عرض مي كنم - دادگستري و امثال اينها، خودشان بايد ناظر باشند كه چه مي گذرد. و خودشان مكلفند، اگر بخواهند مملكت اصلاح بشود مكلفند كه چيزهايي كه گذشته است اگر خلاف بوده است ، به جاهايي كه براي اين امر تاسيس مي شود اطلاع بدهند تا تعقيب بشوند. اگر مدتي يك همچو جهتي پيش بيايد كه يك محاكم صالحه اي تصرف بكند در همه امور، يعني برسد به داد مردم ، همچو نباشد كه مثل حالا باشد كه دادگستريها كاري به اين حرفها ندارند يا نمي توانند داشته باشند- عرض مي كنم - كلانتريها كه بخواهند مردم را لخت بكنند، امثال اينها، اگر اينطورها بازادامه پيدا بكند فرض كنيد كه آن دزد بزرگ رفت ، دزد[هاي ] كوچك جاي او مي نشينندو كارها را انجام مي دهند. بايد همه تان - همه مان در اين امور دقت كنيم و دنبال كنيم وفداكاري بكنيم تا اينكه ان شاءالله يك مملكت صحيحي بار بيايد.
من از خداي تبارك و تعالي سلامت همه شما را مي خواهم . و از اينكه اين مدتشماها زحمت كشيديد عذر مي خواهم . خداوند شما همه را حفظ بكند و سلامت بدارد.و ما حالا مي رويم به اين مملكت ببينيم كه آيا چه مي شود. هر چه كه بشود هم ، ما بناداريم كه برويم ؛ حالا چه از بين راه برگرديم و باز هم خدمت شما باشيم يا خير، برويم وپياده بشويم و هر چه بشود.
[يكي از حضار: ما افتخار مي كنيم قربان در خدمتتان باشيم . ]
امام : خدا همه تان را حفظ كند.
نگراني از سرنوشت همراهان
و من اين را هم بايد بگويم به شما آقايان كه - به آقاي يزدي (1) و بعضي از آقايان گفتم - كه من بيعتم را از شماها برداشتم ؛ عرض مي كنم كه ممكن است كه آنطوري كه اينها تهيه ديدند در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم كه به خاطر من شما خداي نخواسته در خطر بيفتيد. من سنم ديگر گذشته ، شما حالا جوان هستيد.
[يكي از حضار: . . . اين سخن با خون سرخ خويش امضا مي كنم . ]
[يكي ديگر از حضار: من به خانمها هم عرض كردم كه آقا فرمودند احيانا خانمها نباشند در هواپيما.ايشان ناراحت هستند كه من خدمت شما عرض كنم ، مگر امام حسين حضرت زينب و خواهران خويش را همراه نبردند؟]
امام : خوب ، حالا امام حسين ، امام حسين بود. ما يكجور ديگر است وضعمان . نخير،من ميل دارم همراه خانمها نباشم ، آقايان هم همين طور. همين هم كه ، خوب گمان مي كنم اگر اينطور بشود كه من بروم علي حده و بعد آقايان [بيايند نگراني من كمتر است ].
خداوند عمر شما را زياد كند؛ موفق باشيد ان شاءالله . در هر صورت من برايم ناگوار
است كه براي خاطر من كسي به زحمت بيفتد. من براي خودم مانعي ندارد اما ناگوار است برايم كه ببينم يكي از برادرهاي من براي خاطر من گرفتار شده است . ان شاءالله خداوندهمه تان را حفظ كند و موفق باشيد.
پانویس :
بزرگتر کوچکتر