نامه ای دیگر است از آن حضرت (علیه السلام):
به معاویه
پس از حمد و ثنای خداوندی و درود بر پیامبر و دودمان او، پندی از تو که از جملاتی به هم چسبیده و رساله ای آرایش کرده تشکیل یافته، به من رسید. آن را با رای فاسد خود امضاء کرده ای. این نامه از مردی است که برای او نه بینایی هدایت کننده ای وجود دارد و نه راهنمایی که او را به رشد و کمالش برساند. (نویسنده نامه) مردی است که هوی او را خوانده و او اجابتش کرده است و گمراهی او را رهبری نموده است، او هم از آن پیروی نموده است. در نتیجه این نابکاریها سخنی گفته است با مغلطه کاری، و گمراهی را پیش گرفته است در جهل ساقط کننده.
و از جمله این نامه است: زیرا موضوع خلافت بر مبنای یک بیعت است که نظر در آن قابل اختلاف نیست، و اختیار در آن قابل تجدید نیست. هر کس از بیعت خارج شود طعن بر انتخاب مسلمانان زده است و شخص شکاک در آن، دوروی و ظاهرساز است.