14 مرداد
سالگرد انقلاب مشروطه
سالگرد انقلاب مشروطه
چهاردهم مردادماه سالگرد نهضت مشروطیت ایران است.
این نهضت همچون سایر نهضتهای ضد استبدادی و ضداستعماری، توسط روحانیت آغاز و به ثمر رسید، و متأسفانه مانند نهضتهای پیشین، بعداز نیل به مقصود، به انحرافکشیده شد.
روحانیت مبارز توسط ایادی مزدور بیگانه از صحنه خارج شد و به دنبال آن مشروطیت از مسیر خودخارج گردید و رو به انحراف و انحطاط رفت.
قصد علمای اسلام این بود که مردم مسلمان ایران را بسیج نموده و علیه حکومت استبدادی بشورانند و اساساستبداد را برکنده حکومتی مشروطه که تابع قوانین و آرا و افکار مردم مسلمان که تجلیگاه آن مجلس شورا بود، بهوجود آورند.
مجاهدات پیگیر علمای اسلام و جانفشانیهای مردم مسلمان، نتیجهاش این بود که سرانجام مظفرالدین شاه تسلیمخواسته علما شد و با صدور فرمان مشروطیت، پایان حکومت استبدادی در ایران را اعلام نمود.
پس از صدور فرمان مزبور، علمای اسلام که برای دست یافتن به خواستههای خود به قم مهاجرت کرده بودند، در میاناستقبال پرشور مردم به تهران بازگشتند و مردم مسلمان این پیروزی را جشن گرفتند.
انقلاب مشروطیت که با مجاهدات و فداکاریهای علمای اسلام به ثمر رسید، در اثر نفوذ قشر روشنفکر وابسته بهغرب، در جاده انحراف افتاد و چیزی نگذشت که استعمار انگلیس با زبردستی خاصی مهرههای خود را در مراکزحساس نفوذ داده و بر سر نهضت آن آورد که آورد.
خواسته علمای اسلام این بود که مجلس شورا تأسیس شود و قوانین موافق با شرع مقدس اسلام تدوین و تصویبگردد؛ لیکن وابستگان به استعمار که از اسلام به سختی در هراس بودند، مانع تحقق این امر شدند.
آنان که شیفته ودیوانه فرهنگ غرب بوده و معتقد بودند که سر تا پا باید غربی شد، هرگز نمیخواستند لحظهای حاکمیت قوانینمقدس و نورانی اسلام را تحمل کنند.
بر این اساس بود که با انواع و اقسام حیلهها درصدد برآمدند که از تحقق این امرجلوگیری نمایند.
شیخ فضلاللَّه نوری که در نهضت تنباکو نیز نسبت به استعمار انگلیس و حیلههای مخصوص این دغلکاران وحیلهبازان پیر، شناخت پیدا کرده و بخوبی از سیاستبازیهای آنها مطلع بود، به پاخاست و گفت این مشروطهعلیرغم نام زیبا و پرزرق و برقش، خواسته و هدف انگلیسیهای ضد اسلام است و این چیزی نیست که مامیخواستیم و میخواهیم.
شیخ فضلاللَّه یکی از رهبران مشروطه بود و یکی از تلاشگران بزرگ و مبارزان خستگیناپذیر با استبداد و استعماربرای استقرار حکومت مشروطه به حساب میآمد؛ ولی همین مرد که روزی برای استقرار مشروطه فداکاری میکرد،وقتی دید که نهضت رو به انحراف رفت و عناصر وابسته به استعمار همچون تقیزاده، میرزا ملکمخان، ناصرالملک،سردار اسعد، یپرمخان، محمد ولی خان تنکابنی و.
در مصدر امور قرار گرفته و هر ندای اسلامخواهی را که خواستارقوانین شرعی است در گلو خفه میکنند، علیه این مشروطه به پاخاست و فریاد »مشروطه مشروعه« سرداد.
این سخن شیخ فضلاللَّه است که:
»مشروطهای که از دیگ پلو سفارت انگلیس، سر بیرون بیاورد به درد ما ایرانیها نمیخورد«.
او میگفت از اول قرار بر این بوده که »مجلس شورای ملی اسلامی« تأسیس شود، ولی آقایان عاشق و دلباخته غرب،»لفظ اسلامی« آن را برداشتند و این لفظ گم شد که گم شد.
او میگفت:
»من آن مجلس شورای ملی را میخواهم که عموم مسلمانان آن را میخواهند.
به این معنا که البته عموم مسلمانانمجلسی میخواهند که اساسش بر اسلامیت باشد و برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی و برخلاف مذهبمقدس جعفری قانونی نگذارد«.
راه مقابله با شیخ مظلوم جز این نبود که او را از مخالفان مشروطه و طرفدار استبداد معرفی کنند و مردم را بهوسیلهجنگ روانی علیه او بشورانند، بهطوریکه پس از مشاهده به دار آویختنش شادی کنند!
استعمار انگلیس برای سرکوب کردن روحانیت و به انحراف کشاندن نهضت مشروطه که رهبریاش را روحانیت بهعهده داشت )که در نهضت پیروز تنباکو نیز استعمارگران انگلیسی را به خاک ذلت نشانده بود( از طریق بسط سازمانفراماسونری در ایران و عضوگیری عناصر از خود بیگانه متمایل به فرهنگ غرب، وارد عمل شد.
این سازمان وظیفه داشت که اعضای خود را از تمام ارزشهای والا تهی سازد و جز »غرب« و »فرهنگ غربی« را بهعنوان ارزشی برای آنان معرفی نسازد و خدمت به انگلیس و همانند او را تنها راه نجات بشریت و یگانه هدف مقدسیکه در عرصه خاک وجود دارد، قلمداد کند!
از جمله کسانی که در این سازمان پرورش یافته و باعث انحراف مشروطه شد، سید حسن تقیزاده است.
> این شخصکه نماینده مردم تبریز در اولین دوره مجلس شورای ملی بود، به هنگام به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه، بهسفارت انگلیس پناهنده شد و از آنجا به انگلستان رفت.
او در طول نهضت مشروطه در اروپا بهسر میبرد، تا آن که پساز فتح تهران توسط مشروطهخواهان، به ایران بازگشت و در صف مشورطهخواهان قرار گرفت! او یکی از طرفداران تزاستعماری جدایی دین از سیاست بود و از مهمترین مهرههای استعماری محسوب میشد.
او در زمان رضاخان نیز درپست وزارت دارایی به استعمار خدمت کرد.
یکی دیگر از این مهرهها »میرزا مَلْکَم خان« نام دارد.
او را پدر فراماسونری ایران لقب دادهاند و او کسی است کهفراماسونری یا فراموشخانه را در ایران بنیان نهاد.
او به ظاهر دم از اسلام میزد و خود را از طرفداران بزرگ مشروطیتمعرفی میکرد، این شخص که به فرمان ارباب خویش انگلیس مأمور بود با طرفداری از مشروطه مورد نظر آنان، درمقابل خواستههای علمای اسلام بایستد و از همان مشروطهای دم بزند که انگلیس میپسندید، مورد پیروی گروهی ازرجال سیاسی ناآگاه قرار گرفت و به عنوان یکی از محورهای حرکت آنان درآمد.
ناصرالملک مهره دیگر استعمار انگلیس بود که ابتدا از مخالفان مشروطه بود و آیةاللَّه طباطبایی را نصیحت به ترکمشروطه خواهی میکرد! او در واقعه به توپ بستن مجلس با وساطت انگلیس به اروپا رفت و پس از پیروزیمشروطهخواهان به ایران آمده و در اولین کابینه مشروطه وارد و پست وزارت خارجه را به دست آورد!
این عناصر و سایر عناصر مزدور استعمار برای استقرار نظام مبتنی بر ارزشهای بیگانه و پارلمان و قانون منطبق بافرهنگ غرب سر از پا نمیشناختند و با نفوذ در نهضت مشروطه و قرار گرفتن در مصدر امور، روحانیت را کنار زدند وسلطه بیگانگان را در شکلی نو و فریبهکارانه دوباره بازگردادند و بالاخره آنچه کردند جز ننگ و خیانت نبود.
اکنون در سالگرد نهضت مشروطه پایمردیهای عالم جلیلالقدر آیةاللَّه شیخ فضلاللَّه نوری را در مقابله با فرهنگ ونظام حکومتی غرب و تلاش جهت تأسیس مجلس شورای اسلامی و استقرار حکومت اسلامی، قدر مینهیم و ازاینکه امروز در پرتو حکومت مقدس جمهوری اسلامی شاهد به ثمر رسیدن تلاشهای آن رادمرد بزرگ هستیم، خداوندمتعال را سپاس میگوییم و استمرار و تداوم انقلاب اسلامی را تا برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی-عج- ازخدای قادر منان مسألت داریم.