عنوان : رهايي از وابستگي فرهنگي و نقش مطبوعات در تاثيرگذاري در فرهنگ ملت
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 2 تير 1360
تاریخ قمری : 20 شعبان 1401(1)
جلد : 14
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تحول همه جانبه ملت در انقلاب ايران
بايد خيلي جوان ها و دانشمندها و آنهائي كه نويسنده و گوينده هستند، خيلي كوشش كنند كه آن كدورت هائي را كه در ذهن جوان هاي ما در طول حكومت آن نظام فاسد پيداشده است ، جبران كنند.
البته به خواست خدا ملت ايران يك جهشي كرد كه در همه جهات تحول حاصل شد.آنهمه جواني كه يا معطل مانده بودند و يا نيروي خودشان را نمي توانستند صرف كنند وكلمه حقي را بگويند و يك دسته از جوان هاي ما هم مع الاسف كشيده شده بودند به يك انحرافاتي ، و الحمد لله اين انقلاب كه حاصل شد و زندان ها شكسته شد و تقريبا يك اكثريت قاطعي از ملت ايران راه صحيحي را طي مي كنند. لكن خيلي لازم است كه كوشش شود و در اين مورد آنچه كه بيش از همه در فرهنگ مردم تاثير مي گذارد، مجله و فرهنگ مجله است ، براي اينكه مجله و نحوه ارائه آن خيلي تاثير دارد، اين حتي خودش اگر مجله را هم نخواند، ورق زدن مجله ، اين خودش در روحيه اش تاثير مي كند.شما ديديد زماني كه مجلات دست منحرفين بود، همان نوشتن و صفحه ها در آنها تاثيرداشت . يك جواني كه مجله را ورق مي زند، در روحيه اش تاثير مي گذارد اگر مي خواند. همه چيز انحرافي گذاشته بودند و همه چيز را وارونه مي كردند. فكرها را مقيد كرده بودند در يك محدوده هايي و نمي گذاشتند كه جواني كه تازه مي خواهد وارد شود درجامعه ، فكر آزاد داشته باشد و خودش مسائل را بررسي كند. اين كودك از دبستان گرفته تا هر كجا برود، تحت تاثير اين معلم ها و. . . آنهاست . از بچگي بچه تحت تاثير واقع مي شود و حتي وارد دانشگاه مي شد يك مصيبت بالاتر. وقتي چنين شد از دانشگاه كه مي آيد بيرون نمي تواند براي كشور مفيد باشد. اينكه اينها همه اصرار داشتند دانشگاه رامنحرف كنند حسابشان صحيح نبود، زيرا وقتي بنا شد دانشگاه و جاهاي مثل دانشگاه ،انحراف در كارش ايجاد شود، دانشگاه نمي تواند افراد با استقلال فكري تربيت كرده ودردها را درمان كند. وقتي تبليغات همه جانبه در دانشگاه ، مجلات ، نوشته ها،روزنامه ها. . . همه وسائل انحرافي بود، مجله اي نبود كه در آن چيز صحيحي باشد وبي پرده مطلبي بگويد ممكن است در پرده گفته باشد، ولي اين اسباب اين نمي شد كه اكثريت روزنامه ها و مجله هائي كه در دست آنها بود و همه براي اين بود كه شهوات وخواسته هاي حيواني را در جوانان بيشتر كند. در شيراز در ملا عام كار جنسي انجام دادندو عقد بين دو پسر و اينها مسائلي بود. مقدمه بود كه اين مسائل را در جامعه گسترش دهندو اين ملت همه چيزش را از دست بدهد. خداوند خواست كه نجات بدهد اين ملت را والبته آنها دست بردار نيستند آنها ايران را از جهات مختلف . هم شوروي . هم امريكا و هم انگليس ، شرق و غرب طمع دارند. خداوند خواست كه ملت را نجات بدهد وگرنه مي ديديد كه كار به كجا مي كشيد. طمع به ايران و مخازن آنها. و مخازن ايران بيش از آن است كه اطلاع داريد.
آماده بودن مردم در برابر توطئه ها
سفري به همدان رفتم و يكي از آقازاده هاي همدان پيش من آمد و يك ورقه بزرگ آورد كه مال همدان بود، تمام جاهايي كه در همدان هست . دهات ، روستاها در آن ثبت بود و نقطه هائي به شكل هاي مختلف در آن ديده مي شد. پرسيدم اين نقطه ها چيست ؟گفت : هر نقطه علامت اين است كه چيزي ، معدني هست ، مس هست ، نفت هست ، طلاهست و عكسبرداري كردند. نقطه ها علامت چيزي هستند. و اين را شنيده ايد كه وقتي اتومبيل نبود آنها مي آمدند در ايران و با شتر حركت مي كردند، حتي كويرهاي اينجا راديده اند واز همه چيزهايي كه داريم آنها مطلع هستند. كسي نمي داند كه چه مجموعه اي در اين هست و بايد مجهز باشيم براي مقابله . اگر بخواهيم مستقل باشيم ، بايد مهيا باشيم كه با همه چيز مقابله بكنيم . و اينها با همه جهازاتي كه دارند، مي خواهند ما را به يك صورتي در بياورند كه بي ثبات باشيم . اينها اينطوري شما را دعوت مي كنند، البته صورت شاهنشاهي نيست ، مي دانند مردم از آن استقبال نمي كنند. يك فرم ديگر، يك فرم اسلامي مثل اسلام بعضي از كشورها درست مي كنند و افراد آن رژيم را از خود قرارمي دهند. خيلي هم صحيح به نظر مي آيد، خيلي به اسلام ابراز عقيده هم مي كنند و آنهانمي روند كسي را كه اسلام را قبول ندارد بياورند، كسي را مي آورند كه بگويد اسلام راقبول دارم . اينها از مملكتي كه همه چيزش اسلام باشد مي ترسند. نسل هائي كه از مدارس و دانشگاه ها بيرون مي آيند، اگر اينطوري [اسلامي ] تربيت شدند، بايد آنها بروند. وقتي دانشگاه ها بسته شد، چه افرادي مهم مخالفت كردند. سابق وقتي دانشگاه دست ما نبود،ديديد كه چه حيواناتي بيرون آمد. در همين دانشگاه اگر كسي مي خواست نماز بخواند،رويش نمي شد و در پنهان نماز مي خواند. و اينكه اينها اظهار داشتند دانشگاه باز شود، ازاول معلوم بود مسائل آنها اين نيست كه دلشان براي اسلام بسوزد. بايد چشم ها را باز كنيم و اشخاص را مطالعه كنيم . اين صورتي كه مرا گاهي رنج مي داد. آنها در صدد بودندرفراندم كنند و يا رفراندم قانون اساسي را تحريم كنند. سنخ رفراندم هاي دكتر مصدق كه رفراندم اينطور بوده يك صندوق براي مخالف و يك صندوق براي موافق مي گذاشتندو پاي صندق مخالف ، يك دسته از اشرار بودند و جز مخالفين يك الاغ را آورده بودندكه راي بيندازد. چنين رفراندمي را شكل دادند و قانون اساسي را امريكائي درست كردند. بعضي از اين روحانيون را - بيش از بيست سال تجربه كردم - اينها مي خواستند اين قشر را كنار بگذارند و يك قشري بياورند كه مسلمان باشد ولي در نظرش امريكا باشد. ولي چون از شوروي مردم وحشت دارند. آنها را كنار بگذارند و به طرف امريكا جذب بكنند. ما خيلي محتاج به زحمت هستيم و من اين نگراني را داشتم و مصمم هستم كه يك وصيتي بنويسم و در آن شرح بدهم كه اينها از كجا مي خواهند شروع كنند و آنهافرصت شان نبود و خواستند از حالا شروع كنند. ولي نشد "نه مجلس به درد مي خورد و نه شواري نگهبان و نه قضات ". مي گفت همه اينها بي دين هستند. بني صدر بارها به من گفت : اين دولت را كنار بگذاريم . مي خواست مرا ديكتاتور كند و من مي خنديدم ومي گفتم اگر قدرت داري خود شما اين كار را بكنيد. اينها جاهلند. اينها بي دين هستند.اينها قرار داشتند مجلس خبرگان را منحل كنند و مي گفتند برگرديم به 22 بهمن . بايدبگويم همه غلط است و برگرديم به 22 بهمن و آنوقت شروع كنيم . نه مجلس و نه هيچ چيز ديگر و نه جمهوري اسلامي داشته باشيم و راي بگيرند. جمهوري دمكراتيك باشد، يا اسلامي ، يا اسلامي دمكراتيك . حتي متدينين مي گفتند. لفظ دمكراتيك رابگذاريد، وقتي ما آمديم ديديم كه مي خواهند از اول منحرف كنند و ما گفتيم همين اسلام را مي خواهيم . . . ناشيگري كردند و خواستند رفراندم كنند، ولي نمي دانستند مردم چه هستند فكر كردند اينها كه سوت مي زنند توده مردم هستند.
وحشت اشرار از صدور انقلاب اسلامي
در هر حال دست از ما بر نمي دارند. بايد جوان هاي ما نسل فعلي ، نسل آينده را تربيت كنند. اين نسل را نمي توانند الان ذهنش را ببندند. اصرارشان اين است كه دانشگاه بازشود، مي گويند متخصص نداريم ، مي گويند اينها مخالف علمند. كي بيشتر از قرآن ، ازعلوم صحبت كرده است ؟ ما روزنامه لازم داريم ولي روزنامه "انقلاب اسلامي " لازم نداريم . ما مجله مي خواهيم ولي مجله هايي كه مثل مجله هاي رژيم سابق باشند احتياج نداريم . متخصص مي خواهيم ولي متخصص مثل شريف امامي نمي خواهيم . در هرصورت مسئله ، مسئله محققي نبود. مسئله ، مسئله دانشگاه نبود. مسئله ، مسئله مطبوعات نبود و مسئله آزادي نبود. مسئله اين بود كه وحشت زده بودند كه جاي ديگر اينطور شود. اين وحشت هست كه اگر اين سرايت كند به ساير كشورهاي اسلام و حتي اين انقلاب به امريكا و سياهان امريكايي منتهي شد، اينها، اين وحشت را دارند و اينكه مي گفتندنمي شود بدون امريكا نفس كشيد، ولي ما چند سال است كه بدون امريكا نفس مي كشيم .اينها مي ترسند مبادا اين مطلب ايران در جاي ديگر برود. مثلا در عراق و كويت برود.آنهائي كه به خارج رفته اند گفتند كه آنجا مهياست كه انقلاب آنجا محقق شود.
در هر صورت مجله نويسي آسان است ولي مجله صحيح نوشتن مشكل است . چهارعكس ، چهار مقاله و چهار شعر و چهار تا فكاهي ، اين آسان است تخصص نمي خواهد.بايد مجله راه بيندازيد كه وقتي جوان ها باز مي كنند شكل و صورت و عكس هاي مجله وتيترهاي مجله طوري باشد مقابل آنكه پنجاه سال ما را به نابودي كشيد. شما بايد جبران آن خرابي پنجاه سال را بكنيد. پنجاه سال جامعه ما هر مجله اي را باز كردند و يا گوش به راديو و تلويزيون دادند همه انحرافي بود، همه براي اين بود كه از جوان ها مبادا جوان صحيحي ساخته شود، كه خداوند به داد شما رسيد و مسائل جهش پيدا كرد. اينها دنبال اين هستند كه انقلاب را برگردانند به جاي اولش . هر كس مجله مي خواهد بنويسد بايدمجهز باشد كه اين نسل آينده را تربيت كند. براي نسل آينده فكري بكنيد. اسلام همه نسل ها را مكلف مي داند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براي همه نسل ها. همچنين مكلفيم كه براي نسل هاي آينده كار كنيم . بايد تربيت ما از اولاد در خانه و دبستان و دبيرستان هاباشد. ان شاءالله موفق باشيد كه مجله تان تربيت كننده باشد زياد نوشتن نباشد، خوب نوشتن باشد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- در صحيفه نور ذيل تاريخ 4/4/60 درج شده است ، اما تاريخ ديدار 2/4/60 بوده است كه گزارش آن درروزنامه هاي مورخ 3/4/60 آمده است .
بزرگتر کوچکتر