صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - جنايات و ظلم هاي رژيم بعث عراق و لزوم قيام ملت عراق عليه اين رژيم كافر - 20 فروردين 1360

عنوان : جنايات و ظلم هاي رژيم بعث عراق و لزوم قيام ملت عراق عليه اين رژيم كافر
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 20 فروردين 1360
تاریخ قمری : 4 جمادي الثاني 1401
مکان : تهران ، جماران
جلد : 14

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
گرفتاريهاي ملت ايران و عراق از حزب كافر بعث
شهادت مرحوم آيت الله صدر(1) را به همه ملتهاي مستضعف جهان و به مسلمين خاصتا و به عراق و ايران بالاخص ، تسليت عرض مي كنم .
برادرهاي من ، عزيزان ما كه از اوطان خودتان آواره شديد، در اين گرفتاريهاي شمادر طول حكومت بعث ، ما هم مبتلا بوديم در ايران ، و شما در عراق . ما در ايران گرفتاريك حكومت ديكتاتور خبيث (2) [بوديم ] كه با ملت ما آن كرد كه مغول آن طور نكرد.علماي ما را تبعيد و آواره از اوطان خودشان كرد و بعضي را شهيد، (3) نسا ما رابي احترامي [كرد] و احترام آنها را از بين برد، جوانهاي ما را در حبسها و در زجرها، حتي بعضي از آنها را چنانچه گفته اند در تاوه سرخ كردند و بعضي از آنها را پاي آنها را اره كردند. روحانيون بسياري از بلاد ما را از بلاد خودشان تبعيد و در حبس نگه داشتند و باوضع فجيع به آنها اهانت و ظلم كردند. شما هم در طول [حكومت ] اين حزب فاجركافر(4) مبتلا بوديد و به همان نحو ابتلائاتي كه ما داشتيم . جوانهاي شما را، به جرم اينكه براي زيارت حضرت سيدالشهدا مي رفتند، در بين راه گرفتند و با آنها آن طور سبعانه عمل كردند. علماي شما هم گرفتار اين حزب فاجر فاسد بود. با مرحوم آيت الله حكيمآن كردند كه ما شاهد بوديم و مرحوم آيت الله صدر را به جرم اينكه از ظلم آنها شكايت داشت و مي خواست حكومت اسلام برقرار باشد، شهيد كردند و خواهر مكرمه مظلومه ايشان را هم شهيد كردند. ما شهيد داديم ، شما هم شهيد داديد؛ ما در حبس به سر برديم ،شما هم به سر برديد، لكن خداي تبارك و تعالي خواست كه ملت ايران را از زير بار ظلم بيرون بياورد و به آنها توفيق داد كه در سايه وحدت و اتكال به خداي كريم بر حكومت جائر وقت غلبه كردند و او را از كشور خودشان راندند و دست قدرتهاي بزرگ را ازكشور خودشان كوتاه كردند و يك حكومت اسلامي - انساني در ايران مستقر كردند. ومع الاسف ، دستهاي ظالم خارجي در كار است و از اول در كار بود كه نگذارند اين حكومت اسلامي مستقر بشود و نگذارند در ساير كشورهاي اسلامي هم حكومت دست خود ملت باشد. اين آدمي (5) كه در عراق آن همه جور و ستم كرد، براي خاطر به دست آوردن دل قدرتهاي بزرگ ، به ايران تجاوز كرد، آن هم به محلهاي عرب نشين . اين شخص و اين جرثومه فساد كه با اسم عروبت به اسلام مي تازد با ملت عرب و باعرب نشين ايران آن كرد كه محمدرضا به همه ايران كرد و بدتر از او. عربهاي ايران راكشت و يا آواره كرد. زن و بچه هاي مناطق عرب نشين را و ساير مناطق را، براي خاطر به قول خودش عروبت و به حسب واقع براي شيطان بزرگ (6) و برادرهاي شيطان بزرگ ، (7)آن قدر قتل عام كرده است كه قبرستانهاي ايران مضاعف شده است . در زمان حكومت جائر اين سفاك ، چاره جز وحدت كلمه و اتكا به خدا نيست . من در سابق كه ايران بودم ،قبل از اينكه تبعيد بشوم و منتهي بشود كه به عراق بيايم ، گمان مي كردم كه عشاير عرب كه داراي سلاح هم بودند، در مقابل اين حكومت خواهند ايستاد و خواهند او را به جاي خودش نشاند، لكن بعد از اينكه آمدم به عراق ، تعجبم بيشتر شد كه ديدم در حضورهمين عشاير و در حضور همان ملت ، رئيس روحاني ملت عراق و ملت اسلام را محاصرهكردند و تحت الحفظ از بغداد به نجف آوردند و آن هم مظلومانه بايد بگوييم به شهادت رسيد.
قيام و مبارزه تنها راه نجات ملت عراق
اگر ملت عراق بخواهند از گرفتاري كه دارند و داشتند و از تحت ستم اين ستمكاران خارج بشوند، چاره ندارند جز آنكه همان نحو كه ايران اجتماع كرد و ملت متحد شد و بااتحاد كلمه و اتكال به خداي تبارك و تعالي آن حكومت جائر را ساقط كرد، با اينكه آن حكومت قدرتش بسيار بيشتر بود از اين حكومت بعثي صدام بسيار خبيث ، مع ذلك ،ملت ايران توانست با اينكه سلاح نداشت اين جرثومه فساد و اين سلسله خبيث سلاطين را كه در طول تاريخ مجرمترين افراد انسانها بودند، منقرض كند و به جاي او جمهوري اسلامي را مستقر نمايد؛ عراق هم چاره اي جز اين ندارد. اين ملتها هستند كه بايد نهضت كنند، قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات بدهند. نبايد ملتها بنشينند تا اينكه ازجاي ديگر و كسان ديگر آنها را نجات بدهند. مبداء نجات از خود ملت است . ايران بااينكه هيچ كشوري با او مساعدت نكرد، بلكه تمام كشورهاي اسلامي و غير اسلامي ، الاكمي از آنها، با او مخالفت كردند و طرفداري از رژيم كردند، مع ذلك ، چون ملت خواست انقراض اين سلسله خبيثه را، عمل شد. ملت اگر مطلبي را بخواهد، نمي شود به او تحميل كرد؛ نمي شود خلاف او را به او تحميل كرد. ملت عراق نبايد بنشينند و منتظراين بشوند كه يك دستي از خارج بيايد و آنها را نجات بدهد. ملت عراق ، ملت مسلم وتابع اسلام و قرآن كريم و مخالف با استبداد، و مخالف با ستمگري ، مخالف با خويهاي سبعي و حيواني است و ملت بايد تبعيت از اسلام بكند.
خود ملت و ملتها بايد خودشان را نجات بدهند. ملت ايران با ملت عراق دو نيست و باملتهاي مسلم ديگر هم دو نيست ؛ اين يك ملت است و داراي يك ميليارد جمعيت ؛ يك ملت است و داراي خزاين بي شمار و مع الاسف ، به واسطه انحراف اكثر دولتهاي اسلامي ، اين يك ميليارد انسان در تحت فشار قدرتهاي شيطاني بزرگ است و اينخزائن عظيم اين كشورهاي اسلامي به حلقوم اين قدرتهاي بزرگ فرو مي رود. ملتها بايدقيام كنند و خودشان را از دست حكومتهاي خودشان و قدرتهاي بزرگ نجات بدهند.اگر ملت ايران نشسته بود و چشم به اين دوخته بود كه از خارج كسي كمك كند و او رانجات بدهد، تا آخر تحت همان فشارها بود و حكومت جائر پهلوي حكومت مي كرد،لكن انتظار نكشيد و با اينكه دولتهاي شرق و غرب به كمك محمدرضا بودند و پشتيبان او بودند، مع ذلك ، با همه قدرتهاي خارجي و با قدرت بزرگ نظامي كه در داخل داشت ،وقتي ملت يكپارچه قيام كرد، زن و مرد، كوچك و بزرگ ، فرياد كرد كه ما نمي خواهيم اين حكومت جائر و اين سلطنت كافر را، هيچ يك از قدرتهاي خارجي نتوانست كه جلوگيري كند و قدرتهاي داخلي هم برگشتند از او و متصل به ملت شدند. ارتش عراق هم ، اگر مسلمانهاي عراق قيام كنند، به آنها متصل خواهند شد و اين ريشه فساد را از آنجاخواهند كند.
كافر بودن صدام و حزب بعث عراق
اخيرا، در يك نوشته اي ديدم ، در يكي از خبرگزاريها كه دولت عراق مي گويد ماهميشه مسلمان بوديم و شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيغمبر مي دهيم ، پس مامسلمانيم و شما چرا ما را كافر حساب مي كنيد. من به آنها مي گويم كه شما قبل از اينكه ماصحبت از اين بكنيم ، از قبل آيت الله حكيم - رضوان الله عليه - تكفير شده ايد. ملت عراق مسلم اند؛ لكن اين حزب "بعث " عقايدشان عقايد اسلامي نيست و مورد تكفيررئيس ملتشان شدند و اين اظهار اسلاميت كه صدام و امثالش مي كنند مثل آن اظهاراسلامي است كه محمدرضا مي كرد. من احتمال مي دهم كه محمدرضا در باطن ذاتش مسلمان باشد، لكن مسلمان بدتر از كافر؛ لكن نسبت به صدام اين احتمال را نمي دهم كه بر حسب ذاتش به اسلام گرايش داشته باشد. قيام بر ضد كشور اسلامي و حكومت اسلامي كه الان در ايران مستقر است ، همين قيام بر ضد اسلام ، در حكم الحاد و كفر است و اين آدم در عين حالي كه به قول خودش مسلم است ، قيام بر ضد اسلام كرده است . جرم ملت مسلمانما جز اين نيست كه مي خواهد دست قدرتهاي بزرگ از خزاين او و از ملت او كوتاه وخودش حكومت اسلامي داشته باشد و از اول هم حكومت اسلامي را مي خواست و به حكومت اسلامي راي داد و مستقر كرد و به همين جرم مورد مواخذه ابرقدرتها و تجاوزپيوندهاي پوسيده به ابرقدرتها شد.
ادعاهاي واهي صدام در اظهار قدرت
صدام گفته است كه چنانچه به مقاصد من عمل نكنيد، من بيشتر از اين ، كشور شما راخراب مي كنم . تو هر چه توانستي كرده اي و هرچه بتواني مي كني و بيشتر از آن هم نتوانستي كه بكني ، نه اينكه نخواستي بكني . تو اگر بتواني تمام مسلمين ايران را خواهي كشت ، لكن اين خيال باطلي بود كه كردي و گمان كردي كه ملت ايران بي تفاوت است ،اگر تو هجوم بياوري به كشورش و ارتش ايران ضعيف و ناتوان است . ملت و ارتش به توفهماند كه مسئله آن طور كه تو حساب كرده بودي و آن طور كه قدرتهاي بزرگ حساب كرده بودند، نبود و همان وقت كه تو هجوم كردي و ناگهان هجوم كردي ، جلوي تو راگرفتند و پس از آن يك قدم هم پيش نيامدي و حالا هم هر روز عقبتر خواهي رفت . واگر نبود خوف اينكه ملت شريف عراق صدمه ببيند، اگر ما هم و ارتش ما هم و ملت ماهم مثل صدام فكر مي كرد كه بايد پيشبرد ولو به كشتن ملتها، ولو به كشتن بچه ها و زنها وپيرمردها، اگر يك همچو برنامه اي بود، امروز مي ديدي كه عراق ديگر كساني را كه بتوانند كاري انجام بدهند، ندارد. لكن كشور ما متعهد به اسلام است و ارتش ما متعهد به اسلام است ؛ ارتشي است كه از بالاي شهرهاي بزرگ عراق مي گذرد و در آخرين نقطه عراق ، در مرز اردن ، مي كوبد مراكز نظامي عراق را و يك بمب در شهرهاي عراق نمي اندازد. اين كشور اسلامي است و اين لشكر، اسلامي و اين قواي مسلحه ، اسلامي است و آن كسي كه مي كوبد مسلمين را و آواره مي كند مسلمين عرب را و به تباهي مي كشد كشور اسلامي را، به جرم اسلاميت ، آن كس در سلك مسلمين نيست ؛ هر چه هم فرياد بزند كه من مسلمم ، فرياد بزند كه من شهادت مي دهم ، لكن اين اسلام نفاق است كهبسياري از شهادتها را مي دهند و در صدر اسلام هم مي دادند، لكن منافقيني بودند كه بالاتر از ساير كفار بودند.
و من از خداي تبارك و تعالي خواستارم كه ملتهاي مسلم را بيدار كند و ملت عراق راهوشيار كند و خودشان را [رها كنند] از قيد و بند اين قدرتهاي بزرگ و اين جرثومه هاي فسادي كه به اسم اسلام مسلمين را قتل عام مي كنند و به اسم اسلام احكام اسلام را زير پامي گذارند و با اسم اسلام علماي اسلام را شهيد مي كنند، آن هم مثل سيد محمدباقرصدر كه مغز متفكر اسلامي بود و اميد اين بود كه اسلام از او بهره برداريهاي زيادتري بكند و من اميدوارم كه كتابهاي اين مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمين قرار بگيرد وان شاءالله خداوند تعالي او را با اجداد بزرگش محشور فرمايد و خواهر بزگوار مظلومه اورا هم با جده اش محشور كند و اميدواريم كه ملتهاي اسلامي با قيام خود دست قدرتهاي بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- شهيد سيد محمد باقرصدر كه به همراه خواهر فاضله شان بنت الهدي به دست عوامل جنايتكارصدام به شهادت رسيدند.
2- حكومت محمدرضا پهلوي .
3- زنان ، بانوان .
4- حزب بعث عراق . 5- صدام حسين ، رئيس جمهور عراق .
6- دولت امريكا.
7- دولتهاي انگليس و فرانسه .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,957,362