مهدی بازرگان در سال 1286 ش در خانوادهای مومن در تهران به دنیا آمد.
وی هوش سرشاری داشت و توانست با حمایت دولت وقت، به عنوان دانشجوی اعزامی برای ادامه تحصیل به فرانسه برود.
وی تحصیلاتش را در رشته دکترای مهندسی ماشین به پایان رساند و سپس به کشور بازگشت.
ابتدا در مدرسه صنعتی تهران که تحت نظارت آلمانیها در چهارراه سیروس-شهید مصطفی خمینی- به تدریس پرداخت و از 1320 در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد.
در این سالها، تکیه دولت رضاخانی بر ایران باستان نوعی ایران ستایی افراطی را در کشور زمینه سازی میکرد.
همزمان آشنائی مردم با ترفندهای استعماری انگلیس و حضور فعال نخبگان آلمانی در ایران، موجب شد این ادبیات میهنپرستانه رنگ نژادی هم به خود بگیرد.
با سقوط دولت رضاخانی و اشغال ایران از سوی قوای استعماری، روحیه ملیگرائی و میهنپرستی در میان نخبگان جامعه سرایت بیشتری یافت و زمینه تاسیس تشکلهای «ملیگرا» را در کشور موجب گردید.
مهدی بازرگان در چنین شرایطی همراه با احمد زیرکزاده و جمعی دیگر از نخبگان دانشگاه تهران، «کانون مهندسان ایران» را تاسیس کردند.
گرایش های میهنپرستانه این تشکل آنها را واداشت تا کانون مهندسان را به «حزب ایران» تبدیل کنند.
با این حال حزب ایران، افق روشنی برای اعتلای کشور نداشت و در بازیهای سیاسی قوای روس و انگلیس سرگردان میشد.
هنگامی که با حمایت قوای روس دموکراتها در کردستان و آذربایجان تکاپو داشتند، حزب ایران با وجود شعارهای میهن پرستانه از آنها حمایت میکرد.
مهدی بازرگان و حزب ایران، در جریان تشکیل جبهه ملی، از موسسان این تشکل بودند.
با سقوط دولت مصدق در کودتای 28 مرداد، بازرگان نیز دستگیر و تبعید شد.
در سالهای بعد بازرگان، جبهه ملی و ناسیونالیسم افراطی را به حال خود رها کرد و به اتفاق آیتاللَّه طالقانی و یداللَّه سحابی نهضت آزادی ایران را تاسیس کرند.
این گروه در واقع، جناح مذهبی جبهه ملی به شمار میرفت.
وی و دوستانش میکوشیدند با علاقهای که به اسلام داشتند، قرآن و اسلام را با دانش و دستاوردهای تکنیکی تمدن غربی همسو نشان دهند.
بنابراین به تفسیر قرآن و تطبیق اسلام با دانش تجربی روی آوردند.
از این رو در حلقه آنها «مکتب تفسیری پوزیتیویستی» و تاویل قرآن بر مبنای دانش تجربی، شکل گرفت.
این مکتب پیشتر با انتشار تفسیر المنار در مصر، تجربه شده بود.
در مقابل این مکتب، علامه طباطبائی با نگارش تفسیر المیزان، تفسیر قرآن با قرآن را ارائه داد.
تبیین معارف اسلامی بر اساس دانش تجربی صرف و تطبیق آموزههای اسلام با اندیشه غربی، زمینه ساز بحران فکری عظیمی در دانشگاهها شد.
شهید مطهری از آنجائی که بازرگان و دوستانش را دانشگاهیان مومن میدید از انحرافات فکری آنها بیمناک بود.
به همین دلیل بخش مهمی از جلسات علمی آن بزرگوار، در حلقه دوستان بازرگان و در مجامع نهضت آزادی، انجمن اسلامی مهندسان و.
.
.
تشکیل میشد.
در مقدمه تعدادی از آثار شهید مطهری به مخاطبان این جلسات اشاره شده است.
اما تکاپوی نیروهای فکری نهضت آزادی برای سازگار نشان دادن اسلام با تمدن غربی، برای برخی از جوانان علاقهمند به اسلام در محیطهای دانشگاهی جاذبه داشت و در چنین شرایطی بود که در جمع هواداران جوان نهضت آزادی، رویکردهای افراطیتر برای سازگار کردن اسلام با تمدن مدرن ادامه یافت و «سازمان مجاهدین خلق(منافقین)» با رویکردی التقاطی تاسیس شد.
بازرگان، همراه با یدالله سحابی و آیتالله طالقانی سالهای طولانی حبس و زندان را در راه مبارزه با رژیم طاغوت سپری کردند.
تا اینکه با دمیدن نسیم انقلاب اسلامی، حضرت امام(ره) به پیشنهاد برخی از دوستان( به تعبیر خود حضرت امام(ره))، مهدی بازرگان را هم به عنوان عضو شورای انقلاب معرفی کردند.
(تصویر؛ حضرت امام(ره) در مراسم انتصاب بازرگان به عنوان نخستوزیر)
سپس با پیشنهاد این شورا و با حکم حضرت امام(ره) به عنوان «نخستوزیر» مأمور تشکیل کابینه موقت گردید.
حضرت امام(ره) در حکم نخست وزیری بازرگان، وی را از گرایشهای حزبی و انتخاب وزرای ملیگرا منع کرده بودند، ولی تقریبا تمامی اعضای کابینه وی از جناح ملیگراها، و اعضای جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب ملت ایران و.
.
.
برگزیده شدند.
تعدادی از اعضای کابینه او افرادی بودند که در دوران طاغوت، به نام مبارزه و ادامه تحصیل سالهای طولانی را در اروپا و امریکا گذرانده بودند و عملا تحت تاثیر و در خدمت شبکههای جاسوسی غرب بودند.
کابینه موقت، بیش از 9 ماه نپایید و پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در آبان ماه 1358 اقدام به استعفای دسته جمعی کرد که با پذیرش امام(ره) مواجه گردید.
(تصویر؛ گزارش روزنامه کیهان از استعفای کابینه بازرگان)
مطالعه اسناد کشف شده در لانه جاسوسی، ارتباطات گسترده اعضای کابینه بازرگان با شبکههای جاسوسی غرب را افشا ساخت.
سپس مهدی بازرگان، همراه جمعی از اعضای نهضت آزادی در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به مجلس راه یافت و به جمع فراکسیون لیبرالها و در مقابل اکثریت نمایندگان پیرو خط امام(ره) قرار گرفت.
اما در دورههای بعد نتوانست در قدرت حضور یابد.
با این حال بازرگان رویکرد انتقادی خود را در برابر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ادامه داد.
هواداران وی نیز عملا در دوران دفاع مقدس به ستون پنجم دشمن تبدیل شدند.
بازرگان در اواخر عمر به خارج از کشور رفت و در 30 دی 1373 بر اثربیماریقلبی در 87 سالگی در سوییس درگذشت.