صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - حب نفس منشاء گرفتاريهاي بشر - بيان مشكلات و لزوم حفظ دستاوردهاي انقلاب - صبح 9 شهريور 1361

عنوان : حب نفس منشاء گرفتاريهاي بشر - بيان مشكلات و لزوم حفظ دستاوردهاي انقلاب
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 9 شهريور 1361
تاریخ قمری : 11 ذي القعده 1402
مناسبت : ميلاد امام هشتم حضرت رضا "ع "
جلد : 16

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
حب نفس ، اساس گرفتاريهاي بشر
من هم متقابلا به آقايان تبريك اين عيد سعيد را عرض مي كنم و اميدوارم كه خداونداين اعياد را بر مسلمين و بر ملت شريف ايران مبارك فرمايد و مستضعفان جهان را برمستكبران غلبه دهد كه آن روز عيد بزرگ مباركي خواهد بود. و اميدوارم كه حاصل بشود يك همچو روزي .
من عرض مي كنم كه اساس اين گرفتاريهايي كه بشر به آن مبتلاست ، از زمان آدم صفي الله تا امروز و از امروز تا روز حشر، آنكه بشر به آن مبتلاست و اساس تمام فسادهاو جنگها و ظلمها و تعديها و تجاوزها بر آن محور است ، اساسش حب نفس است كه شعبه هايي از اين حب نفس و مظاهري كه دارد كه اگر ملاحظه بفرماييد، اين مظاهري كه پايه اش حب نفس است ، بشر را به تباهي كشيده و مي كشد و انبيا هم براي اصلاح اين امرآمده اند و مع الاسف ، آن طوري كه آنها مي خواستند، موفق نشده اند و گمان ندارم كه هيچ كس موفق بشود. يك شعبه از اين و يك مظهري از اين حب نفس ، حب رياست است ؛ حب جاه است ؛ حب غلبه است . از اول عالم تا حالا، از اين قدرتهاي جابر هر چه به مردم رسيده است ، از اين حب اشتهار، رياست ، حب قدرت و از اينها بوده است كهاساسش همان حب نفس است . الان هم كه ما در يك وضعي باقي هستيم در دنيا كه همه مي دانيد دنيا الان چه خبر است و بر بلاد مسلمانها چه مي گذرد و بر كشورهاي مظلوم چه ظلمها واقع مي شود، اساس همه اينها همان حب مسند و رياست است . حب قدرت است كه امريكا را وادار مي كند كه اين جنايتهايي كه در طول تاريخ بي سابقه است ، انجام بدهد.و حب سلطه و رياست است كه شوروي را برمي انگيزد كه اينطور با مردم دنيا و مظلومين دنيا رفتار كند. و حب نفس است كه كشورهاي اسلامي ، سران كشورهاي اسلامي درمقابل جناياتي كه از اين قدرتها واقع مي شود و از وابستگان آنها واقع مي شود،بي تفاوتند. اگر اين حب نفس در اين سران كشورهاي اسلامي نبود و اين حب جاه وقدرت نبود، با اين فجايع كه واقع شده است ، با اين ظلمهايي كه واقع شده است بر ايران وبدتر از او بر لبنان ، نمي نشستند و تماشا كنند. همه ترس از اين دارند كه اين قدرت تخيلي ،كه بايد بگويم كه هيچ ارزش ندارد، ازشان گرفته بشود. از اين جهت ، آن طور خاضع شدند در مقابل امريكا و بدتر از او و فجيعتر از او، در مقابل اسرائيل كه الان همه جست وخيزهايي كه در اين ، اكثر اين كشورهاي اسلامي مي شود براي اين است كه ، اسرائيل را به رسميت بشناسند و آن قرار داد "كمپ ديويد" را تحكيمش ببخشند.
اگر حب اين چند روز رياست ، اين چند روز سلطه نبود، هر انساني ادراك اين معنا رامي كند كه مثل اسرائيل بر بلاد مسلمين اين طور رفتار كند و اين طور جسورانه در مقابل همه ، همه را تحقير كند، ننگي بر چهره اين كشورهاي اسلامي نقش بست كه هيچ چيز اين ننگ را نمي تواند بزدايد، مگر اينكه توجه بكنند، مگر اينكه منقلب بشوند، متحول بشوند. و ننگي كه بر همه اين كشورهاست اين است كه با علم به اينكه دارند خلاف مي كنند، به صدام كمك مي كنند كه صدام ، اسلامي [را]كه دارد در ايران پاي مي گيردان شاءالله ، اين آدم ، اين را زايل كند و همه كوششان بر اين معناست . بعضي تصريح مي كنند و بعضي هم خلافش را مي گويند و دروغ مي گويند. اگر اين حب جاه نبود، كه ارث شيطان است واز اول شيطان براي همين خصيصه اي كه داشت مطرود شد، و چونخودش را از آدم بالاتر مي دانست و خودش را "نار" مي دانست و آدم را "طين "(1) و آن نورانيت آدم را ادراك نكرده بود، موجب اين شد كه مطرود شد و قسم خورد كه همه رامطرود كند، يعني همه بشر را، و الان دارد او موفق مي شود در مقابل همه انبيا.
اين حمله اي كه صدام به ايران كرد، خوب ، همه مي دانيد كه براي اين بود كه سردارقادسيه بشود! و آن مسائل و اين حمله اي كه اسرائيل بر لبنان در مقابل چشم همه مسلمانان منطقه و دولتهاي منطقه كرد، همه مي دانيد كه براي قدرت طلبي و جاه طلبي [بود. ] وامريكا هم همين و همه قدرتها هم همين و اين ممكن است كه در شما هم پيدا بشود، درما هم پيدا بشود. شيطان فقط نمي رود سراغ صدام و امريكا و شوروي . او همه جا هست ومظاهر شيطان ، كه نفس اماره خود ماست ، پيش همه هست . چنانچه يك وقت ديديد كه حب اين را داريد كه به مردم زور بگوييد، حب اين را داريد كه مردم پيش شما خاضع باشند، بدانيد كه از آن حظ شيطاني پيشتان هست . و اين حظ شيطاني است كه پيش قدرتمندها هست و قدرتمندها را آن طور جسور مي كند. و همين حظ شيطاني پيش آنهايي كه خاضع در مقابل اين قدرتمندان مي شوند، - با اينكه امكانات اينكه در جلوي آنها بايستند، دارند - اين همان حظ شيطاني است . همان است كه شيطان را با آدم درگيركرد و مطرود شد و حرف خدا را نشنيد و امر خدا را نشنيد و اين را نفهميد كه اطاعت امرخدا قضيه سجده بر آدم نيست ، سجده بر خداست . مع الاسف ، در بين اين ، دولتهاي اسلامي - باصطلاح - و سران اين دولتهاي اسلامي به اين امر مبتلا هستند. اگر اين قدم رابرداشته بودند كه حب اين رياست را كم كرده بودند يا موفق مي شدند زايل مي كردند،ممكن نبود كه بدون تفاوت بنشينند و اين طور بار ذلت بكشند.
تقويت صدام
يك وقت امريكا بر مردم غلبه مي كند و شوروي غلبه مي كند، يك وقت اسرائيل غلبه مي كند. اسرائيل امروز فرمانفرماي اين بلاد اسلامي دارد مي شود و اگر اين بي تفاوتي واين كمك و اين طفره زدن براي اينكه بشناسند اسرائيل را به رسميت ، اگر اين به نتيجه برسد، او فرمانفرماي همه شان خواهد شد. و همين طور كه حالا تحقيرشان كرد و ذليلشان كرد در مقابل خودش به امر امريكا، به طرح امريكا، اين مطلب توسعه پيدا مي كند و درهمه جا ريشه مي دواند. مكرر اين مسئله ذكر شده است كه اسرائيل قناعت نمي كند به آنجايي كه هست ؛ قدم قدم پيش مي رود و هر قدمي كه رفت ، هي مي گويد ما كاري نداريم ، همين است ، فردا قدم بالاتري برمي دارد؛ امروز لبنان است ، فردا - خداي نخواسته - سوريه ، پس فردا عراق است و همين طور.
و مع الاسف ، اين دولتها به جاي اينكه در مقابل اين آدم و اين غير انسان قيام كنند،نهضت كنند، اتفاق حاصل كنند براي جلوگيري ، يك انكار هم نكردند. الان هم جست وخيز مي كنند براي اينكه تثبيت كنند مقام او را. و اين يك ننگي است كه در كشورهاي اسلامي بر چهره همه است ؛ بر سران ، بي واسطه و بر مردم كشورها هم كه سران را اين طور به جاي خودشان گذاشته اند كه هر كاري مي خواهند بكنند و هر ذلتي مي خواهندبراي اسلام و مسلمين تهيه كنند و جلو اينها را نگرفتند، بر آنها مع الواسطه . ما اين مصيبتهارا به كجا بايد ببريم ؟ ما را مبتلا كردند به جنگ عراق . توطئه تدارك ديدند كه ما برويم سراغ اسرائيل تا عراق تقويت بشود، آن وقت عراق و اسرائيل بيايند سراغ ما. ما اين توطئه را فهميديم و آقاياني كه متصدي امورند توجه كردند و گفتند راه ما اين است كه از اين راه برويم . اگر از آن راه ما رفته بوديم ، امروز عراق وضعش با ما غير از اين بود و اسرائيل هم به دنبال او، با ما طور ديگري بود.
پيروزي چشمگير سياسي براي ايران
ملت ايران همان طوري كه تا كنون عمل كرده است و پيروزي سياسي اخير را كه پيداكرده است ، اين يك امر خيلي چشمگيري است . صدام با تمام قوا كوشش كرد به اينكه سران كشورهاي غير متعهد را در بغداد جمع كند و اين جمهوري اسلامي و اين قدرت اسلام در اين گوشه دنيا باعث شد كه سران كشورها توجه كنند و دست رد به سينه صدام بزنند. بعد هم با كمال وقاحت مي گويد: من براي اينكه وحدت اسلامي محفوظ باشد، ازاو گذشتم ؛ پس خوب است وزراي خارجه بيايند اينجا! آن هم هر چه توانست اين ور،آن ور زد و به دريوزگي فرستاد افراد را به همه جا، منتهي به اين شد كه حالا باز اعلام كرده است كه نه ، ما براي وحدت مسلمين از اين مطلب هم گذشتيم . و من عقيده ام اين است كه ايشان براي وحدت مسلمين به جهنم برود!
آنهايي كه اساس اختلاف بين مسلمين را درست مي كنند، خوب يكي اش هم از آن افراد، همين صدام است كه اساس اختلاف است . دولت ايران با هيچ دولتي هيچ وقت جنگ نداشت و مخالفت نداشت ، الا با آنهايي كه بر ضدشان مي خواهند كاري بكنند.اين هجوم ابلهانه صدام به ايران اسباب اين شد كه دولتهاي منطقه بسيارشان با ايران ؛يعني ، با اسلام به مخالفت برخيزند. آنها هم كم كم خواهند فهميد كه صرفه در اين نيست كه با يك همچو ملتي كه همه چيزش را در راه اسلام دارد فدا مي كند، مخالفت كنند آنهاهم توجه پيدا خواهند كرد لكن ما هم بايد به مسائل ؛ يعني ، به آن شيطنتهايي كه نفس اماره انسان مي كند، توجه كنيم ؛ آن ريزه كاريهايي كه در انسان ايجاد مي كند. چه بسا يك نفر آدم زاهد متقي در طول عمرش به زهد و تقوا و اينها معروف باشد و شيطان يك گوشه اي از دل او را ربوده باشد كه همه اين اعمال و اين زهد و تقوا، همه و همه فاسدبشوند. و چه بسا باشد كه شما آقاياني كه در مجلس تشريف داريد و اميدوارم كه موفق باشيد با همه كوششي كه مي كنيد براي اسلام ، لكن آن حظ شيطاني از پيش شما نرفته باشد.
مخالفتهاي قدرتهاي بزرگ ، دليل قدرتمندي ملت
بايد خودتان مراقبت خودتان را بكنيد و وادار كنيد كساني از شما مراقبت كنند. و چه بساباشد كه اين سپاه پاسداران و اين سران فرماندهان سپاه پاسداران با همه جديتي كه مي كنند، براي اينكه به اسلام خدمت بكنند، در باطن قلبشان ، غير خودآگاه از اين خصيصه هاي شيطاني باشد كه يك وقت ببينند كه كارهايي كه كرده اند دست شيطان درآن بوده است . بايد هميشه انسان مراقب خودش باشد. مي خواهد نماز بخواند، مراقبتكند از نمازش كه مبادا دست او در آن كار باشد؛ دست نفس اماره در كار باشد. بخواهدپاسداري بكند، متوجه باشد كه مبادا دست او در كار باشد؛ و او را به كاري وادار كند كه خودش تباه بشود و جمهوري اسلامي را هم چهره اش را يك طور ديگر نمايش بدهد،شماهايي كه دست اندركار هستيد در اين جمهوري اسلامي ، چه آن آقايان سفرا وكاردارهايي كه در خارج مي روند و خارج بيشتر توقع هست و چه شما سپاه پاسداران وساير قواي نظامي و انتظامي كه در داخل خدمت مي كنيد و چه وكلاي محترم كه درمجلس خدمت مي كنند و چه همه ؛ قوه قضائيه ، قوه اجرائيه ؛ همه بايد از خودشان مراقبت كنند، بدانند آن كه آنها را به اين قدرت رسانده است كه قدرتهاي بزرگ دنيا حساب براي آنها باز كرده اند. و همين مخالفتهايي كه هر روز مي كنند و توطئه هايي كه هر روز اين قدرتهاي بزرگ مي كنند، دليل بر قدرتمندي شماست . اگر شما قدرتمند نبوديد كه آنها باشما مقابله نمي كردند. چون مي بينند كه يك قدرتي اينجا هست ، شما بايد بدانيد كه اين قدرت ، قدرت بازوي شما و من و ساير افراد نيست ، اين يك قدرت الهي است . يك قدرت اسلامي است . يك قدرت ايمان است كه اين كار را انجام داده ، ايمان است كه شما را وادار مي كند برويد و براي اسلام فداكاري كنيد و ايمان است كه در جبهه ها اين عزيزان ما در جنگ تا حد شهادت حاضر هستند. و تا اين ايمان را حفظ كرديد و تا اين تعهد به اسلام را حفظ كرديد، هرگز نخواهيد آسيب ديد.
و بايد ما توجه كنيم به اينكه ما امروز در حال جنگ هستيم ؛ هم جنگ سياسي و هم جنگ نظامي . الان ما با تمام اين قدرتهايي كه در جهان است و آنهايي كه تبع قدرتهاي بزرگ هستند، در حال جنگيم ؛ يعني ، آنها به ما حمله مي كنند و ما در حال دفاعيم . بازوقت آن نرسيده است كه بگوييم خير، ما خودمان هستيم و مستقليم و همه چيزها تمام شده . خير، الان جبهه ها احتياج به افراد دارد.
در جبهه ها بايد افراد بروند. اين يك واجب شرعي - الهي است ، منتها واجب كفايي .به همه واجب است ، مگر اينكه به اندازه كفايت حاصل شده باشد. هر كه مي تواند،قدرت دارد، بر او واجب است . و اگر به اندازه كفايت به طوري كه سران نظامي ، از سرانپاسداران و سران ارتش و اينها گفتند ديگر احتياج نيست ، آن وقت از همه ساقط مي شود.ما بايد اين مطلب را درست توجه به آن داشته باشيم كه ما در حال جنگيم و در حال دفاع و اگر - خداي نخواسته - سستي بكنيم ، يك مثل اسرائيلي - خداي نخواسته - به ما حمله مي كند و ما اگر سستي كنيم ، بر ما چيره مي شود. ما از حالا بايد جلويش را بگيريم . ما تا هرحدي كه رفته ايم ، همه دفاع بوده . الان هم دفاع مي كنيم . الان هم در عين حالي كه صدام ادعا مي كند كه ما شهرهاي ايران را به آن كاري نداريم ، الان هم آبادان ما و بعضي ديگراز بلاد ما هر روز - آبادان تقريبا، هر روز تقريبا - بمباران مي شود؛ يعني ، از خارج توپ مي اندازند و اينجا را تباه مي كنند. مردم را شهيد مي كنند، و ما بايد دفاع كنيم از اين مسلمانها و بايد دفاع كنيم از اين كشور اسلامي . تا هر جايي كه بايد دفاع كرد، پيشروي بايد كرد. و اين بسته به همت جوانهاي برومند متعهد جندالله است كه نقيصه ها را پر كنندو بروند و ان شاءالله ، بزودي كار را تمام كنند تا بعد برويم دنبال آن دشمن بزرگتر، خبيثتر.اگر از صدام كسي هم خبيثتر باشد، آن بگين و امثال اينها است .
حفظ ثغور اسلام ، بالاترين فرائض
ما در بين راه هستيم آقايان . انقلاب ما در بين راه است و ما بايد او را دريابيم . همه بايداين فكر را بكنند. آقايان نمايندگان محترم مردم هم بايد اين فكر را بكنند. ما بين راه هستيم . اگر اينجا احتياج باشد به نمايندگاني كه بروند در جبهه ها و مردم را نصيحت بكنند، آن وقت تصور اين را بكنند كه آيا يك سفر مستحبي حج بايد بروند يا يك سفر- تقريبا - واجب به طرف جبهه ها و نصيحت آنها و دلداري به آنها. الان چند روز است كه به من مكرر گفته شده است كه دارد مملكت براي اين توجهي كه دارند به سفر حج ،فلج مي شود. و كلاي مجلس مي خواهند همه مشرف شوند؛ 140 نفر يا بيشتر مشرف بشوند. البته عذر دارند، مي گويند آقاي هاشمي (2) فرمودند كه اين تعطيلي آنهاست ،لكن ما فكر اين را بكنيم كه ما امروز تعطيل داريم ؟ ما امروز مي توانيم در اين وضعي كهكشور ما دارد، استفاده از تعطيل بكنيم ؟ و شوراي قضايي هم مي گويند بسياريشان مي روند. شوراي نگهبان هم ، خوب ، ايشان هم مي روند و از ساير قشرها هم همين طور.اگر واجب باشد مكه ، خوب ، هيچ كس جلويش را نمي تواند بگيرد؛ بايد هم بروند، اگرحج فريضه باشد، مگر اينكه يك فريضه بالاتر از آن باشد با حفظ ثغور اسلام كه همه فرائض را كنار مي گذارد.
اين را من عرض كردم باز هم به بعضي آقايان كه اينجا تشريف داشتند كه با اينكه قتل نفس مومن از همه گناهان كبيره ، شايد بعد از شرك بالله ، بالاتر باشد؛ قتل نفس مومن بي گناه ، لكن اسلام ؛ همين اسلامي كه اين قدر راجع به مومنين سفارش فرموده است وتحذير از قتل نفس مومن كرده ، از احكام جهادش اين است كه اگر يك دسته از همين مومنين ، از همين مسلمين ، از همين فقها، از همين - عرض بكنم - دانشمندان را كفار جلوقرار دادند و سپر قرار دادند براي خودشان كه بيايند، امر فرموده است كه همه را بكشيد؛اينها با آنها، اينها همه شهيدند و به بهشت مي روند، آنها هم جهنم ؛ براي اينكه حفظ ثغوراسلام است ؛ حفظ نظام اسلام است ؛ حفظ ثغور اسلام است . حفظ ثغور اسلام جزفرايضي است كه هيچ فريضه اي بالاتر از آن نيست ؛ حفظ اسلام است .
آقايان توجه كنند! خودشان همه دانشمند هستند، همه توجه به مسائل دارند؛ كه البته بعضي مسائل ديگر هست ، من نمي خواهم بگويم كه موجب نگراني است ، ولي خودتان توجه بكنيد كه آيا با اين وضعي كه كشور ما دارد. اين طور كوچ كردن به جوار بيت الله باآن همه ثوابهايي كه دارد، بر غير اشخاصي كه واجب عيني است ، آيا الان صلاح مي دانند آقايان كه اين مملكت را به حال تعطيل درآورند؟ و - خداي نخواسته - يك وقت يك صدمه اي وارد بشود به كشورتان ، علاوه بر يك نگراني هاي ديگري كه هست .در هر صورت ، توجه به اين بكنيد كه انگيزه اي كه در قلب شما براي رفتن حج هست ، چه هست ؟ اين است كه به ثواب عالي برسيد؟ آن وقت ببينيد ثواب اينكه به حج برويد ياثواب اينكه براي مسلمين خدمت بكنيد، كدام بيشتر است ؟ براي حدود و ثغور اسلام خدمت بكنيد، كدام بيشتر است ؟ تحصيل علم از اموري است كه واجب كفايي است و ازامور مهم است ، لكن اگر ما يك وقت احتياج داشتيم به اينكه علما و افراد مستعد الان تحصيل علم را كنار بگذارند و بروند در جبهه ها و دلداري بدهند به اينها، هدايت كننداينها را يا بروند به شهرهاي دور افتاده و هدايت كنند آنها را، اين مستحب بسيار بزرگ رابايد كنار بگذارند، بروند آن كار را انجام بدهند؛ براي اينكه آن واجب است . انجام بدهند، بعد كه آرامش حاصل شد برگردند آقايان تحصيل بكنند چنانچه همه متصديان روحاني كه هستند، الان از باب اينكه مي بينند كه نمي تواند و نخواهد توانست كسان ديگراداره اين كشور را آن طوري كه اسلام مي خواهد اداره بكند و ما تجربه كرديم كه نشد،اين آقايان با اينكه شغلشان اين نيست و حالا من عرض مي كنم كه بناي روحانيون بر اين نيست كه حكومت را بگيرند. حكومت چيست ؟ اما بناي روحانيون بر اين نيست كه اسلام را حفظ كنند؟! ما گمان مي كرديم كه در بين روشنفكران ما - به اصطلاح - خوب ،اشخاصي پيدا مي شوند كه متعهدند و حفظ مي كنند اين را. اگر حالا هم پيدا شد يك همچو اشخاصي ، يك همچو جمعيتهايي ، آقايان پستهاي مهمتر دارند، مي روند سراغ كارشان ؛ آقاي هاشمي هم مي روند، آقاي خامنه اي هم مي روند و همه كساني كه متصدي هستند. اما، ما چه بكنيم ؟ امروز وضع ما، وضع ايران ، وضع گرفتاريهاي داخل وخارج به جوري است كه بدون اينها نمي شود اداره كرد اين مملكت را؛ يا مي كشانندش به طرف امريكا و يا كمونيسم ؛ يا مي كشانندش به طرف امريكا و سرمايه داري كنيم يامي كشانندش طرف كمونيسم و آن بساط، و ما لازم است برايمان حفظ كنيم .
بي سابقه بودن چنين حكومتي در طول تاريخ
خوب ، ما جواب خدا را چه بدهيم ؟ جواب اين شهدايي كه براي اسلام جنگ كرده اند، چه بدهيم ؟ و آن اشخاصي كه الان هم كارشكني مي كنند، واقعا چه جوابي فكركرده اند؟ آنهايي كه اعتقادي به اين مسائل ندارند، خوب راحتند؛ مي گويند كه چيزي ،خبري نيست ، "لا خبر جا ولا وحي نزل . "(3) آنها حالا راحت است وضعشان . آنهايي كهاسلامي فكر مي كنند، مسلمان هستند، اينها مقايسه نمي كنند بين اين جمهوري كه ما الان در اسلام داريم ، در ايران داريم با آن حكومتي كه سابق بود، با آن وضعي كه سابق بود؟اينها فكر نمي كنند كه اين كشور ولو تا حالا نتوانسته صددرصد مسائل را اسلامي بكند، نه اينكه نخواسته ، نتوانسته ، لكن آن قدري كه به طرف اسلام رفته است ، در طول تاريخ شمايك حكومتي را پيدا نمي كنيد كه اين طور باشد، كه اين طور طرف اسلام جهش كرده باشد. شما وقتي ملاحظه بكنيد صدر اسلام را، آيات شريفه اي كه وارد شده ، رواياتي كه وارد شده ، راجع به اين تساهلي كه در جنگ مي كردند آنها. آن خون جگري كه حضرت اميرالمومنين - سلام الله عليه - مي خورد كه هي شما مي گوييد: جنگ ، مي گوييد: حالاتابستان است ؛ بگذاريد زمستان ، زمستان مي گوييد: تابستان ! (4) شما ببينيد امروز اين سپاه پاسداران ، اين ارتش ، اين نظاميها، اين بسيج ، اين ملت در آن هواي گرم 60، 70 درجه خوزستان و در آن بيابانها، كه انسان اگر برود خفه مي شود، اين جوانهاي عزيز ما به مددالهي در آنجا دارند زحمت مي كشند، آخ هم نمي گويند، يك كدام شكايت نمي كنند.من تاكنون كه اينجا نشسته ام ، يكي كه شكايت بكند از اينكه ما در جنگ - مثلا - نرويم ،چطور شد، من نديده ام همچو چيزي . لكن هر روز مي آيند با چهره گشاده ، هر روزمي آيند و تقاضا مي كنند كه ما برويم شهيد بشويم . خوب ، يك همچو تحولي كه حاصل شده است در يك كشوري ، اين آقاياني كه آن كنار نشسته اند و اشكالتراشي مي كنند،- مثلا، در يك دهي يك آدمي در آن ده يك كاري كرده ، پس وا اسلاما - فكر اين نمي كنند كه خوب ، در يك كشوري كه انقلاب شده است و الان در حال انقلاب است ،يك آدمي هم در يك گوشه اي از اين كشور يك كاري مي كند؟ مگر شما حالا با زمان پيغمبر، مي خواهيد خيلي شما جلو باشيد؟ زمان پيغمبر هم همين مسائل بوده ، همين مطالب بوده كه يك حكومت ، حضرت امير يك حكومتي كه مي فرستاد، گاهي خرابكاري مي كرد. عزلش مي كرد، مگر مي شود يكدفعه همه جا، يكدفعه ما صبح كنيمببينيم كه همه جا بهشت برين شده است ؟
ما بايد ببينيم ، اين آقايان بايد ببينند كه اينها دارند روبه اسلام مي روند يا خير، دارندروبه خلاف اسلام مي روند. انصاف داشته باشند اينهايي كه نشسته اند هيچ كاري براي اين جمهوري اسلامي از اولش تا حالا نكرده اند، كارشكني كردند، كار نكردند. آن روشنفكرش آن طوري و آن مرتجع - به اصطلاح شما - آن جوري ، همه . خوب ، بعضي از اينها را كه ما مي دانيم يك قدم براي اين نهضت بر نداشتند، مخالفت هم با آن داشته اند، نصيحت هم ما را مي كردند كه آقا ول كنيد، نمي شود، بگذاريد اين شاه باشد،خوب ، بهتر از ديگران است ! خوب ، يك همچو وضعي الان پيش آمده است كه شمامي بينيد؛ در ايران الان اين قدر مراكز فساد از بين رفته است . اينها را حساب نمي كنند؛ اين قدر شرابفروشيهايي كه مثل آب توي مردم جريان داشت از بين رفته ؛ يكي نمي تواندعلنا بيايد يك همچو كاري بكند. اين همه چيزهايي كه در دولتها بوده و در مجلس بوده و هر كه مجلس را در آن وقت ديده ، مي داند چه خبر بود، حالا مي بيند كه اين طور است ؛خوب ، شما نبايد اين را قدرداني و تشكر كنيد از خداي تبارك و تعالي كه همچو عنايتي كرده اند. همراهي كنيد! مي توانيد بياييد قضاوت كنيد. خوب ، بياييد قضاوت كنيد؛مي توانيد بياييد يك استاني را استانداري كنيد، بياييد بكنيد. ننشينيد كنار و هي نق بزنيد ومردم را مايوس كنيد، با اينكه نمي شوند اينها مايوس . آن اشخاصي كه در خارج رفتند وفرار كردند و حالا هي اعلاميه پخش مي كنند و خودشان هم با خودشان در جنگ هستندو اينها، آنها از يك طرف يك جوري صدمه به اينجا مي زنند، اين آدم مقدس ماب هم كه در بازار است يا در مدرسه است يا در كجا هست اين هم يك جور ديگر صدمه مي زند.
در محضر خدا ما نبايد يك كاري بكنيم كه برخلاف حكم خدا باشد؟ ما يك جمهوري الان به دستمان آمده ، اين هم با جديت ماها نبوده ، خدا همچو كاري كرد. آن كه مقلب قلوب است ، خداست . كي مي تواند سرتاسر كشور را، از آن بچه كوچولوهايي كه زبان تازه درآورده اند تا آن پير مردهايي كه روي تختخواب خوابيده اند، اينها رايكدل و يكجهت براي اسلام بسيج كند؟ كدام وقت شما ديده بوديد كه برادرهاي اهل سنت و برادرهاي اهل تشيع با هم مجتمع بشوند و در يك مقصد راه بروند؟ اگر بگذارنداين فاسدها، اگر بگذارند كه اين دو تا برادر، اين دو قشر بزرگ اسلامي با هم پيوند كنند ودر مقابل ديگران بايستند. و بالاخره ، ما بايد هميشه توجه به خدا داشته باشيم و بدانيم كه يك روزي همه ما در محضر خدا مي رويم و همه ما مسوول هستيم ؛ اين را بايد احساس بكنيم . وقتي اين احساس شد، اداره خوب مي شود. مجلس خوب مي شود. الحمدلله ،خوب هم هستند اينها؛ خوبتر مي شود. سپاه خوب مي شود، ارتش خوب مي شود،شهرباني خوب مي شود، شهرداري ؛ همه چيزها خوب مي شود. و همه امور ان شاءالله اميدوارم كه با تعهد اين ملت عزيز به وفق اسلام ان شاءالله ، به پيش برود. و خداوند همه ماو شما را موفق كند كه خدمتگزار اسلام ، خدمتگزار اين مستمندان و اينهايي كه در طول تاريخ شاهنشاهي تو سري خورده اند و محروم بوده اند باشيم . نگذارند اينها به محروميت باقي باشند. دولت توجه به اين معنا داشته باشد كه در اين جاهاي دور افتاده توجه زيادتربكنند و اينها را يك قدري به آنها رسيدگي بكنند. و خداوند همه شما را موفق و ما را هم ان شاءالله ، از خدمتگزاران شما حساب كند.
والسلام عليكم
پانویس :
1- خاك ؛ گل . 2- آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي . 3- "نه خبري آمد و نه وحي اي نازل شد". اشاره به شعري كه يزيد سروده است . 4- نهج البلاغه ، خطبه 27 "خطبه جهاد".



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 180,870,813