خدمات تلفن همراه

مفاتیح الجنان - باب ششم - خواص بعضی از سور و آیات و بعضی ادعیه و متفرقات- بصورت تصویری

باب ششم - خواص بعضی از سور و آیات و بعضی ادعیه و متفرقات خواص سور مسبّحات

در ذكر خواص بعضي سُور و آيات و ذكر بعض ادعيه و مطالب متفرّقه و آن مشتمل بر چهار امر است : اوّل شيخ كليني در كافي از حضرت باقر عليه السلام روايت كرده كه هركس بخواند مُسبّحات يعني سوره حديد و حشر و صفّ و جمعه و تغابن و اعلي را پيش از خواب نميرد تا درك نمايد حضرت قائم عليه السلام را و اگر مُرد در جوار حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله خواهد بود

خواص بعضی از آیات سوره بقره

دوّم و نيز در آن كتاب است كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود هر كه بخواند چهار آيه از اوّل سوره بقره و آية الكرسي و دو آيه بعد از آن و سه آيه آخر بقره را نبيند در جان و مال خود چيزي را كه مكروه او باشد و نزديك نشود به او شيطان و فراموش نكند قرآن را

فضیلت سوره قدر

سوّم و نيز روايت كرده از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام كه هر كه سوره اِنّا اَنْزَلْناهُ را بخواند و صدا به آن بلند كند مثل كسي باشد كه شمشير از نيام كشيده در راه خدا جهاد كند و اگر آهسته بخواند مثل كسي باشد كه در راه خدا در خون خود طپيده باشد و كسي كه ده مرتبه بخواند محو كند از او هزار گناه از گناهانش را

فضیلت سور توحید و کافرون

چهارم و نيز شيخ كليني از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود پدرم مي فرمود: قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ ثلث قرآن است و قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ رُبع قرآن

فضیلت آیة الکرسی و سوره توحید و صد آیه از قرآن

پنجم از حضرت امام موسي عليه السلام نقل كرده كه هر كه بخواند آية الكرسي را در وقت خواب نترسد از فلج انشاءالله و كسي كه بخواند آن را در عقب هر فريضه ضرر نرساند به او صاحب زهري و فرمود كسي كه مقدّم دارد قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَدٌ را بين خود و بين شخص جبّار منع فرمايد حق تعالي او را از شرّ او بخواندن آن سوره را از پيش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ خود پس هرگاه چنين كرد حق تعالي روزي كند او را از خير او و منع كند او را از شرّ او و فرمود هرگاه ترسيدي از امري بخوان صد آيه از قرآن از هر جاي قرآن كه باشد پس بگو: اَللّهُمَّ اكْشِفْ عَنِّي الْبَلاءَ سه مرتبه .

فضیلت سوره توحید بعد از فریضه

ششم و نيز شيخ كليني از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود هر كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد وانگذارد خواندن قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَد را در عقب فريضه پس بدرستي كه كسي كه بخواند آن را جمع فرمايد حق تعالي براي او خير دنيا و آخرت را و بيامرزد او را و پدر و مادر و اولاد او را.

خواص سور تکاثر و حمد و ناس و فلق

هفتم و نيز از آن حضرت روايت كرده كه هر كه سوره اَلْهيكُمُ التَّكاثُرُ را بخواند نزد خواب نگاه داشته شود از عذاب قبر. هشتم و نيز از آن حضرت روايت كرده كه اگر خوانده شود سوره حمد بر مرده هفتاد مرتبه پس ردّ كرده شود روح به او عجبي نخواهد داشت . نهم از حضرت موسي بن جعفر عليه السلام خاصيّت بسيار وارد شده براي خواندن كودك در هر شب سه مرتبه قُل اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و سه مرتبه قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ و صد مرتبه توحيد و اگر نتواند پنجاه مرتبه و هرگاه مواظبت داشته باشد به آن محفوظ بماند از بلاها تا روزي كه وفات كند. دهم و نيز شيخ كليني از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود به مفضّل اي مفضّل منع و حفظ كن خود را از تمام مردم به بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ و به قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ كه بخواني آن را از طرف راست و طرف چپ و از پيش رو و از پشت سر و از بالاي سر و پايين پاي خود و هرگاه داخل شدي بر سلطان جائري بخوان سه مرتبه آن را در وقتي كه نظر به او افكني و بشمار بدست چپ خود و دست خود را به همان حال كه انگشتان را جمع كرده اي براي شماره بگذار باشد تا از نزد او بيرون شوي و بعضي گفته اند كه خواندن سوره را ترك مكن تا از نزد او بيرون شوي .

به جهت ایمنی از سوختن و غرق شدن

يازدهم در حديثي از اميرالمومنين عليه السلام منقول است كه براي ايمني از سوختن و غرق شدن بخواند:

اَللَّهُ الَّذي نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ يَتَوّلَيَ الصّالِحينَ وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْاَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَالسَّمواتُ مَطْوِيّاتٌ بِيَمينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالي عَمّا يُشْرِكُونَ

برای ذلیل شدن اسب سرکش

وَ لَهُ اَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمواتِ وَالْاَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ اِلَيْهِ يُرْجَعُونَ

و در زمين مسبعه يعني زميني كه جانوران درنده داشته باشد بجهت ايمني از آنها بخواند:

لَقَدْ جائَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ

جهت پیدا شدن گمشده

وبراي پيدا شدن گمشده بخواند يس را در دو ركعت و بگويد:

يا هادِيَ الضّالَّةِ رُدَّ عَلَيَّ ضالَّتي

برای رجوع عبد فرار کرده

و براي رجوع عبد فرار كرده بخواند:

اَوْ كَظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشيهُ مَوْجٌ مِنْ فوْقِهِ مَوْجٌ (اِلي قوله) عزَّوجلَّ وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمالَهُ مِنْ نُورٍ

برای ایمنی از دزد

و براي ايمني از دزد در وقتي كه به رختخواب رود بخواند:

قُلِ ادْعُوا اللَّهَ اَوِادْعُوا الرَّحْمنَ تا وَ كِبِّرْهُ تَكْبيراً

تا

وَ كِبِّرْهُ تَكْبيراً

فضیلت سوره زلزال

دوازدهم و نيز شيخ كليني از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود مَلُول نشويد از قرائت اِذا زُلْزِلَتِ الْاَرْضُ زِلْزالَها زيرا كه هر كه اين سوره را در نوافل خود بخواند نرساند حق تعالي به او زلزله ابداً و نميرد به زلزله و نه به صاعقه و نه به آفتي از آفات دنيا تا بميرد و در وقت مردن او ملكي كريم از نزد حقّ تعالي بر او نازل شود و بنشيند نزد سر او و بگويد: اي ملك الموت رفق و مدارا كن به وليّ اللَّه زيرا كه او بسيار مرا ياد مي كرد الخبر و در آخر خبر است كه پرده از جلو چشمش برداشته شود و منازل خود را در بهشت ببيند و قبض روح او شود به نرم تر وجهي و مشايعت كنند روح او را هفتاد هزار فرشته كه ببرند او را بسوي بهشت .

خواص سوره ملک

سيزدهم و نيز كليني از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود سوره مُلْك مانعه است منع مي كند ازعذاب قبر الخبر چهاردهم و نيز از آن حضرت مروي است كه قرآني در دريا افتاد چون او را يافتند ديدند رفته بود كلمات او جز اين آيه اَلا اِلَي اللَّهِ تَصيرُالْاُمُورُ(آگاه باشيد كه همه كارها به خدا باز مي گردد) پانزدهم و نيز شيخ كليني از زراره روايت كرده كه گفت مي گيري قرآن را در ثلث دوّم ماه رمضان و مي گشائي و مي گذاري مقابل خود و مي گوئي :

اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِكِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَ ما فيهِ وَ فيهِ اسْمُكَ الْاَعْظَمُ الْاَكْبَرُ وَ اَسْماؤُكَ الْحُسْني وَ ما يُخافُ وَ يُرْجي اَنْ تَجْعَلَني مِنْ عُتَقائِكَ مِنَ النّارِ

و دعا مي كني به آنچه حاجت داري

جهت خواب دیدن پیامبران یا امامان علیهم السلام یا والدین و یا یکی از مردگان

شانزدهم شيخ كفعمي در مصباح و محدّث فيض در خلاصة الا ذكار فرموده كه ديدم در بعض كتب اصحاب اماميّه كه هر كس خواسته باشد در خواب ببيند يكي از پيغمبران و امامان عليهم السلام را يا يكي از مردمان يا والدين خود را بخواند سوره شمس و لَيْل و قَدْر و قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرونَ و سوره اخلاص و مُعوّذتين را پس بخواند صد مرتبه سوره اخلاص و صلوات بفرستد بر پيغمبر و آل او صد مرتبه و بخوابد با وضو به جانب راست خواهد ديد هر كه را اراده كرده انشاءاللَّه و تكلّم خواهد كرد با او انشاءاللَّه هر چه بخواهد و در نسخه ديگر ديدم كه اين عمل را بجا آورد در هفت شب بعد از آنكه اين دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَيُّ الَّذي لايُوصَفُ وَالاْيمانُ يُعْرَفُ مِنْهُ مِنْكَ بَدَتِ الْاَشْياءُ وَ اِلَيْكَ تَعُودُ فَما اَقْبَلَ مِنْها كُنْتَ مَلْجَاَهُ وَ مَنْجاهُ وَ ما اَدْبَرَ مِنْها لَمْ يَكُنْ لَهُ مَلْجَاءٌ وَلامَنْجامِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ فَاَسْئَلُكَ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَ اَسْئَلُكَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَ بِحَقِّ حبيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدِ النَّبِيّينَ وَ بِحَقِّ عَليٍّ خَيْرِ الْوَصِيّينَ وَ بِحَقِّ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ اللَّذَيْنِ جَعَلْتَهُما سَيِّدَيْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ السَّلامُ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُرِيَني مَيِّتي فِي الْحالِ الَّتي هُوَ فيها

دعا هنگام اندوهگین شدن

هفدهم و نيز در خلاصه است نقلاًعن بعض الكتب كه يافتم در كتاب آداب الحميدة تاءليف محمّد بن جرير طبري از حارث بن روح از پدر از جدش نقل كرده كه گفت به فرزندان خويش هرگاه اندوهگين ساخت شما را امري پس شب را بسر نياورد احدي از شماها مگر در حالي كه طاهر باشد و در فراش و لحاف طاهر باشد و با او نباشد زني پس بخواند هفت مرتبه والشّمس و هفت مرتبه وَاللّيْلِ پس بگويد:

اَللّهُمَّ اجْعَلْ لي مِنْ اَمْري هذا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً

هر گاه اين عمل را بجا آورد بيايد در خواب او شخصي در همان شب يا شب سيّم يا پنجم و گمان مي كنم گفت يا در شب هفتم و بگويد براي او طريق بيرون شدن از آن غصّه و اندوه را فقير گويد: كه بعضي گفته اند كه سوره والضّحُي و اَلَمْ نَشْرَحْ را نيز بخواند

برای خواب دیدن مطلب خود

و در جواهر المنثوره است كه كسي كه بخواهد در خواب بيند مطلب خود را بخواند وقت خوابيدن هر يك از اين سوره ها را هفت مرتبه والشمّس و اللّيل و التّين و اخلاص و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ و بخوابد با طهارت در مكان پاكي در جامه پاكي رو به قبله بر دست راست خود يعني به هيئت مرده كه در لحد گذاشته مي شود بخوابد و نيّت كند مطلب خود را اگر در شب اوّل نديد در شبهاي بعد و از هفت شب تجاوز نمي كند گفته شده مجرّبست .

تعلیم پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت زهراء سلام الله علیها هنگام خواب

هيجدهم و نيز در خلاصة الاذكار است كه از حضرت زهراء صلوات اللَّه عليها روايت است كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله بر من وارد شد در وقتي كه رختخواب خود را پهن كرده بودم و مي خواستم بخوابم فرمود اي فاطمه مخواب مگر آنكه چهار عمل بجاي آوري
ختم قرآن كني و پيغمبران را شفيع خود گرداني و مؤمنين را از خود خوشنود گرداني و حجّ و عمره بكني اين را فرمود و داخل نماز شد من توقّف كردم تا نماز خود را تمام كرد گفتم يا رسول اللَّه امر فرمودي به چهار چيز كه من قدرت ندارم در اين وقت آنها را بجا آورم آن حضرت تبسّم كرد و فرمود هرگاه بخواني قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَد را سه مرتبه پس گويا ختم قرآن كرده اي و هرگاه صلوات بفرستي بر من و بر پيغمبران قبل از من ما شفيعان تو خواهيم بود در روزقيامت وهرگاه استغفاركني ازبراي مومنين پس تمامي ايشان از تو خوشنود شوند و هر گاه بگوئي سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلاّ اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ(خداوند
متعال پاك و منزّه است
و ثنا مخصوص اوست
و نيست خدائي سزاوار پرستش مگر خداوند و او بزرگ‌تر است از اينكه او را وصف كنند) پس حج و عمره كرده اي . مؤلف گويد: كه كفعمي روايتي نقل كرده كه هر كس در وقت خواب بگويد سه مرتبه :

يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ يَحْكُمُ ما يُريدُ بِعِزَّتِهِ

مثل آن است كه هزار ركعت نماز كرده .

دعای پیش از مطالعه

نوزدهم و نيز در خلاصة الا ذكار است كه در وقت مطالعه بخواند:

اَللّهُمَّ اَخْرِجْني مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْني بِنُورِ الْفَهْمِ اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا اَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَانْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

دعا به جهت قرض

بيستم روايت شده كه شخصي به خدمت حضرت امام محمّد تقي عليه السلام نوشت كه قرض بسيار دارم حضرت نوشتند كه استغفار بسيار بكن و زبانت را تَر بدار بخواندن سوره اِنّا اَنْزَلْناهُ.

به جهت تنگی نفس

بيست و يكم در حديث است كه مفضّل به خدمت حضرت صادق عليه السلام شكايت كرد از تنگي نفس و گفت اندك راهي كه مي روم نفسم تنگ مي گيرد و مي نشينم فرمود كه بول شتر بخور تا ساكن شود. و در حديث ديگر است كه شخصي به آن حضرت شكايت كرد از سرفه فرمود كه قدري از انجدان رومي با همان قدر از نبات سفوف كن و يك روز يا دو روز بخور آن شخص گفت كه يك مرتبه خوردم و برطرف شد.

دستور العمل حضرت عیسی علیه السلام

بيست و دوّم از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه حضرت عيسي عليه السلام به شهري گذشتند ديدند كه مردم آن شهر روهاي ايشان زرد و چشمهاي ايشان كبود است و از بسياري مرض به آن حضرت شكايت كردند فرمود كه شما گوشت را نشسته مي پزيد و هيچ حيواني از دنيا بدر نمي رود مگر آنكه جنابتي با او هست بعد از آن گوشت را پيش از پختن شستند بيماريشان برطرف شد و حضرت عيسي عليه السلام به شهر ديگر گذشتند دندانهاي ايشان ريخته بود و روهايشان باد كرده بود فرمود كه در وقت خواب دهان را باز كنيد وبرهم مگذاريد چنان كردند آن علّتها از ايشان زايل شد.

دعای دیدن اهل بلا

بيست و سوّم از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام منقول است كه چون كسي از صاحبان بلا را ببيني سه مرتبه آهسته بگو كه او نشنود:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي عافاني مِمَّا ابْتَلاكَ بِهِ وَ لَوْ شاءَ فَعَلَ

كه هر كه چنين كند هرگز آن بلا به او نرسد و در روايت ديگر است كه بگو:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي عافاني مِمَّا ابْتَلاكَ بِهِ وَفَضَّلَني عَلَيْكَ وَ عَلي كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقَ

و آهسته بگو كه او نشود.

برای پسر شدن حمل

بيست و چهارم از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هرگاه زني را حملي باشد و چهار ماه بر او بگذرد روي او را به قبله كن و آية الكرسي بخوان و دست بر پهلوي او بزن و بگو: اَللّهُمَّ اِنّي قَدْ سَمَّيْتُهُ مُحَمَّداً يعني خدايا من او را محمّد نام كردم چون چنين كند خدا آن فرزند را پسر گرداند پس او را اگر محمّد نام كند مبارك باشد و اگر نام نكند خدا اگر خواهد از او بگيرد و اگر خواهد به او ببخشد.

دعای عقیقه

بيست و پنجم مروي است كه در وقت كشتن گوسفند عقيقه اين دعا را بخواند:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اَللّهُمَّ عَقيقَةٌ عَنْ فُلانٍ

و نام او را بگويد

لَحْمُها بِلَحْمِهِ وَ دَمُها بِدَمِهِ وَ عَظْمُها بِعَظْمِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْها وِقاءً لاِلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ

و در حديث ديگر فرمود كه اين دعا بخواند:

يا قَوْمِ اِنّي بَريٌ مِمّا تُشْرِكُونَ اِنّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ اِنَّ صَلوتي وَ نُسُكي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ لا شَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ اَللّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَاللَّهُ اَكْبَرُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ

و نام فرزند را ببرد پس آن را بكُشد

در بیان عقیقه

علامه مجلسي در حليه فرموده بدانكه عقيقه فرزند سُنّت مؤ كّد است براي كسي كه قادر بر آن باشد و بعضي از علماء واجب مي دانند و بهتر آن است كه در روز هفتم واقع شود و اگر تاءخير كند تا بلوغ طفل بر پدر سنّت است و بعد از بلوغ تا آخر عمر بر خودش سنّت است و در احاديث معتبره بسيار وارد شده است كه عقيقه واجب است بر كسي كه او را فرزندي به هم رسد و در احاديث بسيار منقول است كه هر فرزندي در گرو عقيقه است يعني اگر نكند او در معرض مُردن و انواع بلاها است و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه عقيقه لازمست بر كسي كه غني باشد و كسي كه فقير باشد بعد از آنكه به هم رساند بكند اگر به هم نرساند بر او چيزي نيست و اگر عقيقه براي او نكنند تا وقتي كه قرباني براي او بكنند قرباني از عقيقه مجزي است و در حديث ديگر منقول است كه از آن حضرت پرسيدند كه ما طلب كرديم گوسفندي براي عقيقه و بدست نيامد چه مي فرمائيد تصدّق كنيم قيمتش را فرمود كه طلب كنيد تا بيابيد خدا دوست مي دارد خورانيدن طعام و ريختن خون را و در حديث ديگر پرسيدند كه فرزندي كه در روز هفتم بميرد عقيقه اش مي بايد كرد فرمود كه اگر پيش از ظهر بميرد عقيقه ندارد و اگر بعد از ظهر بميرد عقيقه بكنند و در حديث معتبر از عمر بن يزيد منقول است كه به خدمت آن حضرت عرض كرد كه نمي دانم كه پدرم براي من عقيقه كرده است يا نه فرمود كه عقيقه بكن پس او در پيري خود را عقيقه كرد و در حديث حسن از آن حضرت منقول است كه فرزند را در روز هفتم نام مي گذارند و عقيقه مي كنند و سر مي تراشند و موي سرش را با نقره مي كشند وآن نقره را تصدّق مي كنند و پا و ران عقيقه را براي قابله كه مدد كرده در زائيدن مي فرستند و باقي را بخورد مردم مي دهند و تصدّق مي كنند . و در حديث موثّق ديگر فرمود كه هرگاه پسري يا دختري براي تو متولّد شود عقيقه مي كني در روز هفتم گوسفند يا شتري و نام بگذار و سرش را بتراش ‍ در روز هفتم و به وزن موي سرش طلا يا نقره تصدّق كن و در حديث ديگر وارد شده است كه رُبع گوسفند را به قابله مي دهد و اگر بي قابله زائيده باشد آن را به مادر مي دهد كه به هر كه خواهد بدهد و اقّلاً بخورد ده كس از مسلمانان مي دهد و هر چند زياده باشند بهتر است و خود از گوشت عقيقه نمي خورد و اگر قابله زن يهوديّه باشد قيمت رُبع گوسفند به او مي دهد و در روايت ديگر وارد شده است كه به قابله ثلث گوسفند را مي دهند و مشهور ميان علماء آن است كه عقيقه يا شتر يا گوسفند يا بز مي بايد باشد . و از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله در روز ولادت اذان در گوش حسَنين صلوات اللَّه عليهِما گفتند و حضرت فاطمه سلام الله عليها در روز هفتم از ايشان عقيقه كردند و به قابله پاي گوسفند را دادند با يك اشرفي و بايد كه اگر شتر باشد پنج ساله يا در شش باشد يا بيشتر و اگر بز باشد يك سال يا در دو باشد يا بيشتر و اگر گوسفند باشد اقّلاً شش ماهه يا در هفت باشد و اگر هفت ماه تمام باشد بهتر است و مي بايد كه خُصيه اش را نكشيده باشند و بهتر آن است كه نماليده باشند و مغز شاخش نشكسته باشد و گوشش نبريده باشد و بسيار لاغر نباشد و كور نباشد و لنگ بسيار لنگ نباشد كه بر آن راه رفتن دشوار باشد. امّا در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه عقيقه از باب قرباني نيست هر گوسفندي كه باشد خوبست غرض گوشت است هر چند فربه تر باشد بهتر است . و مشهور ميان علماء آن است كه سنّت است كه عقيقه پسر نر باشد و عقيقه دختر ماده باشد و گمان فقير اين است كه از براي هر دو گوسفند نر بهتر است موافق احاديث معتبره بسيار و از براي هر دو گوسفند ماده هم خوب است و سنّت است كه پدر و مادر از گوشت عقيقه نخورند بلكه بهتر آن است كه از طعامي كه در آن پخته باشد نخورند و خوردن مادر كراهتش بيشتر است و بهتر آن است كه عيال پدر و مادر هم كه در خانه ايشان مي باشند از آن گوشت و طعام نخورند و سنّت است كه بپزند و خام تصدّق نكنند و اقلّش آن است كه با آب نمك بپزند بلكه محتمل است كه اين بهتر باشد و اگر خام تصدّق كنند هم خوبست و اگر حيوان عقيقه به هم نرسد قيمتش را تصدّق كردن فايده ندارد بلكه بايد صبر كنند تا به هم رسد و شرط نيست كه جماعتي كه به خوردن عقيقه حاضر مي شوند فقير باشند امّا صلحاء و فقراء را طلبيدن بهتر است انتهي . فقير گويد كه مشهور كراهت شكستن استخوانهاي عقيقه است و روايت :

يُكْسَرُ عَظْمُها وَ يُقْطَعُ لَحْمُها وَ تَصْنَعُ بِها بَعْدَ الذِّبْحِ ما شِئْتَ

منافات با كراهت ندارد و صاحب جواهر فرموده امّا آنچه مشهور شده بين مردم عراق از استحباب پيچيدن استخوانهاي آن را در خرقه سفيد و دفن كردن آن واقف نشدم بر نصّي در آن واللَّه العالم .

آداب ختنه

بيست و ششم از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه در وقت ختنه كردن پسر اين دعا بخوانند و اگر در آن وقت ميسّر نشود تا بالغ شدن طفل هر وقت كه ميسّر شود برآن طفل بخوانند كه از او حرارت آهن را از كُشتن و غير آن رفع مي كند
دعا اين است :

اَللّهُمَّ هذِهِ سُنَّتُكَ وَ سُنَّةُ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَاتِّباعٌ مِنّا لَكَ وَ لِنَبِّيِكَ بِمَشِيَّتِكَ وَ بِاِرادَتِكَ وَ قَضاَّئِكَ لِاَمْرٍ اَرَدْتَهُ وَ قَضاَّءٍ حَتَمْتَهُ وَ اَمْرٍ اَنْفَذْتَهُ وَ اَذَقْتَهُ حَرَّ الْحَديدِ في خِتانِهِ وَ حِجامَتِهِ بِاَمْرٍ اَنْتَ اَعْرَفُ بِهِ مِنّي اَللّهُمَّ فَطَهِّرْهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَزِدْ في عُمْرِهِ وَادْفَعِ الاْفاتِ عَنْ بَدَنِهِ وَالْاَوْجاعَ عَنْ جِسْمِهِ وَ زِدْهُ مِنَ الْغِني وَ ادْفَعْ عَنْهُ الْفَقْرَ فَاِنَّكَ تَعْلَمُ وَلانَعْلَمُ

تفال به قرآن

بيست و هفتم سيد بن طاوس ازدعوات خطيب مستغفري نقل كرده كه او از حضرت رسول صلي الله عليه و آله نقل كرده كه فرمود هرگاه خواستي تفاءّل بزني به كتاب اللَّه عزّوجلّ پس بخوان سوره اخلاص سه مرتبه پس صلوات بفرست بر پيغمبر و آل آن حضرت سه مرتبه پس بگو:

اَللّهُمَّ اِنّي تَفَاَّلْتُ بِكِتابِكَ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَيْكَ فَاَرِني مِنْ كِتابِكَ ما هُوَ مَكْتُومٌ مِنْ سِرِّكَ الْمَكْنُونِ في غَيْبِكَ

پس باز كن جامع را يعني قرآني كه جامع تمام سُورَ آيات باشد و بگير فال را از خطّ اوّل از جانب اوّل بدون آنكه بشمري اوراق و سطور

استخاره به قرآن

و بدانكه علاّمه مجلسي از بعض مؤلفات اصحاب از خطّ شيخ يوسف قطيفي نقل كرده و او از خطّ آية اللَّه علامه كه روايت شده از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود هرگاه اراده كردي كه استخاره كني از كتاب عزيز بگو بعد از بسمله :

اِنْ كانَ في قَضائِكَ وَقَدَرِكَ اَنْتَمُنَّ عَلي شيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ بِفَرَجِ وَلِيِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلي خَلْقِكَ فَاَخْرِجْ اِلَيْنا آيَةً مِنْ كِتابِكَ نَسْتَدِّلُ بِها عَلي ذلِكَ

پس مي گشائي مصحف شريف را و مي شمري شش ورق و از ورق هفتم مي شمري شش سطر و نظر مي كني در آن و مطلب را از آن بيرون مي آوري

استخاره به عدد

و شيخ شهيد(ره ) در ذِكْري فرموده و از جمله استخاره ها استخاره به عدد است و اين مشهور نبوده در عصرهاي گذشته پيش از زمان سيّد كبير عابد رضيّ الدّين محمّد بن محمّد الاوِّيِ الحسيني مجاور مشهد غرويّ رضي اللَّه عَنْهُ وما روايت مي كنيم اين استخاره را با جميع مرويّات او را از جماعتي از مشايخ خودمان از شيخ كبير فاضل جمال الدّين بن المطهّر از والدش رضي اللَّه عَنْهُما از سيّد رضي الدين مذكور از حضرت صاحب الامر عَلَيْهِ الصَّلوة وَالسَّلامُ مي خواني فاتحه را ده مرتبه و اقلّش سه مرتبه و كمتر از آن يك مرتبه پس مي خواني سوره قدر را ده مرتبه پس مي خواني اين دعا را سه مرتبه :

اَللّهُمَّ اِنّي اَسْتَخيرُكَ لِعِلْمِكَ بِعاقِبَةِ الْاُمُورِ وَ اَسْتَشيرُكَ لِحُسْنِ ظَنّي بِكَ فِي الْمَاْمُولِ وَالْمَحْذُورِ اَللّهُمَّ اِنْ كانَ الْاَمْرُ الْفُلاني مِمّا قَدْنيطَتْ بِالْبَرَكَةِ اَعْجازُهُ وَ بَواديهِ وَ حُفَّتْ بِالْكَرامَةِ اَيّامُهُ وَ لَياليهِ فَخِرْلي اَللّهُمَّ فيهِ خِيَرَةً تَرُدُّ شُمُوسَهُ ذَلُولاً وَ تَقْعَضُ اَيّامَهُ سُرُوراً اَللّهُمَّ اِمّا اَمْرٌ فَاَئْتَمِرُ وَ اِمّا نَهْيٌ فَاَنْتَهي اَللّهُمَّ اِنّي اَسْتَخيرُكَ بِرَحْمَتِكَ خِيَرَةً في عافِيَةٍ

پس مي گيري يك قبضه از تسبيح را و نيّت مي گيري حاجت را اگر عدد آن قبضه جفت است پس آن اِفْعَلْ است يعني بجا آور و اگر طاق است لاتَفْعَلْ است يعني مكن آن كار را يا بعكس يعني طاق خوب است و جفت بد و اين بسته است به قصد استخاره كننده فقير گويد: تَقْعَضُ بِضاد معجمه است به معني تَرُدُّ وَ تَعْطُفُ و ما در باب نمازها استخاره ذات الرّقاع و بعضي از اقسام استخاره و ساعات آن را ذكر كرديم بدانجا رجوع شود .

استخاره برای غیر

و بدان كه سيّد بن طاوس فرموده كلامي كه حاصلش اين است كه من نيافتم حديث صريحي در آن كه انسان استخاره كند براي غير خود و لكن يافتم احاديث بسيار كه امر شده در آن بر قضاء حاجات اخوان به دعوات و ساير توسّلات بلكه در اخبار از فوائد دعا بر اخوان چندان ذكر شده كه محتاج به ذكر نيست و استخاره نيز از جمله حاجات و از جمله دعوات است زيرا كه انسان را كه تكليف كرد شخصي به استخاره كردن براي او پس حاجتي براي او وارد كرده پس آن شخصي كه مباشر استخاره مي شود مي خواهد استخاره براي خود كند كه آيا صلاح است كه بگويد بكن يا نه و مي خواهد براي آن شخص كه به او گفته استخاره كند كه آيا مصلحت است در فعل يا در ترك و اين از چيزهائي است كه داخل است در تحت عموم روايات به استخارات و به قضاء حاجات. علامه مجلسي (ره ) فرموده كه كلام سيّد در جوازاستخاره براي غير خالي از قوّت نيست به جهت عمومات خصوص در وقتي كه قصد كند نائب از براي خود كه بگويد به شخص مستخير بكن يا مكن چنان كه سيّد به آن اشاره فرموده و اين حيله اي است براي داخل كردن استخاره را در تحت اخبار خاصّه لكن اولي و احوط آن است كه صاحب حاجت خودش استخاره كند براي خود زيرا كه ما نديديم خبري كه وارد شده باشد در جواز وكالت در استخاره و اگر اين جايز يا راجح بود اصحاب سؤال مي كردند از ائمّه عليهم السلام و اگر سؤال كرده بودند نقل مي شد براي ما لااَقل در يك روايتي به علاوه آنكه مُضْطَرّ اولي است به اجابت و دعاي او اقرب است به خلوص نيّت انتهي .

دعای رویت جهود و ترسا و گبر

بيست و هشتم از حضرت رسول صلي الله عليه و آله منقول است كه هر كس يهود يا ترسا يا گبري را ببيند و بگويد:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي فَضَّلَني عَلَيْكَ بِالْاِسْلامِ ديناً وَ بِالْقُرْآنِ كِتاباً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيّاً وَ بِعَلِيٍّ اِماماً وَ بِالْمُؤْمِنينَ اِخْواناً وَ بِالْكَعْبَةِ قِبْلَةً

خدا ميان او و آن كافر در جهنّم جمع نكند.

ذمّ تشبّه به کفّار و میل به آنها

مؤلف گويد كه از آيات و اخبار بسيار استفاده مي شود كه مسلمان بايد از دوستي كفّار و محبّت و ميل به ايشان و تشبّه به ايشان اجتناب كند و بر مسلك آنها سلوك نكند.

قالَ اللَّه تعالي: قَدْ كانَتْ لَكُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في اِبْرهيمَ وَالَّذينَ مَعَهُ اِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ اِنّا بُرَءآؤُ مِنْكُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَالْبَغْضاءُ اَبَداً

شيخ صدوق روايت كرده از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود وحي فرستاد حق تعالي به سوي پيغمبري از پيغمبران خود كه بگو به مؤمنين نپوشيد لباس دشمنان مرا و نخوريد مطاعِم دشمنان مرا و نرويد بر مسلك ها يعني راه هاي دشمنان من پس دشمنان من خواهيد بود همچنان كه ايشان دشمنان منند.

در مذمت تراشیدن ریش

و لِهذا در بسياري از خبرها وارد شده كه فلان عمل را بجا آوريد و خود را به كفّار شبيه نگردانيد مانند روايتي كه از حضرت رسول صلي الله عليه و آله منقول است كه فرمود شارب را از تَهْ بگيريد و ريش را بلند بگذاريد و به يهودان و گبران خود را شبيه مگردانيد و نيز فرمود گبران ريشهاي خود را چيدند و سبيلان خود را زياد كردند و ماها شارب خود را مي چينيم و ريش را مي گذاريم و چون نامه دعوت آن جناب به ملوك رسيد كَسْري به باذان كه عامل يَمَن بود نوشت كه آن حضرت را نزد او فرستد و او كاتب خود بانويه و مردي كه او را خرخسك مي گفتند به مدينه فرستاد و آن دو ريشها را تراشيده و شارب را گذاشته بودند پس آن جناب را ناخوش آمد كه به ايشان نظر كند و فرمود واي بر شما كه امر كرده شما را به اين گفتند رَبّ ما يعني كَسْري فرمود لكن پروردگار من امر كرده مرا به گذاشتن ريش و چيدن شارب و بدانكه حق تعالي در سوره هود فرموده :

وَلاتَرْكَنُوا اِلَي الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ وَ مالَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ اَوْلِيآءَ ثُمَّ لاتُنْصَروُنَ

مفسّرين در معني آن فرموده اند كه يعني ميل اندك نكنيد چه جاي بسيار بسوي آنانكه ستم كردند پس برسد به شما آتش جهنّم و بعضي گفته اند كه رُكُونِ مَنْهِيُّ عَنْهُ دخول با ايشان است درظلم ايشان و اظهار رضايت به كار ايشان و اظهار موالات ايشان و در روايت اهلبيت عليهم السلام است كه رُكُون مودّت و نصيحت و طاعت ايشان است

دعای فرج از آفات

بيست و نهم نوزده حرفست كه اسباب فرج است براي داعي آن از آفات تعليم كرده آن را حضرت رسول خدا به اميرالمومنين صلوات اللَّهِ عَليهما و آلهِما و نقل كرده آن را شيخ صدوق در كتاب خصال در ابواب تسعة عَشَر فرموده مي گوئي :

يا عِمادَ مَنْ لاعِمادَلَهُ وَ يا ذُخْرَ مَنْ لاذُخْرَلَهُ وَ يا سَنَدَ مَنْ لاسَنَدَ لَهُ وَ يا حِرْزَ مَنْ لاحِرْزَ لَهُ وَ يا غِياثَ مَنْ لاغِياثَ لَهُ وَ يا كَريمَ الْعَفْوِ وَ يا حَسَنَ الْبَلاءِ وَ يا عَظيمَ الرَّجاءِ وَ يا عِزَّ الضُّعَفاءِ وَ يا مُنْقِذَ الْغَرْقي وَ يا مُنْجِيَ الْهَلْكي يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ اَنْتَ الَّذي سَجَدَ لَكَ سَوادُ اللَّيْلِ وَ نُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِيُّ الْماءِ وَ حَفيفُ الشَّجَرِ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ اَنْتَ وَحْدَكَ لاشَريكَ لَكَ

پس مي گوئي :

اَللّهُمَّ افْعَلْ بي كَذا وَ كَذا

بجاي اين حاجت خود را ذكر مي كني پس بدرستي كه از جاي خود برنخواهي خاست كه مستجاب مي شود انشاءاللَّه تعالي .

نوشتن بسمله بر در خانه

سي ام شيخ كفعمي از مفاتح الغيب نقل كرده كه هر كه بنويسد لفظ بسم اللَّهِ را بر دَرِ بيرون از منزل خود ايمن از هلاك خواهد گشت و اگر چه كافر باشد و گفته كه فرعون را خداوند زود هلاك نكرد و مهلت داد او را با ادّعاي او ربوبيّت را بجهت آنكه نوشته بود بر دَرِ منزل خود بِسْم اللَّه را و حق تعالي وحي فرمود به موسي وقتي كه از خدا خواست سرعت هلاك او را تو نظر مي كني به كفر او و من نظر مي كنم به آنچه نوشته بر دَرِ خود.

دعای امان از سوختن

سي و يكم شيخ ابن فهد روايت كرده است كه روزي ابوالدَّرْداء را خبر دادند كه خانه ات سوخته است گفت نسوخته است ديگري خبر داد باز چنين گفت تا سه مرتبه پس معلوم شد كه خانه هاي اطراف همه سوخته خانه او نسوخته گفتند از چه راه دانستي كه خانه تو نسوخته است گفت زيرا كه شنيدم از رسول خدا صلي الله عليه و آله كه هر كه در صبح اين دعا بخواند در آن روز بدي به او نمي رسد و اگر در شام بخواند در آن شب بدي به او نمي رسد و من اين دعا را خوانده بودم

اَللّهُمَّ اَنْتَ رَبّي لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَ اَنْتَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَ لا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّبِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ
ما شاءَاللَّهُ كانَ وَ مالَمْ يَشَاءْلَمْ يَكُنْ اَعْلَمُ اَنَّ اللَّهَ عَلي كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ وَ اَنَّ اللَّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَيْئٍ عِلْماً اَللّهُمَّ اِنّي اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسي وَ مِنْ شَرِّ قَضاءِ السُّوءِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذي شَرٍّ وَ مِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتَها اِنَّ رَبّي عَلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ

دعا در زمان غیبت و امتحان شیعه

سي و دوّم شيخ كليني و غير او روايت كرده اند از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام كه اين دعا را تعليم زُراره فرمود كه در زمان غيبت و امتحان شيعه بخواند:

اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني

دعا وقت خواب

سي و سوّم در عدة الدّاعي است كه از حضرت اميرالمومنين عليه السلام مرويست كه هرگاه يكي از شما اراده كرد بخوابد بگذارد دست راست خود را در زير صورت راست خود و بگويد:

بِسْمِ اللَّهِ وَضَعْتُ جَنْبِي لِلَّهِ عَلي مِلَّةِ اَبْرهيمَ وَ دينِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله وَ وِلايَةِ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ ما شآءَ اللَّهُ كانَ وَ مالَمْ يَشَاْ لَمْ يَكُنْ

پس هر كسي كه بگويد اين را در نزد خواب حفظ كند حق تعالي او را از دزد غارت كننده و از خراب شدن و طلب آمرزش كند براي او ملائكه . سي و چهارم و نيز در عدّة الدّاعي است كه خواندن اِنّا اَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ بر هر چيزي كه ذخيره و پنهان مي كنند حرز است از براي او بنابر آنچه روايت شده از ايشان عليهم السلام . سي و پنجم و نيز از حضرت اميرالمومنين عليه السلام نقل كرده كه هر كه بخواند صد آيه از قرآن از هرآيه كه باشد پس بگويد هفت مرتبه يا اللَّهُ پس اگر بخواند بر سنگي خدا بشكافد آن را .

فضیلت خواندن سوره توحید

سي و ششم و نيز از آن حضرت نقل كرده كه كسي كه بخواند قُلْ هُوَ اللَّهَ اَحَد را در وقتي كه به خوابگاه خود رود سه مرتبه موكّل فرمايد حق تعالي به او پنجاه هزار فرشته كه پاسباني كنند او را در آن شب و ازحضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه هر كه بگذرد بر او يك روز و در نماز خود قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَد نخواند روز قيامت به او گويند اي بنده خدا نيستي تو از نماز گذارندگان و نيز از آن حضرت منقولست كه كسي كه بگذرد بر او جمعه يعني هفته ونخواند درآن قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَد پس بميرد بدين ابي لَهَب و نيز از آن جناب مرويست كه كسي كه برسد به او مرضي يا شدّتي و نخواند در آن حال قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَد و بميرد در آن مرض يا شدّت پس او از اهل آتش است .

دعا به جهت حفظ زراعت از آفات

سي و هفتم و نيز در عدّة الدّاعي نقل كرده كه اين رقيه را براي حفظ زراعت خربزه و خيار و ساير زراعتها از ضرر كرم و جانوري كه آن را فاسد مي كند و كيفيّت آن چنانست كه بنويسد بر چهار پارچه ني يا چهار رقعه و بگذارد در چهار ني و بگذارد آنها را در چهار طرف مزرعه :

اَيُّهَا الدُّودُ اَيُّهَا الدَّوابُّ وَالْهَوامُّ وَالْحَيْواناتُ اُخْرُجُوا مِنْ هذِهِ الْاَرْضِ وَالزَّرْعِ اِلَي الْخَرابِ كَما خَرَجَ ابْنُ مَتّي مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ فَاِنْ لَمْ تَخْرِجُوا اَرْسَلْتُ عَلَيْكُمْ شُواظاً مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ [ساً] فَلا تَنْتَصِرانِ اَلَمْ تَرَ اِلَي الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ اُلْوُفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا فَماتُوا اُخْرُجُوا مِنْها فَاِنَّكَ رَجيمٌ فَخَرَجَ مِنْها خآئِفاً يَتَرَقَّبُ سُبْحانَ الَّذي اَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَي الْمَسْجِدِ الْاَقْصي كَاَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ عَشِيَّةً اَوْضُحيها فَاَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَريمٍ وَ نَعْمَةٍ كانُوا فيها فاكِهينَ فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَالْاَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرينَ اُخْرُجْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ فيها فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصّاغِرينَ اُخْرُجْ مِنْها مَذْؤماً مَدْحُوراً فَلَنَاءتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لاقِبَلَ لَهُمْ وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها اَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِروُنَ

دعا هنگام نظر کردن به انگشتر عقیق

سي و هشتم سيّد بن طاوس از حضرت امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه هر كه صبح كند و در دستش انگشتر عقيقي باشد و در انگشت دست راست كرده باشد و پيش از آنكه نظرش بر كسي بيفتد نگين آن را به جانب كف دست بگرداند و به آن نظر كند و سوره اِنّا اَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ تا آخر بخواند پس بگويد:

آمَنْتُ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لاشريكَ لَهُ وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَ آمَنْتُ بِسِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلانِيَتِهِمْ وَ ظاهِرِهِمْ وَ باطِنِهِمْ وَ اَوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ

پس چون چنين كند خداوند عالميان او را نگاه دارد در آن روز از شرّ آنچه از آسمان نازل مي شود و آنچه بالا مي رود بسوي آسمان و آنچه در زمين فرو مي رود و آنچه بيرون مي آيد از زمين و در حِرز و حمايت خدا و دوستان خدا باشد تا شام .

دعای دفع فراموشی

سي و نهم شيخ كفعمي از كتاب جمع الشتّات از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده كه هرگاه خواستي از ما حديثي نقل كني و شيطان تو را فراموشي داده بگذار دست خود را بر جبهه خود و بگو:

صَلَّيَ اللَّهُ عَلي مَحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ يا مُذَكِّرَ الْخَيْرِ وَ فاعِلَهُ وَالاْمِرَ بِهِ ذَكِّرْني ما اَنْسانيهُ الشَّيْطانُ

و در كتاب من لايحضره الفقيه از حضرت صادق عليه السلام نقل است كه كسي كه بسيار باشد سهو او در نماز پس بگويد در وقتي كه داخل خلاء شود:

بِسْمِ اللَّهِ اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الرِّجْسِ النَّجِسِ الْخَبيثِ الْمُخْبِثِ الشَّيطانِ الرَّجيمِ

مؤلف گويد كه كسي كه مي خواهد حافظه اش زياد شود مسواك كند و روزه بگيرد و قرآن بخواند و خصوص آية الكرسي و اِدْمان خوردن مويز ناشتا خصوص اگر سرخ و بيست و يك دانه باشد براي فهم و ذهن و حافظه نافع است و خوردن حلوا و گوشت نزديك گردن و عسل و عدس نيز مورث حفظ است و نقل شده كه از دواهائي كه به تجربه رسيده است آن است كه كُندر و سَعْد و شكر طبرزد را مساوي با هم گرفته و نرم بكوبند و سُفوف كرده روزي پنج درهم بخورند لكن سه روز متوالي بخورند و پنج روز ترك كنند و هكَذا و بگويند هر روزي بعد از نماز صبح پيش از آنكه تكلّم كنند:

يا حَيُّ يا قَيُّومُ فَلا يَفُوتُ شَيْئاً عِلْمُهُ وَلا يَؤُدُهُ

و هم بخوانند عقب نمازها دعاي سُبْحانَ مَنْ لايَعْتَدي عَلي اَهْلِ مَمْلَكَتِهِ را و بخوانند نمازي را كه در باب دوّم بجهت قوّت حافظه نقل كرديم و غير ذلك و اجتناب كنند از چيزهايي كه سبب نسيان مي شود و آن خوردن سيب ترش و گشنيز سبز و پنير و پس خورده موش و بول در آب ايستاده و خواندن اَلْواحِ قبرها و رفتن از بين دو زن و دور افكندن شپش زنده و نچيدن ناخنها و ترك قيلوله و كثرت معاصي و كثرت هموم و احزان در امر دنيا و كثرت اشتغال و علائق و نظر افكندن به دار كشيده و مُرور از بين قطار شتر .

دعای تمجید

چهلم شيخ ابن فهد نقل كرده از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود هر دعائي كه پيش از آن تمجيد نباشد پس آن ابتر است اوّل تمجيد است پس ثنا راوي گفت كمتر چيزي كه كفايت مي كند از تمجيد چيست فرمود مي گوئي :

اَللّهُمَّ اَنْتَ الْاَوَّلُ فَلَيْسَ قَبْلَكَ شَيْءٌ وَ اَنْتَ الاْخِرُ فَلَيْسَ بَعْدَكَ شَيْءٌ وَ اَنْتَ الظّاهِرُ فَلَيْسَ فَوْقَكَ شَيْءٌ وَ اَنْتَ الْباطِنُ فَلَيْسَ دُونَكَ شَيْءٌ وَ اَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ.
با ترجمه بزرگتر کوچکتر 
مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1762 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1763 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1764 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1765 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1766 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1767 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1768 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1769 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1770 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1771 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1772 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1773 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1774 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1775 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1776 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1777 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1778 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1779 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1780 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1781 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1782 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1783 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1784 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1785 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1786 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1787 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1788 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1789 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1790 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1791 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1792 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1793 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1794 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1795 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1796 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1797 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1798






جستجو دعای قبل دعای بعد 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 86,544,098