خدمات تلفن همراه

مفاتیح الجنان - زیارت وارث- بصورت تصویری

زیارت وارث

پس مي روي تا در قبه مطهره و بايست محاذي بالاي سر و بگو :

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ اِبْراهيمَ خَليلِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسي كَليمِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عيسي رُوحِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَلِيِّ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفي
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضي
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ خَديجَةَ الْكُبْري
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ
وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورُ
اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ
وَآتَيْتَ الزَّكوةَ
وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنْ الْمُنْكَرِ
وَاَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ
فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْكَ
وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ
يا مَوْلايَ يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ
اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ
وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ
لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها
وَلَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيابِها
وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعآئِمِ الدّينِ
وَاَرْكانِ الْمُؤْمِنينَ
وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الْأِمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ
الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ
الْهادِي الْمَهْدِيُّ
وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَئِّمَةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوي
وَاَعْلامُ الْهُدي
وَالْعُروَةُ الْوُثْقي
وَالْحُجَّةُ عَلي اَهْلِ الدُّنْيا
وَاُشْهِدُ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ وَاَنْبِيآئَهُ وَرُسُلَهُ
اَنّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِيابِكُمْ مُوقِنٌ
بِشَرايِعِ ديني
وَخَواتيمِ عَمَلي
وَقَلْبي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ
وَاَمْري لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ
صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ
وَعَلي اَرْواحِكُمْ
وَعَلي اَجْسادِكُمْ وَعَلي اَجْسامِكُمْ
وَ عَلي شاهِدِكُمْ
وَعَلي غائِبِكُمْ
وَعَلي ظاهِرِكُمْ
وَعَلي باطِنِكُمْ

پس بيانداز خود را بر قبر و ببوس آن را و بگو :

بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ
بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي يا اَبا عَبْدِاللَّهِ
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ
وَجَلَّتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا
وَعَلي جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ
فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَهَيَّأَتْ لِقِتالِكَ
يا مَوْلايَ يا اَبا عَبْدِاللَّهِ
قَصَدْتُ حَرَمَكَ
وَاَتَيْتُ اِلي مَشْهَدِكَ
اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّاْنِ الَّذي لَكَ عِنْدَهُ
وَبِالْمَحَلِ الَّذي لَكَ لَدَيْهِ
اَنْ يُصَلِيَّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَاَنْ يَجْعَلَني مَعَكُمْ فِي الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ.

پس برخيز و دو ركعت نماز در بالاي سر بگزار بخوان در آن دو ركعت هر سوره اي كه خواهي پس چون از نماز فارغ شدي بگو :

اَللّهُمَّ اِنّي صَلَّيْتُ وَرَكَعْتُ وَسَجَدْتُ لَكَ
وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ
لِأَنَّ الصَّلوةَ وَالرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ لا يَكُونُ اِلاَّ لَكَ
لِأَنَّكَ اَنْتَ اللَّهُ لا اِلهَ الاَّ اَنْتَ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَاَبْلِغْهُمْ عَنّي اَفْضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِيَّةِ
وَارْدُدْ عَلَيَّ مِنْهُمُ السَّلامَ
اَللّهُمَّ وَهاتانِ الرَّكْعَتانِ هَدِيَّةٌ مِنّي اِلي مَوْلايَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِمَا السَّلامُ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَعَلَيْهِ وَتَقَبَّلْ مِنّي
وَاْجُرْني عَلي ذلِكَ بِاَفْضَلِ اَمَلي وَرَجآئي فيكَ
وَفي وَلِيِّكَ ياوَلِيَّ الْمُؤْمِنينَ.

پس برخيز و برو پايين پاي قبر آن حضرت و بايست نزد سر علي بن الحسين عليهما السلام و بگو :

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ نَبِيِّ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ وَابْنُ الشَّهيدِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمَظْلُومُ وَ ابْنُ الْمَظْلُومِ
لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ
وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ.

پس بيفكن خود را بر قبرش و ببوس آن را و بگو :

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ
لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ
وَجَلَّتِ الرَّزِيَّةُ بِكَ عَلَيْنا
وَعَلي جَميعِ الْمُسْلِمينَ
فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ
وَاَبْرَءُ اِلَي اللَّهِ وَاِلَيْكَ مِنْهُمْ.

پس بيرون بيا از دري كه پايين پاي علي بن الحسين عليهما السلام است و متوجه شو بسوي شهدا و بگو :

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ
الْوَلِيِّ النَّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي عَبْدِاللَّهِ
بِاَبي اَنْتُمْ وَاُمّي طِبْتُمْ
وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتي فيها دُفِنْتُمْ
وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظيماً
فَيا لَيْتَني كُنْتُ مَعَكُمْ
فَاَفُوزَ مَعَكُمْ

پس برگرد به بالاسر حضرت امام حسين عليه السلام و دعا بسيار كن از براي خود و از براي اهل و اولاد و پدر و مادر و برادران خود زيرا كه در آن روضه مطهره رد نمي شود دعاء دعا كننده و نه سؤال سؤال كننده . مؤلف گويد اين زيارت معروف به زيارت وارث است و مأخذش كتاب مصباح المتهجد شيخ طوسي است كه از كتب بسيارمعتبره معروفه نزد علما است و من اين زيارت را بلاواسطه از همان كتاب شريف نقل كردم آخر زيارت شهدا همين بود كه ذكر شد فَيَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ مَعَكُمْ(پس كاشكي بودمي با شما در نتيجه رسيدمي بر رستگاري با شما) پس اين زيادتيها كه بعضي بعد از اين ذكر كرده اند فِي الْجِنَانِ مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقا السَّلامُ عَلَي مَنْ كَانَ فِي الْحَائِرِ مِنْكُمْ وَ عَلَي مَنْ لَمْ يَكُنْ فِي الْحَائِرِ مَعَكُمْ الخ تمامي اينها زيادي و فضولي است شيخ ما در كتاب لؤلؤ مرجان فرموده اين كلمات كه متضمن چند دروغ واضح است علاوه بر جسارت ارتكاب بر بدعت و جسارت افزودن بر فرموده امام عليه السلام چنان شايع و متعارف شده كه البته چند هزار مرتبه در شب و روز در حضور مرقد منور ابي عبد الله الحسين عليه السلام و محضر ملائكه مقربين و مطاف انبيا و مرسلين عليهم السلام به آواز بلند خوانده مي شود و احدي بر ايشان ايراد نمي كند و از گفتن اين دروغ و ارتكاب اين معصيت نهي نمي نمايند و كم كم اين كلمات در مجموعه هايي كه در زيارت و ادعيه احمقان از عوام جمع مي كنند و گاهي اسمي براي آن مي گذارند جمع شده و چاپ رسيده و منتشر گشته و از مجموعه اين احمق به مجموعه آن احمق نقل گرديده و كار به جايي رسيده كه بر بعضي طلبه مشتبه شده روزي طلبه اي را ديدم كه آن دروغهاي قبيحه را براي شهدا مي خواند دست بر كتفش گذاشتم ملتفت من شد گفتم از اهل علم قبيح نيست چنين اكاذيب در چنين محضري گفت مگر مروي نيست تعجب كردم گفتم نه گفت در كتابي ديدم گفتم در كدام كتاب گفت مفتاح الجنان ساكت شدم چه كسي كه در بي اطلاعي كارش به اينجا رسد كه جمع كرده بعضي عوام را كتاب شمرد و مستند قرار دهد قابل سخن گفتن نيست پس شيخ مرحوم كلام را در اين مقام طول داده و فرموده كه به حال خود گذاشتن عوام در امثال اين امور جزئيه و بدعتهاي مختصره مثل غسل اويس قرن و آش ابو الدرداء تابع و مخلص حقيقي معاويه و روزه صمت كه در روز سخن نگويند و غير آن كه احدي بر مقام نهي برنيامده سبب تجري شده كه در هر ماه و سال پيغمبر و امام تازه پيدا مي شود و دسته دسته از دين خدا بيرون مي روند انتهي كلامه رفع مقامه اين فقير گويد خوب تامل كن در فرمايش اين عالم جليل كه مطلع است بر مذاق شرع مقدس چگونه اين مطلب همي عظيم و عقده اي بزرگ در دل او گرديده چون مي داند مفاسد اين كار را بر خلاف آنانكه از علوم اهل بيت عليهم السلام محروم و بي بهره ماندند و به دانستن ضغثي از اصطلاحات و الفاظ اكتفا كردند كه امثال اين مطالب را چيزي ندانند بلكه تصحيح و تصويب نموده و عمل بر وفق آن نمايند لا جرم كار به جايي رسد كه كتاب مصباح المتهجد و اقبال و مهج الدعوات و جمال الاسبوع و مصباح الزائر و بلد الامين و جنه الواقيه و مفتاح الفلاح و مقياس و ربيع الاسابيع و تحفه و زاد المعاد و امثال اين كتب متروك و مهجور شود و اين مجموعه هاي احمقانه شايع شود كه در دعاي مجير كه از دعاهاي معتبره مرويه است در هشتاد موضع آن كلمه بعفوك زياد كنند و كسي انكار نكند و در دعاي جوشن كه مشتمل بر صد فصل است براي هر فصلي يك خاصيتي وضع كنند و با بودن اين همه زيارات ماثوره زيارت مفجعه جعل كنند و با بودن اين همه دعاهاي معتبره مرويه با مضامين عاليه و كلمات فصيحه بليغه دعايي بي ربط در كمال برودت جعل نمايند و نام او را دعاي حبي گذارند و از كنگره عرش آن را نازل نمايند و چندان فضيلت براي او وضع نمايند كه انسان را متحير و سراسيمه نمايد از جمله آنكه العياذ بالله جبرئيل به حضرت رسول صلي الله عليه و آله از جانب حق سبحانه و تعالي گفته باشد كه هر بنده كه اين دعا را با خود دارد او را عذاب نكنم اگر چه مستوجب جهنم باشد و عمر خود را به معصيت گذرانده باشد و مرا در هيچوقت سجده نكرده باشد من آن بنده را ثواب هفتاد هزار پيغمبر بدهم و ثواب هفتاد هزار زاهد و ثواب هفتاد هزار شهيد بدهم و ثواب هفتاد هزار نمازگزار بدهم و ثواب هفتاد هزار برهنه كه پوشانيده باشد بدهم و ثواب هفتاد هزار گرسنه كه سير كرده باشد بدهم و ثواب به عدد ريگهاي بيابانها بدهم و ثواب هفتاد هزار بقعه زمين بدهم و ثواب مهر نبوت رسالت پناه بدهم و ثواب عيسي روح الله و ابراهيم خليل الله بدهم و ثواب اسماعيل ذبيح الله و موسي كليم الله و يعقوب نبي الله و آدم صفي الله و جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل و فرشتگان بدهم يا محمد هر كه اين دعاي بزرگوار حبي را بخواند يا با خود دارد بيامرزم او را و شرم دارم كه عذاب كنم الخ و شايسته است كه انسان از شنيدن اينها عوض خنده گريه كند كتب ادعيه شيعه كه به مرتبه اي متقن و محكم بوده كه غالب آنها كه استنساخ مي نمودند خودشان از اهل علم بودند و از روي نسخي كه به خط اهل علم و تصحيح شده علما بوده مقابله و تصحيح مي نمودند و اگر اختلافي بود در حاشيه اش به آن اشاره مي كردند مثلا در دعاي مكارم الاخلاق وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي در حاشيه اش اشاره مي كنند در نسخه ابن اشناس وَ أَبْلِغْ بِإِيمَانِي است و در روايت ابن شاذان اللَّهُمَّ أَبْلِغْ إِيمَانِي است يا مثلا فلان كلمه به خط ابن سكون چنين است و به خط شهيد چنين و هكذا كارش به جايي رسيده كه منحصر به كتاب مفتاح شده كه في الجمله وصفش را شنيدي و اين كتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم گرديده و اين نيست جز از بي اعتنايي اهل علم به حديث و اخبار و رجوع نكردن به كتب علما و فقهاي اهل بيت اطهار و نهي ننمودن از امثال اين بدع و اضافات و دس وضاعين و تحريف جاهلين و جلو نگرفتن از نااهلان و از تصرفات بي خردان تا كار به جايي رسيده كه دعاها موافق سليقه ها تلفيق شده و زيارتها و مفجعه ها و صلواتها اختراع شده و مجموعه هاي بسيار از دعاهاي دس شده چاپ شده و بچه مفتاحها متولد گشته و كم كم سرايت كرده به ساير كتب رسيده و شايع و رواج گشته مثلا كتاب منتهي الآمال اين احقر را تازه طبع كردند بعض از كتاب آن به سليقه خود در آن تصرفاتي نموده از جمله در أحوال مالك بن يسر ملعون نوشته از دعاي امام حسين عليه السلام هر دو دست او از كار افتاده بود الحمد لله در تابستان مانند دو چوب خشك مي گرديد الحمد لله و در زمستان خون از آنها مي چكيد الحمد لله و بر اين حال خسران مال بود الحمد لله در اين دو سطر عبارت چهار لفظ الحمد لله كاتب موافق سليقه خود جزء كرده و نيز در بعضي جاها بعد از اسم جناب زينب يا ام كلثوم به سليقه خود لفظ خانم زياد كرده كه زينب خانم و ام كلثوم خانم گفته شود كه تجليل از آن مخدرات شود و حميد بن قحطبه را چون دشمن داشته بواسطه بدي او حميد بن قحبه نوشته و لكن احتياط كرده قحطبه را نسخه بدل او نوشته و عبد ربه را صلاح ديده عبد الله نوشته شود و زحر بن قيس كه به حاء مهمله است در هر كجا بوده به جيم نوشته و ام سلمه را غلط دانسته و تا ممكنش بوده ام السلمه كرده الي غير ذلك و غرضم از ذكر اين مطلب در اينجا دو چيز بود يكي آنكه اين تصرفاتي را كه اين شخص كرده به سليقه خود اين را كمال دانسته و خلافش را ناقص فرض كرده و حال آنكه همين چيزي كه او كمال دانسته باعث نقصان شده پس از اينجا قياس كنيم كه چيزهايي كه ما از روي جهل و ناداني در دعاها و زيارات داخل مي كنيم يا به سليقه ناقص خود بعض تصرفات مي نماييم و آن را كمال فرض مي نماييم بدانيم كه همان چيزها پيش اهلش سبب نقصان و بي اعتباري آن دعا يا زيارت خواهد بود پس شايسته است كه ما بهيچوجه در اين باب مداخله نكنيم و هر چه دستور العمل دادند به همان رفتار نموده و از آن تخطي ننماييم و ديگر غرضم آن بود كه معلوم شود هر گاه نسخه اي كه مؤلفش زنده و حاضر و نگهبان او باشد اينطور كنند با او
ديگر با ساير نسخ چه خواهند كرد و به كتابهاي چاپي ديگر چه اعتماد است مگر كتابي كه از مصنفات مشهوره علماي معروفين باشد و به نظر ثقه از علماي آن فن رسيده و امضا فرموده باشد روايت شده در حال ثقه جليل فقيه مقدم در اصحاب ائمه عليهم السلام يونس بن عبد الرحمن كه كتابي در اعمال شبانه روز نوشته بود جناب ابو هاشم جعفري آن كتاب را به نظر مبارك حضرت عسكري عليه السلام رسانيد حضرت تمام آن را مطالعه و تصفح فرمود پس از آن فرمود هَذَا دِينِي وَ دِينُ آبَائِي كُلُّهُ وَ هُوَ الْحَقُّ كُلُّهُ (همه اين دين من و دين پدران من است و تمامش حق است) ملاحظه كن كه ابو هاشم جعفري با آنكه بر كثرت علم و فقاهت و جلالت و ديانت جناب يونس مطلع بوده است به همين اكتفا نكرده در عمل كردن از روي كتاب او تا آنكه آن را به نظر مبارك امام خود رسانيده و نيز روايت شده: از بورق شنجاني هراتي كه مردي معروف به صدق و صلاح و ورع بوده كه در سامره خدمت امام حسن عسكري عليه السلام رسيد و كتاب يوم و ليله شيخ جليل القدر فضل بن شاذان نيشابوري را به آن حضرت داد و گفت فدايت شوم مي خواهم در اين كتاب نظر فرمايي و ورق ورق آن را ملاحظه نمايي حضرت فرمود هَذَا صَحِيحٌ يَنْبَغِي أَنْ تَعْمَلَ بِهِ (اين كتاب صحيح است و شايسته است كه به آن عمل نمايي) الي غير ذلك و اين احقر با اينكه مي دانستم مذاق مردم اين زمان و عدم اهتمام ايشان را در امثال اين امور براي اتمام حجت سعي و كوشش بسيار كردم كه دعاها و زيارات منقوله در اين كتاب حتي الامكان از نسخه هاي اصل نقل شود و بر نسخ متعدده عرضه شود و به قدري كه از عهده بر آيم تصحيح آن نمايم تا عامل به آن از روي اطمينان عمل نمايد إن شاء الله بشرط آنكه كاتبين و ناسخين تصرف در آن ننمايند و خواننده ها اختراع و سليقه هاي خود را كنار گذارند شيخ كليني رضي الله عنه از عبد الرحيم قصير نقل كرده كه: خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد فدايت شوم من از پيش خود دعايي اختراع كرده ام حضرت فرمود بگذار مرا از اختراع خود يعني آن را كنار گذار و براي من نقل مكن و نگذاشت كه آن دعاي جمع كرده خود را نقل كند و خود حضرت براي او دستور العملي لطف فرمود و شيخ صدوق عطر الله مرقده روايت كرده از عبد الله بن سنان كه گفت حضرت صادق عليه السلام فرمود كه: زود است مي رسد به شما شبهه پس ميمانيد بدون نشانه و راهنما و پيشواي هدايت كننده و نجات نمي يابد در آن شبهه مگر كسي كه بخواند دعاي غريق را گفتم چگونه است دعاي غريق فرمود مي گويي يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَي دِينِكَ پس گفتم يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَي دِينِكَ حضرت فرمود بدرستيكه خداوند عز و جل مقلب است قلوب و ابصار را لكن بگو چنانكه من مي گويم يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَي دِينِكَ كافي است تأمل در اين دو حديث شريف براي تنبه كساني كه در دعاها به سليقه خود بعضي كلمات زياد مي كنند و پاره اي تصرفات مي نمايند و الله العاصم
با ترجمه بزرگتر کوچکتر 
مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1046 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1047 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1048 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1049 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1050 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1051 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1052 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1053 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1054 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1055 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1056 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1057 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1058 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1059 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1060 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1061 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1062 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1063 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1064 مفاتیح مرکز طبع و نشر قرآن کریم صفحه 1065






جستجو دعای قبل دعای بعد 
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 87,329,741