مرگ احسان طبری (1368 ش)
احسان طبری، از سیاستمداران مشهور چپگرا و علاقهمند به شوروی بود که بخش مهمی از عمر خود را در خدمت اندیشههای کفرآمیز و تحقق کمونیسم در ایران صرف کرد.
وی در سال 1295 ش در ساری به دنیا آمد.
وی پس از تحصیلات مقدماتی به تحصیل در دانشکده حقوق دانشگاه تهران پرداخت.
ایام نوجوانی وی مصادف با پیروزی بلشویکها در روسیه و تاسیس نظام مارکسیستی شوروی بود و این پیروزی برای برخی از جوانان و نوجوانان دانشگاهی جاذبه داشت.
در پی علاقه این جوانان به مارکسیسم، رضاخان از سوی انگلیسیها مأموریت یافت با ظهور حرکتهای مارکسیستی مقابله کند.
در اثر همین مأموریت، 53 نفر از جوانان علاقهمند به مارکسیسم به زندان افتادند.
طبری نیز در جوانی به مارکسیسم گرویده بود و در سال 1316 ش همراه با 52 نفر به زندان افتاد و تا زمان فرار رضاخان از کشور، در زندان بود.
پس از شهریور 1320، طبری همراه جمعی از مارکسیستهای آزاد شده، حزب توده را تاسیس کرد.
در سال 1327 محمدرضا پهلوی ترور شد و چون حزب توده در این واقعه متهم معرفی شد، شاه دستور داد این حزب را منحل و اعضای آن را محاکمه کنند.
طبری پس از این واقعه، به مسکو گریخت و پس از اتمام تحصیلات در آکادمی این شهر، به مقام استادی دست یافت.
احسان طبری پس از 9 سال اقامت در شوروی، به آلمان شرقی رفت و سالها در آن کشور به تدریس پرداخت.
او به زبانهای عربی، فارسی باستان(پهلوی)، روسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، ترکی آذری و ترکی اسلامبولی آشنایی داشت و تخصصش در زمینه تاریخ فلسفه و ادبیات بود.
از این رو دانشگاههای آلمان و شوروی میکوشیدند از منظر وی کشورهای اسلامی را بیشتر بشناسند.
طبری در سال 1357، همزمان با اوجگیری قیام مردم و انقلاب اسلامی پس از 30 سال به ایران بازگشت و فعالیتهای سیاسی خود را با بازگشایی حزب توده از سر گرفت.
وی انقلاب اسلامی را از منظر مادی و کمونیستی تفسیر میکرد و میکوشید آموزههای کمونیستی را به جای احکام اسلامی در انقلاب اسلامی تفوق بخشد.
اما شیفتگی مردم مسلمان ایران به اسلام و مکتب اهلبیت(س) بسیار بیشتر از آن بود که اندک توجهی به نظریات کفرآمیز داشته باشند.
رفتار دوگانه حزب توده با انقلاب اسلامی چنان بود که از یک سو به عنوان بازوی سیاسی- امنیتی شوروی در ایران فعالیت میکرد و از سوی دیگر خود را همراه با انقلاب اسلامی نشان میداد و در بیانیههای خود ضمن تبیین کمونیستی از مسائل سیاسی بنیانگذار انقلاب اسلامی را همصدا با مردم «امام» خطاب میکرد.
در سال 1362 ش توطئههای متعدد حزب توده علیه نظام اسلامی کشف و خنثی شد و فعالیت این حزب، مغایر مصالح جمهوری اسلامی شناخته شد.
احسان طبری به اتفاق کادر رهبری حزب، دستگیر و زندانی گردید.
طبری در زندان به اشتباهات خود و حزب خویش اعتراف کرد و در کتابی به نام «کژ راهه» که در سال 1366 منتشر شد، تردیدهای خود نسبت به مارکسیسم و کمونیسم را تبیین کرد و به حقانیت اسلام اعتراف نمود.
تجدید نظر طبری در اندیشههای خود که از بزرگترین نظریهپردازان مارکسیسم در ایران و جهان به شمار میرفت، در میان بسیاری از نیروهای چپگرا و متمایل به شوروی یک بحران فکری ایجاد کرد.
طبری سپس مشغول نگارش کتابی با نام "آورندگان اندیشه خطا" حاوی کنکاشی در اندیشههای احمد کسروی، صادق هدایت و حسن تقیزاده گشت ولی در گذشت وی موجب ناتمام ماندن این کتاب شد.
وی در هشتم اردیبهشت 1368 ش، و در 73 سالگی در گذشت.
فرهاد چهارم، شکنجه و امید، ترانه خوابگونه، سفر جاده و.
.
.
از دیگر آثار اوست.
طبری حافظه و استعداد شگرفی داشت و در شعر و داستان، صاحبنظر بود.
علاقه به ایجاد جنبش های انقلابی و تودهای در میان مردم، او را وا داشته بود که به بررسیهای لغوی گویشهای مختلف و تحقیق درباره فرهنگ عامیانه بپردازد.
شاید اگر وی از جوانی در یک محیط مناسب فکری رشد میکرد و مبانی اعتقادی درستی داشت، میتوانست خدمات علمی بسیاری به ملت خود داشته باشد.