صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - اسلام ، جوابگوي نيازهاي بشر - 18 آبان 1357

عنوان : اسلام ، جوابگوي نيازهاي بشر
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 18 آبان 1357
تاریخ قمری : 8 ذي الحجه 1398
جلد : 4

متن :
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
ترسيم دورنماي حكومت اسلامي
من اميدوارم كه حكومت اسلامي در ايران تشكيل بشود، و از مزايايي كه در حكومت اسلام هست بر بشر روشن بشود تا بشريت بفهمد كه دين اسلام چه ديني است ؛ و درروابط بين حكومت و ملتها چه روابطي است و در طرز اجراي عدالت چه نحوي است ، وشخص اول مملكت با رعيت چه جور فرقي دارد در زندگي . اگر چنانچه بعض از مزاياي اسلام را مردم بفهمند، اميد اين است كه همه رو به اسلام بياورند.
حكومت اسلام و شخص اول ، كه خليفه است بر مسلمين و به منزله سلطان است نسبت به مسلمين ، زندگي عادي اش از افراد طبقه سه پايين تر و با مردم ، با همين طبقه فقرا،همدرجه در زندگي هستند؛ و عدالت اجتماعي و عدالتهايي كه اجرا مي كند اسلام به مصلحت تمام طبقات ، سابقه در بشر ندارد. حكومت اسلام مثل حكومتهاي ديگر از قبيل سلاطين ، از قبيل روساي جمهوري نيست . حاكم اسلام حاكمي است كه در بين مردم ، درهمان مسجد كوچك مدينه مي آمد جلوس مي كرد و آنهايي كه مقدرات مملكت دستشان بود، مثل ساير طبقات مردم در مسجد اجتماع مي كردند؛ و طوري بوداجتماعشان كه كسي كه از خارج مي آمد نمي فهميد كه كي رئيس مملكت است و كيصاحب منصب است و كي از فقراست . لباس همان لباس فقرا و عشرت همان عشرت فقرايي . و در اجراي عدالت طوري بود كه اگر چنانچه يك نفر از پايين ترين افراد ملت برشخص اول مملكت ، بر سلطان ، بر رعيت ادعايي داشت و پيش قاضي مي رفت ، قاضي شخص اول مملكت را احضار مي كرد و او هم حاضر مي شد؛ و اگر چنانچه حكم برخلاف او مي كرد تسليم بود.
و مع الاسف بر بشر، حتي بر خود مسلمين ، مزاياي اسلام مخفي است و دست ستمكارها و نفت خوارها نگذاشته است كه اسلام به آنطوري كه هست پيش مردم روشن بشود. اگر چنانچه اسلام به آنطوري كه هست پياده بشود و اجرا بشود، اميد آن را داريم كه تمام بشر در تحت لواي اسلام بيرون بيايد؛ تمام مكتبها شكست بخورد. مع الاسف نگذاشتند كه اسلام را بشناسند مردم . گاهي اسلام را به صورت ، به وصف "ارتجاع " تعبيركردند و گاهي به خشونت تعبير كردند و گاهي به اينكه چيزي كه در هزار و چند صد سال پيش از اين بوده است حالا نمي تواند اداره كند. تمام اينها تبليغات است . و شواهد زنده در متن اسلام است كه اين مسائل اينطور نيست كه مبلغين ساير ملل براي اسلام گفته اند.
ما به دنبال اسلام اصيل هستيم
ما مي خواهيم اسلام را - لااقل حكومتش را - به يك نحوي كه شباهت داشته باشد به اسلام اجرا بكنيم تا شما معني دموكراسي را به آنطوري كه هست بفهميد، و بشر بداند كه دموكراسي كه در اسلام هست با اين دموكراسي معروف اصطلاحي كه دولتها و روساي جمهوري و سلاطين ادعا مي كنند بسيار فرق دارد. قوانين الهي طوري نيست كه بشود بااين مجالس درباره آن - ولو اجمالا - توضيح داد لكن يك نمونه كوچكي را اينجا من اظهار مي كنم . قوانين اسلام يك قوانيني است كه براي اشخاص هست ، فرد فرد بشر،روابطي كه هر فرد بشر با خدا دارد، روابطي كه هر فرد بشر با پيغمبر اسلام دارد، باحكومت دارد، روابطي را كه هر فرد با فرد ديگر بايد داشته باشد، روابطي كه هر فرد باغير ملت خودش بايد داشته باشد - كليه روابطي كه امكان دارد بين يك بشر با افراد ديگربشر يا جوامع بشري باشد - در اسلام مطرح است و حكم دارد. اين احكام بسياري راجعبه روابط بشر با خداست ؛ همان طوري كه حضرت مسيح - سلام الله عليه - همين بعد"آنطوري كه حالا به حسب مذهب مسيح معلوم است " همين بعد از بشريت را تحت نظرآورده است ؛ فقط روابط مابين خدا و خالق را منظور داشته است . در اسلام به طور كامل اين مطلب حكم دارد، احكام بسيار زياد دارد و علاوه بر اين ، روابط ديگري هست واحكام ديگري هست كه اين احكام [نيز]راجع به افراد است . و كيفيت ، از اولي كه متولدنشده است يك فرد؛ يك احكامي براي توطئه (2) تولد يك فرد صحيح ، سالم ، مهذب . ودر حالي كه ازدواج حاصل مي شود بين شوهر و زن ؛ و قبل از ازدواج - براي انتخاب همسر؛ و در زمان ازدواج و در زمان معاشرت زوجين با هم ؛ در زمان حمل ؛ در زمان شيردادن بچه ؛ زماني كه بچه در دامن مادر بايد تربيت بشود؛ زماني كه بچه در پيش معلمهاي اول بايد تربيت بشوند - تمام اينها در اسلام حكم دارد و براي تربيت يك بشر قوانين دارد. و علاوه بر اينها، مذهب اسلام مثل مذهب مسيح نيست كه راجع به حكومت وراجع به اداره مملكت دستوري نداشته باشد يا اگر داشته باشد به مسيحيين نرسيده باشد.اسلام حكومت دارد، و حكومتش همان نحوي كه حكومتهاي ديگري هست وتشكيلات دارد، تشكيلات دارد لكن تشكيلاتي كه تمامش بر مبناي عدالت است . روابطحكومت با رعيت ، با اصناف رعيت ، روابط رعيت با حكومت ، روابط حكومت بامذاهب اقليت ، روابط مردم جامعه با اقليتها، روابط حكومت با حكومتهاي ديگر، روابطخود جامعه اسلامي با جوامع ديگر - تمام اينها قوانين دارد. و من نمي توانم كه قوانين اسلام را اينجا براي شما تشريح كنم - حتي اجمالش را. ان شاءالله اگر چنانچه به شماخداوند توفيق عنايت كند و وارد اسلام بشويد، بتدريج اين مسائل را هر كدام اهلش باشيد خواهيد فهميد.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,116,602