خدمات تلفن همراه
قرآن تبيان- جزء 2 - حزب 3 - سوره بقره - صفحه 22
نرم افزارهای رایگان تلفن همراه
بازی و سرگرمی
قرآن
مفاتیح
نهج البلاغه
صحیفه سجادیه
اوقات شرعی
مسائل شرعی
گنجینه معنوی
آشپزی
مناسبت ها
الحان قرآن
صحیفه نور امام خمینی ره
پنل عضویت
شروع جزء 2و حزب 3
سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
142 - چون مشركان مكّه، كعبه را به بتخانه تبديل كرده بودند، پيامبر اكرم و مسلمانان، سيزده سالى را كه بعد از بعثت در مكّه بودند، به سوى كعبه نماز نمىخواندند، تا مبادا گمان شود كه آنان به بتها احترام مىگزارند. امّا بعد از هجرت به مدينه، چند ماهى نگذشته بود كه يهوديان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقير كردند و گفتند: شما رو به قبله ما بيتالمقدّس نماز مىخوانيد، بنابراين پيرو و دنباله رو ما هستيد و از خود استقلال نداريد. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از اين اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه مىكرد، گويا منتظر نزول وحى بود تا آنكه دستور تغيير قبله صادر شد. پيامبر دو ركعت نماز ظهر را به سوى بيتالمقدّس خوانده بود كه جبرئيل مأمور شد، بازوى پيامبر را گرفته و روى او را به سوى كعبه بگرداند. در نتيجه پيامبر صلى الله عليه وآله يك نماز را به دو قبله خواند و اكنون نيز در مدينه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَين معروف است. <434>
بعد از اين ماجرا، يهود ناراحت شده و طبق عادت خود شروع به خردهگيرى كردند. آنها كه تا ديروز مىگفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پيرو ما هستند، اكنون مىپرسيدند، چرا اينها از قبلهى پيامبران پيشين اعراض كردهاند؟ پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مكان خاصّى ندارد.
آرى، تغيير قبله، نشانهى حكمت الهى است نه ضعف و جهل او. همچنان كه در نظام تكوين، تغيير فصول سال، نشانهى تدبير است، نه ضعف يا پشيمانى.
خداوند در همه جا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهتگيرى بدن به سوى كعبه، رمز جهتگيرى دل به سوى خداست. چه بسا افرادى به سوى كعبه نماز بگزارند، ولى قبله آنان چيز ديگرى باشد. چنانكه خواجه عبداللّه انصارى مىگويد:
قبله شاهان بود، تاج و كمند
قبله ارباب دنيا، سيم وزر
قبله صورتپرستان، آب و گِل
قبله معنا شناسان، جان ودل
قبله تنپروران، خواب وخورشت
قبله انسان، به دانش پرورش
قبله عاشق، وصال بىزوال
قبله عارف، كمال ذىالجلال 1- افرادى كه هر روز دنبال بهانهاى هستند تا از پذيرش حقّ طفره روند، سفيه هستند. <435> «سيقول السفهاء»
2- كسى كه دست خدا را در وضع يا تغيير احكام بسته بداند، سفيه و سبك مغز است. اعتراض به خداى حكيم ودانا، نشانهى سفاهت است. «سيقولالسفهاء»
3- مسلمانان بايد توطئهها وشايعات وسؤالات بهانهجويانهى دشمن را پيشبينى كرده وبا پاسخ به آنها، از نفوذ وگسترش آن پيشگيرى نمايند. «سيقول... قل»
4- اصل سؤال كردن مورد انتقاد نيست، روحيّه سؤال كننده مورد انتقاد است كه از روى اعتراض و اشكالتراشى مىپرسد. «ما ولاّهم عن قبلتهم»
5 - قداست و كرامت مكانها و زمانها، وابسته به عنايت پروردگار است، نه چيز ديگر. «لِلّه المشرق و المغرب»
6- تغيير قبله، يكى از نشانههاى پيامبر اسلام در كتب آسمانى بود، لذا براى بعضى وسيلهى هدايت شد. «يهدى به من يشاء»
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِن کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ
143 - مسيحيان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عيسى در بيتالمقدّس مىايستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و يهوديان رو به بيتالمقدّس عبادت مىكردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مىگرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مىگيرد و قرآن با اشاره به اين موضوع، مىفرمايد: همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار داديم، شما مسلمانان را نيز امّت ميانه قرار داديم.
مفسّران بحثهاى گوناگونى را در ذيل اين آيه مطرح نمودهاند و در تفسير «امّت وسط» برخى گفتهاند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفريط، نه طرفدار جبر نه تفويض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.
ولى با چند مقدّمه، روشن مىشود كه مراد آيه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از:
1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس بايد در قيامت بر اعمال مردم گواهى دهد.
2- گواه شدن، علم و آگاهى وعدالت مىخواهد.
3- همهى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.
به همين دليل در روايات مىخوانيم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلاً به همه كارها علم دارند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «سيرى اللّه عملكم و رسوله والمؤمنون» <436> كه مراد از مؤمنانى كه اعمال مردم را مىبينند و به آن علم پيدا مىكنند، مطابق روايات امامان معصوم هستند. و ثانياً عدالت دارند. چنانكه خداوند در آيهى «انّما يُريد اللّه ليذهب عنكم الرِّجس اهل البيت و يُطهّركم تطهيراً» <437> عصمت و عدالت آنان را تضمين نموده است.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: مگر مىشود امّتى كه بعضى افرادش لايق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاههاى دنيا نيستند، لياقت گواهى دادن بر همهى مردم در قيامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آن هم نسبت به همهى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روايات، امامان معصوم مىباشند.
در اينجا يك سؤال باقى مىماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ كه در پاسخ مىگوييم: قرآن حتّى يك نفر را نيز امّت معرفى نموده است: «انّ ابراهيم كان امّة قانتاً للّه» <438>
فلسفه تغيير قبله
در مورد فلسفه تغيير قبله، تحليلهاى متعدّدى صورت گرفته است؛ برخى گفتهاند انتخاب اوّليّه بيتالمقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار يهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه كه مسلمانان خود قدرت و توانايى پيدا كردند، ديگر به اين كار نياز نبود. برخى نيز گفتهاند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغيير يابد. ليكن اين تحليلها موهوم و خلاف واقع هستند.
آنچه قرآن در اين باره تصريح و تأكيد دارد اين است كه تغيير قبله، آزمايش الهى بود تا پيروان واقعى پيامبر شناخته شوند. زيرا آنها كه ايمان خالص ندارند، به محض تغيير يك فرمان، شروع به چون و چرا مىنمايند كه چرا اينگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مىشود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جديد چيست؟ اگر دستور جديد درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟ خداوند نيز به كسانى كه در برابر فرامين او تسليم هستند، بشارت مىدهد كه اعمال گذشتهى شما ضايع نمىشود، زيرا مطابق دستور بوده است.
در اين آيه به جاى كلمه نماز، واژه ايمان بكار رفته است كه نشان دهندهى اهميّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ايمان مىباشد. «وما كان اللّه لِيضيع ايمانكم» 1- اولياى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لتكونوا شهداء»
آرى، بعضى انسانها داراى چنان ظرفيّتى هستند كه مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگيزههاى انسانها در طول تاريخ باشند.
2- در قيامت، سلسله مراتب است. تشكيلات و سازماندهى محكمهى قيامت بگونهاى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مىدهند، سپس پيامبر برامامان گواه است. «لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرّسول عليكم شهيداً»
3- آزمايش، يك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغيير فرمان، مردم را امتحان مىكند. «لنعلم من يتبع الرسول...»
4- پيروى از دستورات دين، مايه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «ينقلب على عقبيه»
5 - جز فرمان خداوند، به چيز ديگرى از قبيل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شيوهى خاصّى خود را عادت ندهيم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار يا عادت و سليقهى ما صادر شد، بدنبال فرار يا توصيه نباشيم. «لنعلم من يتّبع الرّسول ممن ينقلب على عقبيه»
6- مقام تسليم بر افراد عادّى سنگين است: «لكبيرة» وتنها كسانى به اين مقام دست مىيابند كه هدايت خاصّ الهى شامل آنان شود. «الاّ على الّذين هدى اللَّه»
7- قوانين و مقررات، شامل زمانهاى قبل نمىشود. اگر امروز فرمان تغيير قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحيح است و از امروز بايد به سوى ديگر نماز خواند. «وما كان اللّه ليضيع ايمانكم»
8 - تمام تغييرات و تحوّلات تكوينى و تشريعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لرؤف رحيم»
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ
144 - اين آيه حاكى از آن است كه پيامبر صلى الله عليه وآله منتظر و مشتاق نزول وحى در جهت تغيير قبله بود واين تغيير قبله از بيتالمقدّس به كعبه، وعدهى خداوند به پيامبرش بوده است، ولى آن حضرت در موقع دعا، بىآنكه چيزى بگويد، به سوى آسمان نگاه مىكرد تا اينكه آيه نازل شد و دستور داد كه رسول اكرم صلى الله عليه وآله و همهى مسلمانان در موقع عبادت، روبه سوى مسجدالحرام وكعبه نمايند. اهل كتاب و يهود با آنكه حقّانيّت اين تغيير را مىدانستند وقبلاً در كتابهايشان خوانده بودند كه پيامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مىگزارد، امّا اين حقيقت را كتمان نموده و يا با القاى شبهات و سؤالات، نقش تخريبى ايفا مىكردند و خداوند با جملهى «و ما اللّه بغافل عمّا يعملون» آنان را تهديد مىنمايد. <439>
رضايت رسول اكرم صلى الله عليه وآله از قبله بودن كعبه، دلائلى داشت از جمله:
الف: كعبه، قبلهى ابراهيم عليه السلام بود.
ب: از زخم زبان، تحقير و استهزاى يهود آسوده مىشد.
ج: استقلال مسلمانان به اثبات مىرسيد.
د: به اوّلين پايگاه توحيد يعنى كعبه، توجّه مىشد.
چون مسئلهى تغيير قبله يك حادثهى مهمّى بود، لذا در آيه، دوبار در مورد توجّه به كعبه، فرمان داده شده است: يكبار خطاب به پيامبر با لفظ؛ «وجهك» و يكبار خطاب به مسلمانان با كلمه؛ «وجوهكم» 1- آسمان، سرچشمهى نزول وحى ونظرگاه انبياست. «نرى تقلّب وجهك فىالسماء»
2- خداوند به خواسته انسانها آگاه است. «فلنولّينّك قبلة ترضاها»
3- تشريع و تغيير احكام، از طرف خداوند است و پيامبر از پيش خود، دستورى صادر نمىكند. «فولوّا...»
4- ادب پيامبر در نزد خداوند به قدرى است كه تقاضاى تغيير قبله را به زبان نمىآورد، بلكه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مىنمايد. «قدنرى تقلب وجهك»
5 - خداوند رضايت رسولش را مىخواهد و رضاى خداوند در رضاى رسول اوست. «قبلة ترضاها»
6- قرآن، دانشمندانى كه حقيقت را مىدانند، ولى باز هم طفره مىروند، تهديد و نكوهش مىكند. «ليعلمون انّه الحقّ... و ما اللّه بغافل عمّا يعملون»
7- نبايد دستورات دين را به مردم سخت گرفت. «شطر» به معنى سمت است. يعنى به سمت مسجدالحرام ايستادن كافى است ولازم نيست بطور دقيق روبه كعبه باشد. «فوَلّوا وجوهكم شطره»
وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَّا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ
145 - اين آيه، از عناد و لجاجت اهل كتاب پرده برداشته و سوگند <440> ياد مىكند كه هرچه هم آيه و دليل براى آنان بيايد، آنها از اسلام و قبلهى آن پيروى نخواهند كرد. چون حقيقت را فهميدهاند، ولى آگاهانه از پذيرش آن سر باز مىزنند.
تهديد و هشدارهاى قرآن نسبت به پيامبر، به منظور جلوگيرى از بروز و رشد غلّوگرايى و نسبت نارواى خدايى به اولياست. آنگونه كه در اديان ديگر، مردم به غلّو، عيسى عليه السلام را فرزند خدا و فرشتگان را دختران خدا مىدانستند. 1- لجاجت و تعصّب، مانع تفكّر، استدلال و حقّبينى است. آنان نه تنها نسبت به اسلام تعصّب مىورزند، در ميان خودشان نيز عناد و لجاجت دارند. «ماتبعوا قبلتك... ومابعضهم بتابع قبلة بعض»
2- در برابر هياهو و غوغاى مخالفان نبايد تسليم شد و براى مأيوس كردن دشمنان، قاطعيّت لازم است. «وما انت بتابع»
3- يهود ونصارى هر يك داراى قبلهى ويژهاى بودند. «ومابعضهم بتابع قبلة بعض»
4- انحراف دانشمندان، بسيار خطرناك است. «...من بعد ماجاءك من العلم»
5 - علم، به تنهايى براى هدايت يافتن كافى نيست، روحيّهى حقّ پذيرى لازم است. يهود صاحب كتاب بودند، ولى با وجود تعصّب نابجا، اين علم چارهساز نشد. «اهوائهم من بعد ماجاءك من العلم»
6- پيامبر، حقّ تغيير قانون الهى را بر اساس تمايلات مردم ندارد. «اهوائهم من بعد ماجاءك من العلم»
7- آئين اسلام از سرچشمهى علم واقعى است. «جاءك من العلم»
8 - قوانينى شايسته پذيرش و پيروى هستند كه از هواهاى نفسانى پيراسته و بر پايهى علم بنا شده باشند. «لئن اتّبعت اهوائهم من بعد ماجاءك من العلم»
9- قانون، براى همه يكسان است. اگر بر فرض پيامبر نيز تابع هوا و هوس شود، گرفتار كيفر خواهد شد. «انّك اذاً»
10- با وجود قانون الهى، پيروى از خواستههاى مردم ظلم است. «اذاً من الظالمين»
صفحه : 22
بزرگتر
کوچکتر
بدون ترجمه
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
تصویر
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
142 - چون مشركان مكّه، كعبه را به بتخانه تبديل كرده بودند، پيامبر اكرم و مسلمانان، سيزده سالى را كه بعد از بعثت در مكّه بودند، به سوى كعبه نماز نمىخواندند، تا مبادا گمان شود كه آنان به بتها احترام مىگزارند. امّا بعد از هجرت به مدينه، چند ماهى نگذشته بود كه يهوديان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقير كردند و گفتند: شما رو به قبله ما بيتالمقدّس نماز مىخوانيد، بنابراين پيرو و دنباله رو ما هستيد و از خود استقلال نداريد. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از اين اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه مىكرد، گويا منتظر نزول وحى بود تا آنكه دستور تغيير قبله صادر شد. پيامبر دو ركعت نماز ظهر را به سوى بيتالمقدّس خوانده بود كه جبرئيل مأمور شد، بازوى پيامبر را گرفته و روى او را به سوى كعبه بگرداند. در نتيجه پيامبر صلى الله عليه وآله يك نماز را به دو قبله خواند و اكنون نيز در مدينه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَين معروف است. <434> بعد از اين ماجرا، يهود ناراحت شده و طبق عادت خود شروع به خردهگيرى كردند. آنها كه تا ديروز مىگفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پيرو ما هستند، اكنون مىپرسيدند، چرا اينها از قبلهى پيامبران پيشين اعراض كردهاند؟ پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مكان خاصّى ندارد. آرى، تغيير قبله، نشانهى حكمت الهى است نه ضعف و جهل او. همچنان كه در نظام تكوين، تغيير فصول سال، نشانهى تدبير است، نه ضعف يا پشيمانى. خداوند در همه جا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهتگيرى بدن به سوى كعبه، رمز جهتگيرى دل به سوى خداست. چه بسا افرادى به سوى كعبه نماز بگزارند، ولى قبله آنان چيز ديگرى باشد. چنانكه خواجه عبداللّه انصارى مىگويد: قبله شاهان بود، تاج و كمند قبله ارباب دنيا، سيم وزر قبله صورتپرستان، آب و گِل قبله معنا شناسان، جان ودل قبله تنپروران، خواب وخورشت قبله انسان، به دانش پرورش قبله عاشق، وصال بىزوال قبله عارف، كمال ذىالجلال 1- افرادى كه هر روز دنبال بهانهاى هستند تا از پذيرش حقّ طفره روند، سفيه هستند. <435> «سيقول السفهاء» 2- كسى كه دست خدا را در وضع يا تغيير احكام بسته بداند، سفيه و سبك مغز است. اعتراض به خداى حكيم ودانا، نشانهى سفاهت است. «سيقولالسفهاء» 3- مسلمانان بايد توطئهها وشايعات وسؤالات بهانهجويانهى دشمن را پيشبينى كرده وبا پاسخ به آنها، از نفوذ وگسترش آن پيشگيرى نمايند. «سيقول... قل» 4- اصل سؤال كردن مورد انتقاد نيست، روحيّه سؤال كننده مورد انتقاد است كه از روى اعتراض و اشكالتراشى مىپرسد. «ما ولاّهم عن قبلتهم» 5 - قداست و كرامت مكانها و زمانها، وابسته به عنايت پروردگار است، نه چيز ديگر. «لِلّه المشرق و المغرب» 6- تغيير قبله، يكى از نشانههاى پيامبر اسلام در كتب آسمانى بود، لذا براى بعضى وسيلهى هدايت شد. «يهدى به من يشاء»
143 - مسيحيان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عيسى در بيتالمقدّس مىايستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و يهوديان رو به بيتالمقدّس عبادت مىكردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مىگرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مىگيرد و قرآن با اشاره به اين موضوع، مىفرمايد: همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار داديم، شما مسلمانان را نيز امّت ميانه قرار داديم. مفسّران بحثهاى گوناگونى را در ذيل اين آيه مطرح نمودهاند و در تفسير «امّت وسط» برخى گفتهاند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفريط، نه طرفدار جبر نه تفويض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه. ولى با چند مقدّمه، روشن مىشود كه مراد آيه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از: 1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس بايد در قيامت بر اعمال مردم گواهى دهد. 2- گواه شدن، علم و آگاهى وعدالت مىخواهد. 3- همهى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند. به همين دليل در روايات مىخوانيم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلاً به همه كارها علم دارند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «سيرى اللّه عملكم و رسوله والمؤمنون» <436> كه مراد از مؤمنانى كه اعمال مردم را مىبينند و به آن علم پيدا مىكنند، مطابق روايات امامان معصوم هستند. و ثانياً عدالت دارند. چنانكه خداوند در آيهى «انّما يُريد اللّه ليذهب عنكم الرِّجس اهل البيت و يُطهّركم تطهيراً» <437> عصمت و عدالت آنان را تضمين نموده است. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: مگر مىشود امّتى كه بعضى افرادش لايق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاههاى دنيا نيستند، لياقت گواهى دادن بر همهى مردم در قيامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آن هم نسبت به همهى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روايات، امامان معصوم مىباشند. در اينجا يك سؤال باقى مىماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ كه در پاسخ مىگوييم: قرآن حتّى يك نفر را نيز امّت معرفى نموده است: «انّ ابراهيم كان امّة قانتاً للّه» <438> فلسفه تغيير قبله در مورد فلسفه تغيير قبله، تحليلهاى متعدّدى صورت گرفته است؛ برخى گفتهاند انتخاب اوّليّه بيتالمقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار يهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه كه مسلمانان خود قدرت و توانايى پيدا كردند، ديگر به اين كار نياز نبود. برخى نيز گفتهاند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغيير يابد. ليكن اين تحليلها موهوم و خلاف واقع هستند. آنچه قرآن در اين باره تصريح و تأكيد دارد اين است كه تغيير قبله، آزمايش الهى بود تا پيروان واقعى پيامبر شناخته شوند. زيرا آنها كه ايمان خالص ندارند، به محض تغيير يك فرمان، شروع به چون و چرا مىنمايند كه چرا اينگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مىشود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جديد چيست؟ اگر دستور جديد درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟ خداوند نيز به كسانى كه در برابر فرامين او تسليم هستند، بشارت مىدهد كه اعمال گذشتهى شما ضايع نمىشود، زيرا مطابق دستور بوده است. در اين آيه به جاى كلمه نماز، واژه ايمان بكار رفته است كه نشان دهندهى اهميّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ايمان مىباشد. «وما كان اللّه لِيضيع ايمانكم» 1- اولياى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لتكونوا شهداء» آرى، بعضى انسانها داراى چنان ظرفيّتى هستند كه مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگيزههاى انسانها در طول تاريخ باشند. 2- در قيامت، سلسله مراتب است. تشكيلات و سازماندهى محكمهى قيامت بگونهاى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مىدهند، سپس پيامبر برامامان گواه است. «لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرّسول عليكم شهيداً» 3- آزمايش، يك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغيير فرمان، مردم را امتحان مىكند. «لنعلم من يتبع الرسول...» 4- پيروى از دستورات دين، مايه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «ينقلب على عقبيه» 5 - جز فرمان خداوند، به چيز ديگرى از قبيل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شيوهى خاصّى خود را عادت ندهيم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار يا عادت و سليقهى ما صادر شد، بدنبال فرار يا توصيه نباشيم. «لنعلم من يتّبع الرّسول ممن ينقلب على عقبيه» 6- مقام تسليم بر افراد عادّى سنگين است: «لكبيرة» وتنها كسانى به اين مقام دست مىيابند كه هدايت خاصّ الهى شامل آنان شود. «الاّ على الّذين هدى اللَّه» 7- قوانين و مقررات، شامل زمانهاى قبل نمىشود. اگر امروز فرمان تغيير قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحيح است و از امروز بايد به سوى ديگر نماز خواند. «وما كان اللّه ليضيع ايمانكم» 8 - تمام تغييرات و تحوّلات تكوينى و تشريعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لرؤف رحيم»
144 - اين آيه حاكى از آن است كه پيامبر صلى الله عليه وآله منتظر و مشتاق نزول وحى در جهت تغيير قبله بود واين تغيير قبله از بيتالمقدّس به كعبه، وعدهى خداوند به پيامبرش بوده است، ولى آن حضرت در موقع دعا، بىآنكه چيزى بگويد، به سوى آسمان نگاه مىكرد تا اينكه آيه نازل شد و دستور داد كه رسول اكرم صلى الله عليه وآله و همهى مسلمانان در موقع عبادت، روبه سوى مسجدالحرام وكعبه نمايند. اهل كتاب و يهود با آنكه حقّانيّت اين تغيير را مىدانستند وقبلاً در كتابهايشان خوانده بودند كه پيامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مىگزارد، امّا اين حقيقت را كتمان نموده و يا با القاى شبهات و سؤالات، نقش تخريبى ايفا مىكردند و خداوند با جملهى «و ما اللّه بغافل عمّا يعملون» آنان را تهديد مىنمايد. <439> رضايت رسول اكرم صلى الله عليه وآله از قبله بودن كعبه، دلائلى داشت از جمله: الف: كعبه، قبلهى ابراهيم عليه السلام بود. ب: از زخم زبان، تحقير و استهزاى يهود آسوده مىشد. ج: استقلال مسلمانان به اثبات مىرسيد. د: به اوّلين پايگاه توحيد يعنى كعبه، توجّه مىشد. چون مسئلهى تغيير قبله يك حادثهى مهمّى بود، لذا در آيه، دوبار در مورد توجّه به كعبه، فرمان داده شده است: يكبار خطاب به پيامبر با لفظ؛ «وجهك» و يكبار خطاب به مسلمانان با كلمه؛ «وجوهكم» 1- آسمان، سرچشمهى نزول وحى ونظرگاه انبياست. «نرى تقلّب وجهك فىالسماء» 2- خداوند به خواسته انسانها آگاه است. «فلنولّينّك قبلة ترضاها» 3- تشريع و تغيير احكام، از طرف خداوند است و پيامبر از پيش خود، دستورى صادر نمىكند. «فولوّا...» 4- ادب پيامبر در نزد خداوند به قدرى است كه تقاضاى تغيير قبله را به زبان نمىآورد، بلكه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مىنمايد. «قدنرى تقلب وجهك» 5 - خداوند رضايت رسولش را مىخواهد و رضاى خداوند در رضاى رسول اوست. «قبلة ترضاها» 6- قرآن، دانشمندانى كه حقيقت را مىدانند، ولى باز هم طفره مىروند، تهديد و نكوهش مىكند. «ليعلمون انّه الحقّ... و ما اللّه بغافل عمّا يعملون» 7- نبايد دستورات دين را به مردم سخت گرفت. «شطر» به معنى سمت است. يعنى به سمت مسجدالحرام ايستادن كافى است ولازم نيست بطور دقيق روبه كعبه باشد. «فوَلّوا وجوهكم شطره»
145 - اين آيه، از عناد و لجاجت اهل كتاب پرده برداشته و سوگند <440> ياد مىكند كه هرچه هم آيه و دليل براى آنان بيايد، آنها از اسلام و قبلهى آن پيروى نخواهند كرد. چون حقيقت را فهميدهاند، ولى آگاهانه از پذيرش آن سر باز مىزنند. تهديد و هشدارهاى قرآن نسبت به پيامبر، به منظور جلوگيرى از بروز و رشد غلّوگرايى و نسبت نارواى خدايى به اولياست. آنگونه كه در اديان ديگر، مردم به غلّو، عيسى عليه السلام را فرزند خدا و فرشتگان را دختران خدا مىدانستند. 1- لجاجت و تعصّب، مانع تفكّر، استدلال و حقّبينى است. آنان نه تنها نسبت به اسلام تعصّب مىورزند، در ميان خودشان نيز عناد و لجاجت دارند. «ماتبعوا قبلتك... ومابعضهم بتابع قبلة بعض» 2- در برابر هياهو و غوغاى مخالفان نبايد تسليم شد و براى مأيوس كردن دشمنان، قاطعيّت لازم است. «وما انت بتابع» 3- يهود ونصارى هر يك داراى قبلهى ويژهاى بودند. «ومابعضهم بتابع قبلة بعض» 4- انحراف دانشمندان، بسيار خطرناك است. «...من بعد ماجاءك من العلم» 5 - علم، به تنهايى براى هدايت يافتن كافى نيست، روحيّهى حقّ پذيرى لازم است. يهود صاحب كتاب بودند، ولى با وجود تعصّب نابجا، اين علم چارهساز نشد. «اهوائهم من بعد ماجاءك من العلم» 6- پيامبر، حقّ تغيير قانون الهى را بر اساس تمايلات مردم ندارد. «اهوائهم من بعد ماجاءك من العلم» 7- آئين اسلام از سرچشمهى علم واقعى است. «جاءك من العلم» 8 - قوانينى شايسته پذيرش و پيروى هستند كه از هواهاى نفسانى پيراسته و بر پايهى علم بنا شده باشند. «لئن اتّبعت اهوائهم من بعد ماجاءك من العلم» 9- قانون، براى همه يكسان است. اگر بر فرض پيامبر نيز تابع هوا و هوس شود، گرفتار كيفر خواهد شد. «انّك اذاً» 10- با وجود قانون الهى، پيروى از خواستههاى مردم ظلم است. «اذاً من الظالمين»
ترتیل استاد سعد الغامدی صفحه : 22
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مشخصات :
قرآن تبيان- جزء 2 - حزب 3 - سوره بقره - صفحه 22
قرائت ترتیل سعد الغامدی-آيه اي-باکیفیت(MP3)
بصورت فونتی ، رسم الخط quran-simple-enhanced ، فونت قرآن طه
با اندازه فونت 25px
بصورت تصویری ، قرآن عثمان طه با کیفیت بالا
مشخصات ترجمه یا تفسیر :
تفسیر نور حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
انتخاب
فهرست
جستجو
صفحه بعد
صفحه قبل
اگر این صفحه عملکرد مناسبی ندارد
از این لینک کمکی استفاده فرمایید .
مراثی (نوحه) توسط کربلایی جواد مقدم بمناسبت محرم الحرام درباره امام حسین علیه السلام از سایت شهید آوینی با عنوان قلب و دلمو آب و گلمو شور - جواد مقدم
سخنرانی توسط حجت الاسلام و المسلمین قرائتی درباره امام صادق علیه السلام از سایت راسخون با عنوان زندگی نامه امام صادق علیه السلام
تلاوت توسط استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد درباره 18 - کهف از سایت الکعبه با عنوان الکهف- قصة ذی القرنین
ادعیه (دعاخوانی) توسط حاج محمود کریمی درباره دعای یستشیر از سایت عقیق با عنوان دعای یستشیر
مناجات توسط حاج محمد کمیل بمناسبت رمضان المبارک درباره راز و نیاز با خدا از سایت تبیان با عنوان خدای بخشنده من
اذان توسط استاد محمد عمران از سایت شهید آوینی با عنوان گلبانگ اذان
مدایح (به شادی ) توسط حاج سعید حدادیان بمناسبت ذی القعده درباره امام رضا علیه السلام از سایت راسخون با عنوان حاج سعید حدادیان - سال 1394 - ولادت امام رضا علیه السلام - ای حرمت قبله حاجات ما (مناجات)
ترتیل توسط شیخ جمال شاکر عبدالله درباره 96 - علق از سایت mp3quran.net با عنوان قرآن کریم سوره علق - حفص از عاصم
ندبه انتظار بمناسبت شعبان المعظم درباره حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از سایت شهید آوینی با عنوان به خوبا سر میزنی مگه ما بدا دل نداریم/محمد رضا اغاسی
درس حوزوی توسط آیت الله العظمی مظاهری درباره دین از سایت راسخون با عنوان آیا با ضمان رهن منفک می شود
کتاب صوتی توسط امام خمینی (ره) از سایت راسخون با عنوان کتاب صوتی چهل حدیث امام خمینی ره - حدیث شماره 03
کلیپ سخنان توسط شهید آیت الله دستغیب درباره دین از سایت راسخون با عنوان آیت الله شهید دستغیب - ترس از خدا
در باره ما
|
تماس با ما
|
نظرخواهی
خدمات تلفن همراه
مر
ا
جعه: 93,519,780