واقعه مشروطه از مهم ترین رویدادهای سیاسی ایران معاصر است که به خوبی شناخته نشده و مورخانی غرض ورز حقایق آن را وارونه جلوه دادهاند.
به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) مشروطیت را علمای اسلام برپا کردند اما تاریخ آن را روشنفکران غربزده نوشتند.
از این رو شناخت اجمالی آن مناسب به نظر میرسد.
(تصویر؛ رهبران مشروطیت.
افراد شناخته شده به ترتیب عبارتند از؛ 1- میرزا علیاکبر مجتهد بروجردی 2- میرزا ابوالقاسم امام جمعه 3- سید محمد طباطبایی 4- شیخ فضلالله نوری میباشند.
)
پس از فروپاشی سلطنت صفویه، و ضعف دولت مرکزی، مردم ایران نهاد مرجعیت را پناهگاه خود می دیدند و در برابر ستمگری حکام یا تهاجمات بیگانگان، چشم امید به احکام و فتاوای ایشان داشتند.
صدور رسالههای جهادیه برای دفاع از سرحدات و نوامیس مردم در برابر تهاجمات روس، قیام مردم تهران به رهبری میرزا مسیح در برابر ستمگری گریبایدوف-سفیر روسیه در تهران-، برخوردهای انتقادی ملاعلی کنی در برابر ستم دربار ناصرالدینشاه و معاهدات اسفبار وی با استمعارگران و در نهایت نهضت تحریم توتون و تنباکو، جلوههائی از دفاع هماهنگ مرجعیت و مردم ایران در برابر ستم حکام و تهاجم بیگانگان به کشور بود.
همزمان، شاهد نظریه پردازی صریحتر اندیشمندان درباره بسط ید فقها و اختیارات آنها در هدایت و زعامت هستیم.
صریحترین نظریات از سوی میرزای شیرازی عنوان میگردید و اذهان جامعه شیعی را برای اقامه حکومت با زعامت فقها فراهم میساخت و شیخ فضلالله نوری از کسانی بود که با جد و جهد برای این مهم میکوشید.
او در سال 1306 ه.
ق-سه سال پیش از نهضت تنباکو- مجموعهای از سؤالات درباره امور مهم جامعه اسلامی را از محضر میرزای شیرازی پرسید و جوابهای آن را دریافت کرد.
سپس این مجموعه را با عنوان «رساله جوابیه» منتشر ساخت.
این رساله از اسناد مهم تاریخ معاصر ماست که متأسفانه از چشم محققان تاریخ و یا تعمداً از سوی مورخان وابسته و غرضورز مغفول مانده است.
میرزا، در این رساله تصریح میکند که سیاستما عین دیانت ماست.
این همان شعاری بود که بعدها شهید سید حسن مدرس و حضرت امام خمینی(ره) آن را احیا کردند.
به زعم میرزای شیرازی، فقیه باید بسط ید داشته باشد و امور سیاست و حکومت باید با ولایت، هدایت و رهبری فقیه سامان یابد.
بر همین اساس، علمای اسلام با روشنگری و بصیرت آفرینی در جامعه اسلامی و تبیین توطئه استعمارگران برای سیطره بر امت اسلامی، اذهان مردم را برای بسط ید بیشتر فقهای عظام آماده میساختند.
در سال 1309 .
ق پیروزی نهضت تحریم توتون و تنباکو به رهبری میرزای شیرازی و هدایت میرزا حسن آشتیانی، شیخ فضلالله نوری، آقانجفی اصفهانی و… موجب شکست هیمنه استعمار و افسانه قدر قدرتی شاه در کشور گردید و مردم ایران را به کارآمدی رهبری مرجعیت و فقاهت امیدوار ساخت.
این واقعه حتی به اعتراف منورالفکرانی مانند میرزا ملکمخان، زمینهساز مشروطیت شد.
به طوری که 15 سال پس از این نهضت، مشروطیت نیز در سال 1324ق (1285 ش) به پیروزی رسید.
در زمانی که وابسته روز افزون منورالفکران از یک سو سرمایههای ملی را به هدر میداد و از سوی دیگر ستمگری درباریان و شخص صدراعظم بر مردم بیشتر میشد، شیخ فضلالله نوری به ساماندهی اعتراضات مردمی پرداخت.
کلیدواژه اصلی این اعتراضات، شعار تأسیس عدالتخانه بود.
از این رو، این حرکت مردمی، را باید «نهضت عدالتخانه» نامید.
اما دربار به جای اعتنا به خواستههای مردم به سرکوب نهضت پرداخت.
در تیرماه 1285 ش، پس از آن که خواستههای علما و مردم در مورد تأسیس عدالت خانه عملی نشد، سید محمدطباطبایی و سید عبداللَّه بهبهانی از علمای تهران به قم هجرت کردند و در حرم حضرت معصومه(س) تحصن نمودند.
سپس شیخ فضلاللَّه نوری، در رأس یک جماعت چند هزار نفری به این تحصن پیوست و این هجرت، به «مهاجرت کبرا» موسوم گردید.
در شهرهای دیگر نیز علما دست به اقدامات مشابه زدند و هجرت علمای تهران به قم را تائید کردند و با تلگرافهای متعدد، مظفرالدینشاه را تحت فشار گذاشتند.
شاید انتخاب قم، برای تحصن علما که موجب گردید نیروهای متدین و مجتهدان، پایتخت را در اختیار عوامل مرموز وابسته به انگلیس قرار دهند از خطاهای مهاجرت کبرا بود.
چرا که متقابلا منورالفکران وابسته با ترساندن مردم تهران، جمعی از آنان را برای تحصن در سفارت انگلیس هدایت کردند.
در اثر این تمهیدات، جمعیت کثیری در سفارت انگلیس، گردآمدند.
در این گردهمائی بود که یکی از دیپلماتهای زن انگلیسی برای نخستین بار خطاب به مردم گفت: "به نظر میرسد شما مشروطه میخواهید.
" و سپس از مزایای مقید شدن شاه توسط یک مجلس سخن گفت.
(تصویر؛ سفره پلو در سفارت انگلیس.
شیخ فضلالله میگفت: مشروطهای که از دیگ پلوی انگلیسیها درآید بدرد ما نمیخورد.
)
از این پس، در این گردهمائی و سپس در نشریات منورالفکری، واژه مشروطه، به جای "نهضت عدالتخانه" رواج یافت و تلاش برای سکولار کردن نهضت، عملیاتی شد.
این انحراف بعدها تا آنجا کشیده شد که شیخ فضلاللَّه را که خود، از رهبرانمشروطه بود، به اتهام مخالفت با مشروطه، اعدام کردند.
(تصویر؛ شیخ فضلالله بر فراز دار)
در پی هجرت علما به قم و تحصن منورالفکران در سفارت انگلیس، مظفرالدین شاه در 14 مرداد 1285ش، طی فرمانی، دستور برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس شورای اسلامی را صادر کرد.
عوامل استعمار از این فرمان، برآشفتند و با اعمال فشار، عنوان مجلس شورای اسلامی را به مجلس شورای ملی تغییر دادند.
با صدور فرمان مشروطیت، علما و مردم متحصن در قم، با احترام به تهران بازگشتند.
شاه تنها 9 روز پس از امضای فرمان مشروطه درگذشت و افتتاح مجلس را به چشم ندید.