عنوان : تشريح "آزادي " و ابعاد آن در حكومت اسلامي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 23 خرداد 1358
تاریخ قمری : 18 رجب 1399
مکان : تهران ، بيمارستان قلب
جلد : 8
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
تحقق احكام اسلام ، هدف اصلي
من اميدوارم كه همه ما پاسدار اسلام و از نگهبانان دين مبين اسلام باشيم ؛ و شمابرادران را خداي تبارك و تعالي در جزو پاسداران اسلام و دوستان اهل بيت - عليهم السلام - ثبت كند.
البته همه اقشار ملت در اين نهضت شركت داشتند؛ و شما پاسدارها در اين نهضت شركت داشتيد. جوانان ما همه در اين نهضت شريك بودند، و اميدوارم از اين به بعد هم به اين شركت باقي بمانند. مهم اين است كه ما تكليف حال و آينده را بدانيم . آنچه گذشته است بحمدالله خوب گذشت ؛ لكن آنچه مهم است اين است كه تكليف ما در حال چه است ، و در آينده .
ما باز جمهوري اسلامي را به آنطور كه مي خواهيم تحقق پيدا نكرده . البته الان رژيم فعلي به حسب رفراندمي كه شد رژيم جمهوري اسلامي است ؛ لكن ما مقصودمان نبودكه فقط راي بدهيم به جمهوري اسلامي و برويم كنار؛ ما جمهوري اسلامي رامي خواهيم كه احكام اسلام در آن جمهوري تحقق پيدا بكند. احكام اسلام در سرتاسركشور؛ و ان شاءالله در سرتاسر بلاد مسلمين ؛ و اميد است كه سرتاسر كشورهاي همه جاباشد.
آزادي در اسلام
آنچه كه مورد نگراني هست في الجمله اين است كه الان كه شما آقايان و همه اقشاراحساس يك آزادي كرديد و آزاد هستيد، ببينيم كه آيا آزادي كه ما الان داريم با اين آزادي چه مي كنيم . ما الان از قيد و بندي كه رژيم سابق داشت آزاد هستيم ؛ و لهذاآزادانه شما پيش ما آمديد و سابقا نمي توانستيد؛ و ما هم آزادانه با شما صحبت مي كنيم ،و شما هم با ما صحبت مي كنيد؛ لكن ما با اين آزادي بايد چه بكنيم ؟ آيا حالا كه آزادهستيم ديگر تمام قيد و بندها را كنار بگذاريم ؟ به مجرد اينكه آزاد شديم هرچه مي خواهيم بگوييم ؟ هرچه مي خواهيم بنويسيم ؟! هر كاري مي خواهيم بكنيم ؟ اين است معناي آزادي كه در جمهوري اسلامي است ، كه قيدها و بندها ديگر برداشته بايد بشود؟هركس هرچه مي خواهد بگويد؟ ولو ضد ملت باشد، ولو ضد اسلام باشد، ولو برخلاف قرآن مجيد باشد؟ يا نه ، آزادي كه مي خواهيم ما، آن آزادي كه اسلام به ما داده است ،حدود دارد آزادي .
آزادي در حدود قانون است . همه جاي دنيا اينطور است كه آزادي كه هر ملتي دارد،در حدود قانون آزادي دارد. نمي تواند كسي به اسم آزادي قانون شكني بكند. آزادي اين نيست كه مثلا شما بايستيد در كوچه به هركس رد مي شود يك ناسزايي بگوييدخداي نخواسته ؛ يا با چوب بزنيد او را: "من آزادم ! " آزادي اين نيست كه قلم را برداريد وهرچه دلتان مي خواهد بنويسيد، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد.
خطر سوءاستفاده از آزادي
الان اين آزادي را خداي تبارك و تعالي كه به ما عنايت كرده است ، ما را براي اين آزادي امتحان مي كند. يكوقت نمي توانستيد كاري بكنيد، حالا خدا به شما اين عنايت رافرموده است كه آنهايي كه جلوي آزادي شما را گرفته بودند، آنها را از اين مملكت اخراج كرد. حالا كه اخراج كرد و آزادي به شما عنايت فرمود، شما را با اين آزادي امتحان مي كند. نعمتهاي خدا امتحان است براي بندگان خدا. ببينيم كه آيا اين نعمتي كه خدا به ما عنايت كرده است ، اين نعمت را كفران مي كنيم ، يا شكر اين نعمت را مي كنيم .كفران اين است كه آزادي را ما وسيله كارهاي زشت قرار بدهيم . "من آزادم ، هر كاريمي خواهم مي كنم " ولو. . . ! شكر نعمت اين است كه اين آزادي را صرف بكنيم در آنچه كه خداي تبارك و تعالي امر فرموده است . اين آزادي كه خدا به ما عنايت فرموده است ،و يك هديه الهي است ، اگر چنانچه شما خيانت به اين آزادي و اين هديه خدا بكنيد،ممكن است خداي تبارك و تعالي هديه خودش را پس بگيرد از ما، و ما باز برگرديم به آن حالي كه سابق بوديم . بايد همه ما توجه به اين معنا داشته باشيم كه از اين آزادي سوءاستفاده نكنيم .
گرانفروشي يكي از سوءاستفاده هاست ، كه كسي بگويد من آزادم ، حالا هرچه دلش مي خواهد به اين مستمندها اجحاف بكند و قيمتها را بالا ببرد و بازار را به وضع طاغوتي درست كند. اجحاف در معاملات ، بي انصافي در معاملات يك امري نيست كه عقل انسان بپذيرد، و خداي تبارك و تعالي راضي باشد به اين معنا. بايد بازارها را يك بازارهاي اسلامي بكنيد.
تفاوت جمهوري اسلامي با جمهوري دمكراتيك
جمهوري اسلامي همه چيزش بايد اسلامي باشد؛ اداراتش بايد اسلامي باشد؛ تحول لازم دارد؛ حالا باز نيست . دادگستري بايد اسلامي باشد، قضات بايد قضاتي كه اسلام تعيين كرده است باشند؛ تا حالا نشده است اين . فرهنگ بايد يك فرهنگ اسلامي باشد؛و از اين فرهنگ وابسته و استعماري بيرون بيايد؛ و حالا نشده است باز. الان بازار، كه دردست بازاريهاي به ظاهر متدين است ، به اسم اينكه حالا ديگر كسي نيست كه به ما فشاربياورد و بگويد نرخ كذا، نبايد اجحاف بكنند. با حاكم وقت است كه جلوگيري كند؛ و ماممكن است اجازه بدهيم جلوگيري كنند از يك اجحافاتي كه مي شود در بازار. "ماآزاديم هروئين بفروشيم ، آزاديم ترياك بفروشيم ، آزاديم قمارخانه باز كنيم ، آزاديم شرابخانه باز كنيم ، شراب فروشي باز كنيم "! همچو "آزادي " نيست . اين آزاديها يك آزاديهاي غربي است كه اينطور چيزها را مي آورد. آزادي اي كه در اسلام است درحدود قوانين اسلام است . آن چيزي كه خدا فرموده است نبايد بشود، شما آزاد نيستيد كهاقدام كنيد به آن . همچو آزادي نيست كه كسي بخواهد قمار كند، بگويند "آزاد است ،خودش مي داند"! بله ، اگر چنانچه آزادي دمكراتيك بود و جمهوري ، جمهوري دمكراتيك بود، آن آزاديها به حسب قاعده اش هست . هركس دلش مي خواهد كه دكان شراب فروشي باز كند، باز كند؛ اگر دلش مي خواهد هم ، قمارخانه باز بكند. مراكز فحشاهيچ مانعي با جمهوري دمكراتيك ندارد. اينها كه جمهوري دمكراتيك مي خواهند اين را مي خواهند. يك همچو آزادي را مي خواهند. و ما كه عرض مي كنيم جمهوري اسلامي ، اين است كه روي قواعد اسلام بايد باشد. بايد مراكز فحشا بسته بشود. جوانهاي ما به مراكز فحشا وارد نشوند.
خيانت دودمان پهلوي به نسل جوان
جوانهاي ما را بد بار آوردند؛ هروئيني بار آوردند، ترياكي بار آوردند، قمارباز بارآوردند، شرابخوار بار آوردند و يك صدمه بزرگي به كشور ما زدند كه نيروي انساني رااز ما گرفتند؛ نيروهاي انساني را هدر دادند. بايد در جمهوري اسلامي ، نيروهاي انساني محفوظ بماند. نيروي انساني صرف يك امر صحيح بشود تا كشور ما نجات پيدا بكند. ماالان يك كشوري داريم كه سالهاي طولاني و خصوصا در اين پنجاه و چند سالي كه اين پدر و پسر غير صحيح ، اين پدر و پسر جنايتكار، در اين مملكت حكومت كردند، نيروي انساني ما را از بين بردند. الان شما بايد چراغ برداريد و بگرديد دوره كه انسان پيدا بكنيد!نگذاشتند انسان پيدا بشود. دانشگاهها را نگذاشتند دانشگاه اسلامي باشد، دانشگاه انساني باشد. مدارس ما را نگذاشتند درست ما درس بخوانيم . فشارها، اختناقها در آن زمان ، در اين زمان ؛ هر كدام به يك شكلي . جوانهاي ما را برايشان مراكز فحشا تهيه كردند؛ و تشويق كردند به اين مراكز فحشا. مراكز فحشا را مي گويند بيشتر از كتابخانه هست ! و همين طور هم هست . حالا ان شاءالله اميدوارم جلوگيري شده باشد. در هرصورت ، اين صدمه اي كه به ايران خورد از حيث نيروي انساني ، بيشتر [از] آن صدماتي است كه از حيث اقتصاد خورد، از حيث جهات ديگر خورد. اقتصاد زود قابل جبراناست ؛ اما نيروي انساني سالهاي طولاني لازم است تا يك انساني به رشد انساني برسد.
و من اميدوارم كه همان طوري كه شما پاسدارهاي اسلام هستيد، پاسداري از خودتان هم بكنيد، پاسداري از نفس خودتان بكنيد؛ نگذاريد نفس سركشي بكند، هر كاري مي خواهد بكند. مهار كنيد نفس خودتان را كه تابع اسلام باشد. هرچه خدا مي خواهدعمل بكنيد.
خداوند به همه شما توفيق عنايت كند. ان شاءالله اين مملكت به سروسامان برسد، وهمه سعادتمند باشيد. خدا حفظتان كند.
پانویس :
بزرگتر کوچکتر